کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



امام علی (ع) فرموده است:«ماء وجهک جامدتقطره السوال، فانظر عند من تقطره؟»: ( آبروی تو، جامد است و با سوال و درخواست ، قطره قطره می ریزد. بنگر که قطرات آبرو را پیش چه کسی می ریزی!
و چه زیبا گفته است صائب تبریزی:
دست طلب چو پیش کسی می کنی دراز پل می کشی که بگذری از آبروی خویش.
بدترین وضع،آن است که حرص وطمع وتکاثرو افزون طلبی، انسان را بهخواستنوادار سازد وبرای دست یافتن به آنچه که ندارد،دست به هرکاری بزند وپیش هرکس وناکسی کوچک شود والتماس وخواهش کند وکوچک شود،غلام وچاکراین وآن گردد،تاازاین رهگذر،چیزی بر، داشتههایش بیفزاید ویابه برخی ازخواستههایش برسد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مگر دنیا چه اندازه می ارزد که انسان،اعتباروشرف خود رادر گرو آن بگذارد؟
مگر پول،چقدر مقدس است که انسان،عزت نفس خویش رابا آن مبادله کند؟
آیا باید به هر خواسته ای رسید؟وهرچه رادلخواست،باید تامین کرد؟پس عفاف وکف نفس وکنترل غرایز وتمنیات ومهار زدن برحرص وآز،برای کجاوکی وچه کسانی است؟!در این داد و ستد،چه می دهیم وچه به دست می آوریم؟سخنی زیبا ازحضرت علی(ع)نقل شده است:«واکرم نفسک عن کل دنیه وان ساقتک الی الرغائب،فانک لن تعتاض بماتبذل من نفسک عوضا»؛خویشتن را از هرچه که پست باشد،والاتر بدان و پرهیز کن.هر چند تو را به خواسته ها و آمالت برساند. چرا که تو هرگز از آنچه که از خویش می دهی چیزی عوض نخواهی یافت.
مسئله بر سر شرافت و کرامت انسان است . وقتی در این داد و ستد، در مقابل دنیا و خواهش های نفسانی قرار گرفت و بخشی از آن به هدر رفت و تباه شد، دیگر جایگزینی برای آن پیدا نخواهد شد. چه بسیار عزیزانی که در چاه «خواستن» افتاده اند و چون با طناب دیگران بیرون آمدند و به خواسته های نفسانی رسیدند، زیر بار منت دونان ماندند و عزت خویش را در همان چاه وا نهادند و کرامت را با وابستگی به دیگران معامله و مبادله کردند.نخواه ، تا عزیز بمانی . طمع مدار ، تا سربلند باشی و قانع باش ، تا اسیر نگردی .
این رهنمود مولای آزادگان حضرت علی (ع) است که فرمود:«القناعه تودی الی العز» قناعت ، عزت می آورد . و نیز سخن او است که : «العز مع الیاس»عزت ، همراه با نا امیدی از دست مردم است. به آنچه داری قانع باش و به داشته هایت بساز ، تا عزیز باشی.(محمدی،۱۳۹۲)
۲-۳-۳- حفظ گوهر عزت:
نگهبانی از گوهر عزت و کرامت، وظیفه است. نباید خود را در معرض تحقیر و توهین قرار داد . انسان باید از کاری که به معذرت خواهی وادار شود پرهیز کند ، تا از این طریق، وجهه و آبرو و اعتبارش صدمه نبیند. معاشرت بزرگوارانه ، برای مصون ماندن از تعرض و دشنام و نااهلان ، نگهبانی از عزت نفس است. رسیدن به این هدف، تنظیم خواصی را در روابط انسان با دیگران می طلبد ، رابطه ای بر مبنای هوشیاری و حفظ عزت و مناعت و زیر پا گذاشتن طمع ها و خواهش ها.
باید چنان زیست که به پرداخت جریمه ، مجبور نشد، باید چنان کار کرد ، که مورد توبیخ و ملامت قرار نگرفت، باید آن گونه رفتار کرد که از سوی دیگران ،توهینی به انسان صورت نگیرد. حداقل، بخشی از این ها به دست ماست البته نه به این معنا که انسان از انجام وظیفه گفتاری و کرداری و موضع گیری در جای مناسب شانه خالی کند، بلکه موجبات وهن و توهین نسبت به خویش و تحقیر شدن در حضور جمع را فراهم نیاورد.
هم در برخورد با قدرتمندان باید عزت دینی خود را پاسدار باشیم، هم در مواجهه و معاشرت با پولداران ، از رفتار ذلیلانه و حقیرانه پرهیز کنیم. اینگونه می توان موسی عزت را در برابر فرعون قدرت، سربلند نگه داشت.اگر کسی، ثروتمندی را بهخاطر پولش احترام کند، دین و شرافت خود را زیر پاهای خویش ، له کرده است به تعبیر حضرت علی (ع): «من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه» هر کس نزد ثروتمندی رود و به خاطر توانگری و ثروتش در مقابل او کرنش و فروتنی کند، دو سوم دینش رفته است!شگفتا که آیین یک انسان، از کجاها لطمه می خورد که به خیال هم نمی رسد.این منش و رفتار را باید به کودکان آموخت، تا با عزت نفس بار آیند و در مقابل دارایان(ثروت مندان)، احساس حقارت و کوچکی و ذلت نکنند.اگر نسل نوجوان ما، مفهوم کرامت، انسان و مناعت تبع و عزت نفس را در نیابد، با روح کوچک و همت محدود و چشمی همیشه گرسنه، اسیر دنیاداران می شوند.بزرگترین خدمت به فرزندان، تعالی بخشیدن به همتها و غنا بخشیدن به شخصیت وجودی آنها است. در سایه چنین تربیتی، صاحبان روحهای بلند و وارسته ، اینگونه طلب ها را تلخ و دشوار می یابند و به آن تن نمی دهند. در دیوان منسوب به حضرت علی (ع) شعری است با این مضمون: «جابجا کردن صخره ها از قله کوهها، نزد من از تحمل منت مردم محبوب تر است. من تلخی همه اشیاء را چشیده ام. هیچ چیز، تلخ تر از سوال و در خواست نیست» و به قول ناصر خسرو :
به آب روی ، اگر بی نان بمانم.بسی به زان که خواهم نان ز دونان
۲-۳-۴- اهمیت عزت نفس:
همه انسان‌ها صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند «عزت نفس» هستند، که در این راستا عزت نفس بر همه سطوح زندگی انسان اثر می گذارد.
اهمیت مناعت طبع و عزت نفس در وجود هر شخص به هر نحوی که خودش فکر و تصور می کند در کارها، وظایف روزانه و غیره به طور قطع جلوه گر خواهد شد. پاسخ به حوادثی که برای هرکس رخ می دهد نشانگر آن است که به چه نحو درباره خویشتن فکر و قضاوت می کند. واکنش در برابر حوادث زندگانی دیدگاه شخص را در برابر آن حوادث نشان می دهد. لذا داشتن عزت نفس و مناعت طبع نه تنها کلید موفقیت و فقدان آن سبب شکست است، بلکه موجب می شود تا شخص خود و دیگران را بهتر بشناسد. داشتن مناعت طبع و بلند نظری همانا احساس اطمینان به زندگی است. یعنی دارا بودن صلاحیت و شایستگی و ارزشیابی است و برعکس اگر در عزت نفس و مناعت طبع نقصانی وجود داشته باشد، انسان خود را به عنوان یک وصله ناجور و ناهماهنگ نسبت به زندگی احساس می کند. (براندن، ۱۳۷۴)
یکی از نیازهای اساسی انسان، داشتن عزت نفس سالم است و چیزی است که ما پیوسته برای رسیدن به آن تلاش می کنیم. بهترین سرمایه گذاری در زندگی ارتقاء عزت نفس است. نظر فرد نسبت به خویشتن و حس عزت نفس به تدریج در طول زندگی تکامل پیدا می کند. این حس از کودکی آغاز و طی مراحلی که به تدریج پیچیده تر می شود، پیشرفت می کند. فرد در هر یک از مراحل عقاید، احساس‌ها و بالاخره افکار پیچیده جدیدی نسبت به خویشتن دارد و در مجموع همه این‌ها موجب می شود که وی به طور کلی خویش را موجودی ارزشمند یا بی کفایت بداند. (شیهان، ۱۳۷۸).
شناخت ویژگی‌های شخصیتی، قابلیت‌ها، توانایی‌ها یا خودپنداره از مهم ترین مسائل بهداشت روانی است. تصور مثبت و متعادل از خود نشانه سلامت روانی و تصور منفی به معنی روان ناسالم است. البته بیشتر افراد به ارزشیابی ثابت، استوار و به طور معمول عالی و خوب از خودشان تمایل دارند، روان شناسی، جامعه شناسی و در سطح متعالی تر یعنی، دین بر اهمیت عزت نفس مثبت تأکید دارد. بررسی‌های گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء شود، نیازهای گسترده تری همچون نیاز به آفریدن، پیشرفت و پرورش استعدادهای بالقوه نیز رشد خواهند کرد. هنگامی که احساس خوبی نسبت به کارشان دارند، می توانند با اطمینان و مسئولیت‌های کاری مواجه شوند و از عهده آنها برآیند. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکر و بهداشت روان، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خودارزشمندی فرد دارد. (اسماعیلی، ۱۳۸۰).
سازمان‌های امروزی نه تنها به دانش و اطلاعات بسیار وسیع تری نیاز دارند، بلکه به استقلال، خوداتکائی، اعتماد به خود و توانایی ابتکار بسیار بیشتری نیازمندند، به عبارت دیگر، عزت نفس بسیار بیشتری نیاز دارند. معنای این حرف این است که در بخش‌های وسیع مؤسسات و سازمان‌ها به اشخاصی نیاز است که از عزت نفس کافی برخوردار باشند. به لحاظ تاریخی این یک پدیده جدید و بدیع است. (براندن، ۱۳۸۶).
۲-۴-وجه تمایز عزت نفس و اعتمادبه نفس:
اعتماد به نفس و عزت نفس مفاهیم پیچیده ای هستند و با وجود اینکه به یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقاً شبیه به هم نیستند. این در حالی است که این دو عبارت به جای یکدیگر به کار برده می شوند. تعریف اعتماد به نفس بسیار محدودتر از عزت نفس است، اما به طور کلی ، اعتماد به نفس به عقیده یک فرد درباره توانایی ها و اسنادهای او در توجه به ابعاد خاص خود یا موقعیت های خاصی که با آن مواحه می شود، برمی گردد که به اعتماد به نفس فرد اشاره دارد. اما عزت نفس به معنای داشتن احساس ارزشمندی یا احساس خوبی در مورد خود و یا احساس کارآیی یا شایستگی تعریف شده است. عزت نفس اعتماد به توانایی هایمان برای فکر کردن، اعتماد به توانایی هایمان در مقابله به چالش های بنیادی و اساسی زندگی و اعتقاد به حق مان برای موفقیت و شادکامی و همچنین احساس شایستگی، استحقاق دفاع از نیازها و خواسته ها و دستیابی به ارزش اطلاق می شود. مثلاً یک فرد ممکن است به طور کلی یک سطح ثابت از عزت نفس را دارا باشد؛ اما وقتی در مقابل یک گروه بزرگ از تماشاگران قرار می گیرد اعتماد به نفسی نداشته باشد.( سایت مددکاری اجتماعی)
۲-۵- عزت نفس از دیدگاه اسلام و قرآن:
در این مبحث به دیدگاه اسلام و قرآن در مورد عزت نفس پرداخته می شود.
در اسلام واژه‌ی عزت نفس با اصطلاحات مختلف از جمله:کرامت نفس احترام نفس،هویت نفس،شرافت نفس و نفاست نفس آمده ولی همگی مفهوم واحدی را بیان می کنند(سوری-هاشمی،۱۳۸۶) عزت نفس یکی از لوازم زندگی موفقیت آمیز است. فردی که می خواهد در راه اهداف والای خویش تمام مشکلات و موانع را از سر راه خود برداشته و به مراحل تعالی و تکامل برسد، باید عزت و کرامت نفس داشته و این موهبت خدادادی را در وجود خود بارور کند. ریشه بسیاری از محرومیت ها، ناکامی ها، عدم موفقیت ها، انتخاب راه های خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهای مقدس جامعه، خیانت ها، جنایت ها و بزهکاری های گوناگون را می توان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود.
الف)عزت نفس در قرآن مجید:
قر آن مجیددر سه مورد، همه را از آن خداوند می‌داند و می‌فرماید:«ولله العزه و لرسوله وللمؤمنین»(منافقون، ۸) یعنی عزت، مخصوص خدا، رسول او و مؤمنان است. این آیه بیانگر آن است که عزت نفس، از صفات الهی است. آنان که عزت نفس بالایی دارندمظهر یکی از صفات الهی هستند.
خداوند در آیه ای دیگر می فرماید:«أیبتغون عندهم العزه فان العزه لِله جمیعاً»(نساء، ۱۳۹) یعنی، اینکه آیا آنان (منافقان) عزت را نزد غیر خدا می جویند، با اینکه قطعاً همه عزت نزد خداست. و خداوند متعال در آیه ای دیگر نیز می فرماید:« من کان یرید العزه فلله العزه جمیعاً»(فاطر، ۱۰)یعنی، کسی که خواهان عزت است (باید از خدا بخواهد چرا که)تمام عزت برای خدا است.
پس نتیجه می گیریم که داشتن عزت نفس صفت الهی است و مؤمنین عزت را باید از خدا بخواهند.
ب)عزت نفس از دیدگاه معصومین (علیهما سلام):
یکی از موضوعاتی که در اخلاق اسلامی می توان پایه و محور همه تعلیمات اخلاقی- اسلامی قرار داد و در متون اسلامی روی هیچ موضوعی به این قدر تکیه نشده است، اصل کرامت و عزت نفس است. در اسلام به تکریم عزت نفس بسیار اهمیت قائل شده است، آن هم با کلمه نفس به مانند این کلام گوهر بار مولا علی (ع) در نامه سی و یکم نهج البلاغه که می‌فرمایند(اکرم نفسک عن کل ذنبه) یعنی نفس خود را از هر پستی گرامی دار. از نظر اسلام، انسان موجودی شریف و باارزش است. انسان جانشین خداوند متعال در روی زمین است. دین اسلام انسان را اشرف مخلوقات می داند و به او سفارش می کند که خود را بشناسد و بر قدر و منزلت خویش واقف گردد. و چون این شناخت و وقوف بر منزلت، آدمیرا به سرمنزل عزت رهنمون می سازد؛ از نظر اسلام این شناخت هم در پی نیل به سمت خداوند سبحان حاصل می شود.(شجری،۱۳۹۲)
حضرت علی (ع) در وصیت نامه ای خطاب به فرزند بزرگوارش امام حسن (ع) می نویسندکه:پسرکم! نفس خود را گرامی و محترم بداراز اینکه به پستی دچار شود، زیرا اگر نفس خود را باختی و از دست دادی دیگر هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر کند.
نبی اکرم (ص) می فرمایند که «أطلبوا الحوایج بعزه الانفس» یعنی خواسته‌های خود را با عزت نفس بخواهید. انسان به انسان نیاز پیدا می کند ولی فرمود: اگر حاجتی دارید هیچوقت پیش کسی، با ذلت حاجت نخواهید، با عزت نفس بخواهید، یعنی عزت خودتان را لکه دار نکنید(مطهری، ۱۳۷۵)
امام حسین (ع) داشتن عزت نفس را یکی از صفات ضروری مؤمنین دانسته می فرماید:«ایاک و ماتعتذر منه فان المؤمن لایسیء و لا یعتذرو المنافق کل یوم یسیء و یعتذر؛ از انجام کارهایی که نیاز به پوزش دارد بپرهیز، زیرا مؤمن نه کار بد می کند و نه پوزش می طلبد، ولی منافق هر روز کار بد انجام می دهد و پیوسته عذرخواهی می کند» در سیره وسخن امام حسین(ع) موارد زیادی می توان یافت که آن گرامی در آن موارد، با شیوه های مختلف در صدد پرورش و تقویت عزت نفس در نهاد افراد بوده است.از جمله آنکه حضرت بر تکریم و احترام و نوازش و محبت به کودکان بیشتر توصیه می فرمودند؛ چرا که تکریم شخصیت کودک روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در وجود آنان تقویت کرده و زمینه رشد اخلاقی و ایجاد صفات نیک را در وجودشان فراهم می آورد و آنان را در آینده شخصیتی مستقل، خودباور و دور از عقده حقارت بار خواهد آورد. از سیره های دیگر اماممی توان به پیشی گرفتن در سلام و همچنین بکار بردن کلمه سلام در مواجهه با اشخاص قبل از هر سخنی، اشاره کرد. چون که سلام کردن موجب تقویت حس خودباوری و عزت نفس در کسی که به او سلام می شود خواهد شدو فردی که سلام داده و درود می فرستد شایستگی و جایگاه خود را در منظر دیگران باور می کند.
امام در جای دیگرمی فرمایند: «موت فی عزه خیر من حیات فی ذل»مردن در سایه عزت بهتر است از زندگی با ذلت. از این جهت است که وقتی ما به واقعه عاشورا نگاه می کنیم سرتاسر عزت و شرف و مردانگی را می بینیم. آنچه می بینیم، تن ندادن به خفت وخواری است.(پاکنیا،۱۳۹۱)
امام‌هادی(ع)در حدیثی می فرمایند:«من‌هانت علیه نفسه فلا تأمن شره» از شر کسی که خود را سبک شمارد، ایمن مباش. بترس از آدمی که خودش برای خودش قیمت قائل نیست، آن کسی که حس کرامت نفس، این سرمایه عظیم را از دست داده، انسانی است که باید از او کناره گیری کرده و از او باید دوری کرد.آدمی که احساس شرافت و کرامت در خود نمی کند، از شر او ایمن مباش و بیان شده که از همه بلند مرتبه تر و عظیم القدرتر کسی است که برای تمام دنیا به اندازه نفس خود ارزش قائل نیست.(البته این مطلب حمل بر نفس پرستی نیست چونکه انسان نفس پرست خصلت‌ها و خصوصیاتی متفاوت از انسان‌های باعزت داراست). از همه مردم عظیم تر آن کسی است که اگر تمام دنیا را یک طرف بگذارند، و کرامت و عزت نفس را طرف دیگر، او خودش و عزت نفس خودش را بر تمام دنیا مقدم می دارد، یعنی حاضر نیست شرافت و کرامت خود را لکه دار کند در مقابل اینکه تمام نعمت‌های دنیا را به او بدهند.(شجری،۱۳۹۲)
بنابراین برای حفظ اجتماع مسلمانان و تقویت ارتباط دینی، عاطفی و فرهنگی میان افراد جامعه و جلوگیری از شیوع گناه و انواع خلاف ها، باید روحیه عزت و کرامت نفس را در جامعه پرورش داده و تقویت نمود.
از امام‌هادی(ع) نقل است که می فرمایند:«و أعزنی و لاتفتن بالکبر»یعنی:خدایا من را با عزت بفرما و مرا دچار کبر مکن. عزت نفس برای همه انسان‌ها یکی از بزرگترین فضایل اخلاقی است و باعث تأثیرات مثبت در وی و عملکرد او می شود. عزت نفس در دین اسلام علاوه بر اینکه امری فردی است، اثرات اجتماعی را هم بدنبال دارد. در دین اسلام عزت نفس تبعات مثبتی را بدنبال دارد و داشتن آن برای هر فرد یک عامل موفقیت محسوب می شود. برخی از تبعات عزت نفس از دیدگاه معصومین عبارتند از:
۱)عاملی برای پرهیز از نگاه و خواری قلمداد می شود.
امام علی (ع) می فرمایند: کسی که نفس شرافتمند و باعزت دارد، هرگز آن را با پلیدی نگاه، خوار و پست نخواهد کرد. و در جایی دیگر می‌فرمایند: کسی که فرومایه و خود کم بین است از کارهای پست و موهن جدایی ندارد.
۲)عاملی برای رعایت حقوق دیگران است.
امام‌هادی(ع) می فرمایند: بترس از آدمی که خودش برای خودش اهمیت ندارد، آدمی که احساس شرافت و کرامت در خود نمی کند از شر او ایمن مباش.
۳)عزت نفس عاملی برای مقاومت در مقابل سختی‌ها و مصائب است.
۴)عزت نفس انسان را از قید و بند لذات زودگذر می رهاند و توجه فرد را بهارزش‌های واقعیت وامیدارد.
۵)عزت نفس در مقابل ذلت نفس و خواری و تکبراست.
امام صادق(ع) می فرمایند:متکبر چنین رفتاری را فقط به واسطه ذلت و خواری که در درون احساس می کند انجام می دهد.
استقلال و عزت نفس از بزرگترین مقامات کمال روحانی است که در قید اسارت نفس و شهوات در انسان پیدا نمی شود. عزت نفس که عامل رشد است با تکبر و خودبینی که عامل انحطاط آدمی است فرق دارد. تکبر، انسان را از کمالات ظاهری و باطنی و از لذات دنیوی و اخروی باز می دارد. رسول اکرم(ص) می فرمایند:« لن یدخل تاجنه من فی قلبه مثقال حبه من خردل من کبر» یعنی: کسی که در دلش به اندازه دانه خردلی کبر و خودخواهی باشد، هرگز داخل بهشت نمی شود.(موسسه نشر آثار امام خمینی (ره) ۱۳۷۶، به نقل از سوری و‌هاشمی، ۵۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:10:00 ب.ظ ]




عنوان : نوجویی مصرف کننده و سبک های خرید
هدف : بررسی ارتباط میان دو نوع نوجویی(احساسی و شناختی) و سبک های خرید مصرف کننده
روش تحقیق : نمونه آماری متشکل از481 نفر از دانشجویان دو دانشگاه بزرگ چین می باشد، که برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS استفاده شده و آزمون مدل به کمک نرم افزار LISREL صورت گرفته است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یافته های تحقیق : نوجویی احساسی و نوجویی شناختی می تواند به سبک خرید مختلف منجر شود. نوجویان شناختی تمایل به سبک های خرید از جمله آگاهی کیفیت و آگاهی قیمت نشان می دهند. از سوی دیگر، نوجویان احساسی تمایل به سبک های خرید از قبیل آگاهی نام تجاری، آگاهی مد، جهت گیری های تفریحی، خرید ناگهانی و خرید وفاداری به نام تجاری دارند.

    1. محقق : دیدیر لویس و کیندی لومپارت[221]، 2010

عنوان : تأثیر شخصیت برند بر سه پیامد ارتباطی مهم(اعتماد، دلبستگی و تعهد به برند)
هدف : ارائه یک مدل که دربرگیرنده اثرات مستقیم و غیرمستقیم شخصیت برند بر سه پیامد ارتباطی شامل اعتماد، دلبستگی و تعهد.
روش تحقیق : با جمع آوری داده ها از میان 348 نفر از مصرف کنندگان جوان فرانسوی(19-23)، به آزمون فرضیه ها با بهره گرفتن از روش SPSS صورت گرفته است. همچنین مدل مورد نظر با نرم افزار LISREL آزمون گردیده است.
یافته های تحقیق : تمامی ابعاد شخصیت برند به صورت مستقیم حداقل بر یکی از پیامد های ارتباطی تأثیر گذار است.

    1. محقق : یو هنری ژی، 2008

عنوان : نوجویی مصرف کننده و پذیرش مصرف کننده از توسعه برند
هدف : بررسی ارتباط میان نوجویی مصرف کننده و پذیرش مصرف کننده از توسعه برند
روش تحقیق : این یک پژوهش مفهومی می باشد که بر اساس ادبیات وسیعی از نوجویی مصرف کننده و توسعه برند به آن پرداخته شده است.
یافته های تحقیق : نوجویی مصرف کننده تأثیر قابل توجهی برپذیرش گسترش برند، زمانی که فاصله توسعه و انواع آن موردنظر باشد، دارد. علاوه بر این، دسترسی اطلاعات محصول و ارتباطات بین شخصی(رسمی و غیررسمی) تعدیل کننده ارتباط میان نوجویی مصرف کننده و پذیرش توسعه برند می باشد.

    1. محقق : هور، یو و چانگ[222]، 2011

عنوان : تاثیر ارزش های مصرفی و نوجویی مصرف کننده بر محصولات همگرا.
هدف : بررسی تأثیر ارزش های مصرفی و نقش تعدیل گر نوجویی مصرف کننده برای مقاصد خرید دستگاه های خانگی همگرا.
روش تحقیق : داده ها از میان 506 مصرف کننده در کره جنوبی با بهره گرفتن از پرسشنامه جمع آوری گردیده است.برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون تعدیلی سلسله مراتبی استفاده شده است.
یافته های تحقیق : ارزش های کارکردی، احساسی و شناختی بر اهداف خرید تأثیرگذار بوده و نوجویی مصرف کننده تعدیل کننده ارتباط میان ارزش های کارکردی و اهداف خرید می باشد.
2-8 جمع بندی
دنیای امروز تجارت در عصر فرارقابتی قرار دارد. دورانی که نام و نشان­های قوی بین المللی وارد عرصه ­های گوناگون تولید شده و در جهت عرضه تولیدات در بازارهای جهانی با رقابتی سخت روبرو شده ­اند. با نزدیک شدن سطوح پیشرفته تکنولوژی به ویژه در صنایع مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباط، بقای شرکت­های بزرگ از سوی سایر شرکت­ها با تهدید مواجه شده است. برای جلوگیری از این مسئله شرکت­های نامدار جهانی باید ضمن ارزیابی وضعیت فعلی خود از منظر جایگاه نام و نشان و چگونگی درک مصرف­ کنندگان از آن در بازارهای مختلف، در پی آن باشند که ضمن حفظ و تقویت جایگاه خود، میزان آگاهی مصرف­ کنندگان از نام و نشان خود را نیز ارتقا دهند.
شخصیت برند یک مفهوم جذاب و خوش­آیند در بازاریابی امروز است. ایده شخصیت واکنشی است به گرایش به ارزش روابط شخصی در جامعه معاصر. اصولاً انسانها جهت فهم دنیای پیرامون خود و همچنین ارتباط برقرار کردن با بقیه از “استعاره” ها استفاده می­نمایند. یکی از این استعاره­ها، استعاره “انسان” است. همواره سعی می­کنیم جهت ارزیابی و بیان ویژگی­های موجودات بی­جان با بهره گرفتن از استعاره “انسان” به آنها صفات انسانی نسبت بدهیم. پدیده­ای که به آن انسان پنداری[223] گفته می شود. مطالعات متعدد نشان داده است که جاندار پنداری در مورد برندها نیز وجود دارد و ما صفات انسانی را به برندها نسبت می­دهیم.
سازمان­ها تلاش می­نمایند که جهت جایگاه­یابی و ایجاد تمایز از مفهوم شخصیت برند استفاده نمایند و در طول زمان جایگاه منحصر به فردی در ذهن مصرف­ کنندگان ایجاد نمایند. بدون تبیین شخصیت برند اجرای فعالیت­های ارتباطی از قبیل تبلیغات مشکل است و طراحی شخصیت برند می ­تواند فعالیتهای خلاقانه در تبلیغات را هدایت و غنی­تر نماید.
مصرف کنندگان نوگرا بخش مهمی از بازار برای بازاریابان می باشند. درآمد حاصل از محصولات جدیدی که مصرف کنندگان نوگرا خریداری میکنند، نقش موثری در بسیاری شرکتها دارد.بدین منظور ضرورت دارد این شرکتها برای بازاریابی و توزیع موفق محصولات جدید در جهت مصرف کنندگان نوگرا هدف گذاری کنند. انگیزه های متعددی نظیر احساسی، اجتماعی و… برای چنین رفتاری ذکر شده است.
با توجه به موضوعاتی که پیش از این مطرح شد، اکنون به جمع بندی و ارائه آن می پردازیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناخت ابعادی از شخصیت برند می باشد، که منجر به ترجیح خرید مصرف کننده گردیده و همچنین بررسی نقش تعدیل کننده نوجویی بر این رابطه می باشد. از این رو ابتدا به تشریح شخصیت برند و معرفی مقیاس ها و ابعاد مورد نظر در این زمینه پرداخته شد. باتوجه به مزایا و معایبی که برای مقیاس های مورد نظر ذکر گردید، تصمیم بر این داریم که در این پژوهش از مقیاس شخصیت برند گینس وهمکارانش(2009) استفاده نماییم.به منظور شناخت مصرف کنندگان نوگرا نیز مقیاس ها و ابعاد گوناگونی بیان گردیده است که تبیین کننده انگیزه نوجویی آنها می باشد.باتوجه به مطالبی که پیش تر راجع به پایایی و روایی مقیاس های نوجویی که تاکنون ارائه شده است، بیان گردید، به نظر می رسد مقیاس نوجویی انگیزشی مصرف کننده که توسط وندکاستل و گینس (2010) ارائه گردیده است، از اعتبار بالاتری برخوردار باشد و همچنین در برگیرنده مقیاس های پیشین باشد. بنابراین به منظور شناخت انگیزه های این گروه از مصرف کنندگان، از این مقیاس که متشکل از چهار بعد احساسی، اجتماعی، کارکردی و شناختی می باشد، استفاده می گردد.البته از آنجاییکه مطالعه موردی بازار گوشی تلفن همراه بوده و به نظر می رسد بعد شناختی برای این گروه از کالا مفهوم روشنی نداشته باشد، این بعد مورد مطالعه قرار نمی گیرد. با توجه به این مطالب می توان چهارچوب مفهومی پژوهش را به شکل زیر نشان داد :
شکل 2-12 : مدل مفهومی تحقیق
فصل سوم : روش تحقی
فصل سوم
روش تحقیق
3-1 مقدمه
هدف از انجام هر تحقیق کشف یک واقعیت است. این واقعیت با کاوش و روشنگری روابط منطقی مربوط به ویژگی های اجزای موضوع تحقیق، حاصل می گردد. فرایند تحقیق، فرآیندی است که طی آن محقق می کوشد با پردازش علمی و منظم دروندادها، فرضیه های خود را به بوته آزمایش بسپارد. بنابراین هر پژوهشگر پس از تعیین موضوع باید به گزینش روش تحقیق بپردازد(قاسمی، 1389، ص153).
بی شک یکی از مشخصه هایی که تعیین کننده اعتبار و ارزش یک کار تحقیقاتی می باشد، روش و ابزاری است که محقق در انجام تحقیق خود در پیش می گیرد.انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف ها، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش های تحقیق است(خاکی، 1386، ص142-143). بنابراین تحقیق فرآیندی است که از طریق آن می توان درباره ناشناخته ها به جست و جو پرداخت و نسبت به آنها شناخت لازم را کسب کرد(عادل آذر و منصور مومنی، 1381، ص51).
در این فصل به تشریح روش تحقیق، جامعه آماری و روش نمونه گیری، ابزار جمع آوری داده ها، روایی و پایایی ابزار، و روش تجزیه و تحلیل داده ها می پردازیم.
3-2 روش تحقیق
ماهیت مطالعه پژوهشی ممکن است اکتشافی یا توصیفی باشد و یا صرفاً به شکل آزمون فرضیه طراحی و به اجرا درآید. همین که از گام اکتشافی به سوی توصیفی و سپس به آزمون فرضیه می رویم، بر استحکام نتایج و یافته های پژوهش افزوده می شود(قاسمی،1389).
طرح های پژوهشی از نظر نتیجه اجرا، به سه گروه اصلی پژوهش های بنیادی، کاربردی و توسعه ای طبقه بندی می شوند. پژوهش کابردی، تلاشی است برای یافتن پاسخی برای حل یک معضل و مشکل علمی، که در دنیای واقعی وجود دارد(طبیبی، ملکی و دلگشایی، 1388، ص116).
پژوهش ها به طور معمول برای نیل به اهداف خاصی انجام می شوند. بر این اساس پژوهش ها به 4 گروه توصیفی، تحلیلی، اکتشافی و پیش گویانه طبقه بندی می شوند. پژوهش توصیفی حاصل توصیف عینی و واقعی و منظم خصوصیات یک پدیده یا یک موضوع می باشد. این نوع پژوهش از نظر اجرا به دو گروه پیمایشی و مطالعات موردی تقسیم می شود. پژوهش پیمایشی روشی است برای بررسی ماهیت ویژگی ها و ادراک های شخصی(نگرش ها، باورها و عقاید افراد) مردم از طریق تحلیل پاسخ به پرسش هایی که به هنگام تدوین شده اند(همان، ص138).
با توجه به این مطالب، می توان گفت تحقیق حاضر از نظر نتیجه اجرا جزء پژوهش های کاربردی است و از نظر هدف جزء تحقیقات توصیفی می باشد.از آنجاییکه در این پژوهش به دنبال شناخت رفتار مصرف کننده نوگرا و تأثیرشخصیت برند بر ترجیح خرید می باشیم، تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد.
3-3 قلمرو مکانی تحقیق
پژوهش مورد نظر در شهر اصفهان، در سه ماهه اول سال 1391 صورت گرفته است.
3-4 ساختار نمونه گیری
3-4-1 جامعه آماری
جامعه آماری به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد(سکاران، 1390، ص294). در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه خریداران گوشی تلفن همراه در شهر اصفهان می باشد.
3-4-2 روش نمونه گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:10:00 ب.ظ ]




ریسک سیستماتیک سهام

Beta

از طریق تقسیم (کواریانس بازده سهم i و بازده بازار بر واریانس بازار ) به صورت سالیانه محاسبه می شود.

مالکیت نهادی

IO

نسبت تعداد سهام متعلق به بیمه ها، بانکها یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری تقسیم بر تعداد کل سهام منتشره

اهرم مالی

Lev

نسبت بدهی‌ها به دارایی‌ها

خطای پیش‌بینی سود

EP

تفاوت بین سود پیش‌بینی شده هر سهم با سود واقعی هر سهم

۳-۱۰- روش آزمون فرضیه‌ها
هدف از آزمون فرض آماری، تعیین این موضوع است که با توجه به اطلاعات به دست آمده از داده‌های نمونه، حدسی که درباره خصوصیتی از جامعه میزنیم بطور قوی تأیید میشود یا خیر (آذر مومنی،۸۶).
۳-۱۰-۱- آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف (k-s)
آزمون کولموگروف-اسمیرنوف در توزیعهای پیوسته کاربرد دارد و کارایی آن هنگامی که حجم نمونه کوچک است بیشتر از سایر آزمون هه نظیر نکویی برازش۲χ است. در آزمون k-s نیازی به طبقه‌بندی کردن اطلاعات نیست؛ بنابراین از تمام اطلاعات موجود استفاده میشود (صالحی صدقیانی و ابراهیمی، ۱۳۸۶). این آزمون جهت بررسی ادعای مطرح‌شده در مورد توزیع داده های یک متغیر کمی مورد استفاده قرار میگیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

H0 : توزیع داده ها نرمال است
H1 : توزیع داده ها نرمال نیست
اگر sig آزمون کمتر از ۵ درصد باشد فرض H0 رد شده و ادعای نرمال بودن توزیع داده ها پذیرفته نمیشود.
۳-۱۰-۲- آزمون همبستگی
در مواردی که لازم است دو صفت متغیر از یک جامعه مورد بررسی قرار گیرد مثلاً میزان درآمد و هزینه خانوارها مورد مقایسه قرار گیرد و یا میزان فروش و هزینه تبلیغات مورد بررسی قرار گیرد در چنین شرایطی با جامعه دو بعدی روبرو هستیم. هدف اصلی این است که آیا بین دو صفت x وy رابطه و همبستگی وجود دارد یا خیر و آیا میتوان یک مدل ریاضی و یک رابطه رگرسیون ساده خطی بین دو متغیر مذکور پیدا نمود به طوری که با معلوم بودن مقدار متغیر X مقدار y را برآورد نمود؟(همان منبع، ۱۱۵).
ضریب همبستگی یکی از معیارهای مورد استفاده در تعیین همبستگی دو متغیر میباشد و شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس) را نشان میدهد. این ضریب ۱+ تا۱- است و در صورت عدم وجود رابطه بین دو متغیر برابر صفر میباشد (مومنی، فعال قیومی،۱۳۸۷). در حالت کلی آزمون همبستگی دارای دو هدف عمده زیر است:
۱-کشف میزان رابطه بین متغیرها ۲- تبیین چگونگی رابطه بین متغیرها
۳-۱۰-۳- ضریب همبستگی
تحلیل همبستگی ابزاری آماری برای تعیین نوع و درجه رابطه یک متغیر کمی با متغیر کمی دیگر است. ضریب همبستگی شدت رابطه و همچنین نوع رابطه (مستقیم یا معکوس ) را نشان می‌دهد. این ضریب بین ۱+ تا ۱- است و در صورت عدم وجود رابطه بین دو متغیر برابر صفر میباشد. در این تحقیق برای تعیین ضریب همبستگی بین داده های کمی از ضریب همبستگی پیرسون ® و اسپیرمن (rs) استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون روش پارامتری است و برای دادههایی با توزیع نرمال یا تعداد داده‌های زیاد استفاده میشود. در صورتی که تعداد داده ها کم و فرض نرمال بودن داده ها معقول نباشد از ضریب همبستگی دیگری استفاده میشود که مبتنی بر مقادیر اصلی نبوده و بر اساس رتبه داده ها محاسبه میشود. از سوی دیگر برای متغیرهای با مقیاس اسمی و رتبه‌ای به جای استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نامیده می شود.
۳-۱۰-۴- رگرسیون ساده خطی
همان طور که در بخش قبلی عنوان شد در رگرسیون به دنبال برآورد رابطهای ریاضی بین دو متغیر و تحلیل آن هستیم، به طوری که بتوان به کمک آن کمیت یک متغیر مجهول را با بهره گرفتن از متغیرهای معلوم، تعیین کرد. با فرض آن که رابطه علی و معلولی بین دو متغیر کمی وجود دارد و این رابطه به صورت خطی باشد، معادله رگرسیون به شکل ŷ=a+bχ تعریف میشود که به رگرسیون خطی ساده مشهور است. شیوه کار رگرسیون به این صورت است که ابتدا باید معنی‌داری کل مدل رگرسیون مورد آزمون قرار گیرد که این کار توسط جدول ANOVA صورت میگیرد. سپس باید معنی‌داری تک‌تک ضرایب متغیرهای مستقل بررسی میشود که این کار با بهره گرفتن از جدول ضرایب صورت میگیرد.
در صورتی محقق میتواند از رگرسیون خطی استفاده کند که شرایط زیر محقق شده باشد:
میانگین (امید ریاضی) خطاها صفر باشد.
واریانس خطاها ثابت باشد.
بین خطاهای مدل همبستگی وجود نداشته باشد.
متغیر وابسته دارای توزیع نرمال باشد.
بین متغیرهای مستقل همبستگی وجود نداشته باشد.
برای بررسی مفروضات مطرح‌شده آزمون دوربین – واتسون مورد استفاده قرار میگیرد.
۳-۱۰-۵- آزمون دوربین – واتسون (DW)
یکی از مفروضات که در رگرسیون مدنظر قرار میگیرد، استقلال خطاها و نبود همبستگی داشته باشند امکان استفاده از رگرسیون وجود ندارد. به منظور بررسی استقلال خطاها از یکدیگر از آزمون دوربین– واتسون استفاده میشود که آماره آن به کمک رابطه زیر محاسبه میشود (مومنی، فعال قیومی ،۱۳۸۷).

که در آن : et میزان اختلال یا خطا در دوره زمانی (برای مثال سه سال) t وet-1 میزان اختلال یا خطا در دوره زمانی قبل (برای مثال سال قبل) t.
اگر همبستگی بین خطاها را با r نشان دهیم در این صورت آماره دوربین واتسون به کمک رابطه زیر محاسبه می شود. DW= 2(1-r)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:10:00 ب.ظ ]




۶

۱۳۸۹

نمازی و دوانی پور

بررسی تجربی رفتار چسبندگی هزینه­ها در بورس اوراق بهادار تهران

هزینه­ های S,G&A چسبنده هستند و اینکه شدت آن در دوره­هایی که قبل از آن کاهش درآمد رخ داده کمتر و برای شرکت­هایی که نسبت جمع دارایی­ ها به فروش بزرگتری دارند، بیشتر است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۷

۱۳۹۱

کردستانی و مرتضوی

شناسایی عوامل تعیین کنننده­ی چسبندگی هزینه­ های شرکت­ها

۱٫ پیش بینی افزایش فروش آتی توسط مدیران موجب افزایش چسبندگی هزینه­ های S,G&Aمی­گردد و میزان خوش بینی مدیران در این پیش ­بینی با درجه چسبندگی بهای تمام شده کالای فروش رفته رابطه مثبت دارد. ۲٫ اگر فروش در دو دوره متوالی کاهش یابد چسیندگی هزینه ها در دوره دوم کمتر است. ۳٫ هر چه دارایی شرکت بیشتر باشد چسبندگی بیشتر است.

۸

۱۳۹۱

کردستانی و مرتضوی

بررسی تأثیر تصمیمات سنجیده­ی مدیران بر چسبندگی هزینه­ها

انتظار افزایش فروش آتی توسط مدیریت، ، موجب افزایش چسبندگی هزینه­ های فروش، عمومی و اداری می­ شود.

۹

۱۳۹۱

نمازی و همکاران

تحلیل بنیادی رفتار چسبنده­ی هزینه­ها و بهای تمام شده با تأکید بر دامنه­ تغییرات در بورس اوراق بهادار تهران

نتایج بیانگر وجود رفتار چسبنده­ی هزینه­ های اداری، عمومی و فروش، بهای تمام شده و مجموع هزینه­ های اداری، عمومی و فروش و بهای تمام شده در بورس اوراق بهادار تهران است.

۱۰

۱۳۹۲

زنجیردار وهمکارانش

بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار چسبندگی هزینه

هزینه­ های SG&A و بهای تمام شده کالای فروش رفته چسبنده هستند. شدت چسبندگی در بهای تمام شده کالای فروش رفته بسیار بالاست و شاخص­ هایی مانند تعداد کارکنان، میزان دارایی­ های جاری شرکت و نسبت بدهی بر شدت چسبندگی مؤثر است.

۱۱

۱۳۹۳

سجادی و همکاران

تأثیر چسبندگی هزینه بر تقارن زمانی سود با تأکید بر ارتباط میان چسبندگی هزینه و محافظه ­کاری شرطی

چسبندگی رفتار هزینه­ها بر عدم تقارن ارتباط میان سود و بازده تأثیرگذار بوده و باعث عدم تقارن زمانی شناسایی سود میشود. همچنین، در شرکت­های دارای چسبندگی هزینه­ها، سود اخبار منفی را با سرعت بیشتری منعکس می­ کند و نیز شرکت­های با چسبندگی هزینه نسبت به دیگر شرکت­ها دارای محافظه ­کاری شرطی بیشتری هستند.

۱۲

۱۳۹۳

سپاسی و همکاران

آزمون تجربی چسبندگی هزینه­ها

در هر سه سطح هزینه به ازای افزایش یکسان (۱%) در سطح فعالیت، بزرگتر از شدت کاهش هر سه سطح هزینه به ازای کاهش یکسان (۱%) در سطح فعالیت است. همچنین هزینه­ها در سطح هزینه­ های عملیاتی کل نیز چسبنده می­باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:10:00 ب.ظ ]




خلافت خلفای راشدین که در عصر سه خلیفه اول مصروف ممالک خارجی و بسط و تقویت اسلام بود، از اواخر خلافت عثمان با انقلابات داخلی مواجه شده و این انقلابات مقارن انتصاب علی(ع) به نفاق شدید و چند فرقه شدن مسلمین مبّدل گردید. به همین جهت تمام دوره خلافت این خلیفه به جنگهای داخلی و زد و خورد با مدعیان جانشینی عثمان گذشت[۷۶].
۱-۵-۵-فتوحات زمان بنی امیه
در زمان بنی امیه، دوره فتوحات که به علت اغتشاشات داخلی متوقف مانده بود، تجدید شد. اعراب با آنکه در محاصره قسطنطنیه با شکست روبه رو شدند ولی پیشرفت­های قابل ملاحظه­ای در شرق و غرب کردند. برای پیشرفت در آفریقا، پنج بار به این سرزمین لشکرکشی شد. و شهرستان­های قدیم رومی شمال آفریقا یعنی نومیدی[۷۷] وموریتانی[۷۸] به تصرف آنها درآمد[۷۹].

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بربرها علیرغم مقاومت باز تسلیم اعراب شدند[۸۰]وافراد زیادی اسیر شدند و در جرگه موالی قرار گرفتند چنانکه در دوران معاویه مسلمانان بیشتر به طرف شمال و غرب توجه داشتند؛ زیرا دولت روم شرقی غالبا به قلمرو مسلمانان دست­اندازی می­کرد. معاویه با کمک نیروی دریایی بسیاری جاها را گشود که جزیره قبرس و رودوس و بعضی جزایر یونان از آن جمله بود در خشکی نیز سپاهیانی برای جنگ با روم شرقی ترتیب داد. به سال ۴۸ هجری معاویه سپاهی برای حمله به قسطنطنیه از خشکی و دریا فراهم کرد که فرمانده آن، سفیان بن عوف بود. یزید سالار سپاه بود و تا قسطنطنیه رفت و با رومیان جنگ انداختند؛ اما بسبب باروی قسطنطنیه بدان دست نیافتند و در سال ۵۰ هجری عقبه بن نافع افریقیه را فتح کرد و بسیاری از بربرها بدست وی مسلمان شدند هسته اصلی سپاهی که بعدها بفرماندهی سران عرب و بربر بلاد مغرب را فتح کرد از این بربران بود[۸۱]. در دوران خلافت ولید بن عبدالملک که دوره فتح و گشایش بوده و قلمرو وی از طرف شرق و غرب وسعت گرفت. در سال ۸۶ حجاج قتیبه بن مسلم را به ولایت خراسان گماشت ،قتیبه به بلخ هجوم برد و پادشاه صغانیان به نزد وی رفت و قلمرو خود را تسلیم کرد. قتیبه در سال ۸۷ هجری قتیبه به بیکند حمله برد و شهر را بگشود. وی در سال ۸۸ هجری به سرزمین کرمینه مابین سمرقند و بخارا حمله برد و آن جا را نیز گشود. سپس مردم بخارا با وی صلح کردند.
قتیبه در سال ۹۳ هجری شهرهای خوارزم را به صلح گشود و بعد از حمله سختی به سمرقند به سرزمین فرغانه و کاشان و پایتخت فرغانه رفت و همه آنها را تصرف کرد. و با مردم آنجا جنگی سخت کرد و پیروز شد، سپس کاشان مرکز فرغانه را بگشود و به مرو رفت.قتیبه به فتوحاتی که در ماوراءالنهر کرده بود، بسنده نکرد بلکه در سال ۹۶ هجری به مرزهای چین تافت. بعد از گفتگوی بسیار پادشاه چین به پرداخت جزیه رضایت داد و قتیبه به مرو بازگشت.و در اثنای فتوحات خود به سمرقند رسید که در آنجا بت­های بسیار بود. فرمان داد تا همه بتان را بسوختند و بسیاری از بت پرستان مسلمان شدند و قتیبه برای بار چهارم بخارا را گشود و مردمش را به قبول اسلام واداشت.[۸۲]
زمانی که حجاج حاکم عراق بود یزید بن مهلب سردار عرب مأمور حمله با گرگان شده بود اسپهبد گرگان با مرزبان آنجا بر ضد او متحد شدند و او را شکست دادند. و یزید بن مهلب، تنها از طریق حیله­ی حیان نبطی که یکی از موالی بود، توانست اسپهبد را راضی به صلح کند و چون یزید بن مهلب سوگند خورده بود که آسیاب با خون بگرداند و هر چه خون ریخت آسیاب نمی گردید،آب در جوی نهادند و خون با آن به آسیاب بردند و گندم آرد کردند و یزید از آن نان بخورد تا به سوگند خود وفا کرده باشد.[۸۳]
بنابراین اگر بخواهیم به تمام فتوحات اسلامی بپردازیم مستلزم پژوهش مستقل و وسیعی می­باشد ما به ذکر همین موارد بسنده می­کنیم. و با توجه به این قسم از فتوحات ذکر شده مسلمانان سرزمین­های مختلفی را فتح کردند و از این سرزمین­ها اسیرانی گرفتند که همان موالی یا غیرعرب می­باشند که به بحث درباره آن می­پردازیم.
۱-۶-جهان اسلام و پدیده مَوالی
درآمد
با فتوحات اسلام، اعراب مسئول اداره جامعه­ای شدند که جمعیت غیرعرب بسیاری در آن بودند، بسیاری از آن افراد که غیرمسلمان نیز بودند، می­توانستند موقعیت خاندان­های غیرمسلمان داخل جزیره العرب را داشته باشند که تحت سلطه اعراب درآمده بودند و با پرداخت جزیه و با نام اهل ذمه با آرامش خاطر زندگی می نمودند، اما با مسلمان شدن این افراد مشکل جدیدی به وجود آمد. از طرفی آنها باید جذب در جامعه جدید عربی می­شدند و از سویی باید نسب گذشته، رنج شکست و برده شدن را فراموش می کردند[۸۴]. ولاءاسلامی برای حل این مشکل تازه مطرح شد. شاید مطرح شدنش از سوی حاکمان در عصر خلفای راشدین بود هرچند که به طور دقیق درباره زمان پیدایش آن نمی توان اظهارنظر نمود.
درباره ریشه­یابی پیدایش ولاء باید از منابع حدیثی و تاریخی بهره جست. همه غیرعرب­هایی که می­خواستند جزو جامعه عربی شوند، باید یک حامی یا مولی را پیدامی­نمودند هر کس از غیرعرب­ها بدست هر فرد عربی که مسلمان می­شد جزء موالی وی قرار می­گرفت. این اقدام براساس روایت معروف « من اسلم علی ید غیره فهو مولاه» صورت می گرفت، مگر اینکه بعداً پیمان از هم گسیخته می­شد. ولاء راه حل مشکل جذب جامعه غیر قبیله­ای در جامعه قبیله­ای بود. حکومت از این جهت از ولاء حمایت می­نمود که با این قانون صاحبان موالی مشکل پرداخت دیه آنها را برطرف می­نمودند و خود موالی این پیمان را از این جهت مهم می­دانستند که از طریق صاحبانشان می­توانستند به امتیازات جامعه برسند.
مسلم است که منشاً پیدایش موالی در اسلام بیشتر همان اسرای جنگی بودند که نخست برده می­شدند و بعد در ردیف موالی افراد و قبایل در می­آمدند. اینان چنان که رسم عرب بود به عنوان موالی شیخ یا رئیس قبیله درمی­آمدند.
در دوره اسلامی و با گسترش فتوحات تعداد زیادی غیر عرب یا به اصطلاح عجم وارد جامعه ی قبیله ای عرب شده بودند، و به نواحی عرب نشین رفته بودند. با وجودی که بعد از ظهور اسلام نهاد دولت و حکومت بوجود آمده بود و می­بایست تازه واردان، نومسلمان تحت حمایه دولت اسلامی قرار گیرند. ولی از آنجا که جامعه عرب بعد از ظهور اسلام هنوز براساس ساختارهای قبیله­ای اداره می­شد، اجرای قوانین مربوط به زندگی قبیله­ای بر قوانین حکومتی ارجحیت داشت و برخورد با این نومسلمانان بر این اساس شکل می­گرفت، و مساله­ای را به نام موالی در تاریخ اسلام بوجود آورد. بنابراین می­بایست این تازه واردان دارای فرهنگ عرب می­شوند. در واقع تعبیری که در متون اسلامی از مسلمان شدن غیرعرب­ها می­توان گرفت، همانا داخل شدن آنها در جوامع عربی یا عرب شدن آنها است. به همین سبب بسیاری از موالی به مرور زمان بعد از چند سال در عصر عباسی کاملا عرب شده بودند و میان آنان و عرب­ها چندان فرقی مشاهده نمی شد.
۱-۶-۱-موالی در لغت:
لفظ مولا در فرهنگ­های لغت دارای معانی گوناگونی است. موالات و مَوالی جمع مولا از ریشه ولی به معنی نزدیک بودن یا پیوستن به کسی می­باشد.مُوالی به معنای یار و یاور و دستگیر نیز می باشد.
مهمترین معانی مولا عبارتند از بنده، آقا، کسی که اسلام آورده و با کسی موالات کرده است یا کافری که به دست مسلمانی اسلام آورده ولای او را بپذیرد یا آنکس که به دست تو مسلمان شود. آقایان، سروران، بندگان ویاران از دیگر معانی مَوالی است. و گاهی این معانی متضاد هم می باشند؛ چنانکه هم مالک (آقا) و هم بنده را می­توان ازآن برداشت کرد.[۸۵]
شهرستانی در الملل و النحل موالی را به معنای شیعه و طرفدار و پیرو گرفته است.[۸۶] جرجی زیدان می نویسد: مولی جمع آن موالی است در زبان عرب چندین معنا دارد:۱٫ سرور ۲٫ بنده که در مورد تازه مسلمان است.[۸۷]
واژه موالی نیز به لحاظ لغوی از ریشه ولاء اخذ شده، اسم مکان آن به معنای وابسته بودن و متصل بودن به شخص و یا چیزی است برای نزدیکی به صاحبان قدرت و حکومت و یا برای نگه داشتن قدرت و حکومت و در بعضی از مواقع واژه ولاء به معنای سرپرست، حاکم، حوزه توانایی و لیاقت و امین قیم ذکر می شود. در قرآن و روایات دو معنای متفاوت برای واژه مولی و موالی ذکر کرده اند، الف) معلم و تعلیم دهنده ب) شریف و بزرگوار.
آیاتی از قرآن اشاره می­نماید که خداوند مولای پرهیزگاران است و کافران مولایی ندارند.[۸۸] معنای دوم با لغت سید در قرآن ذکر می­ شود مولای ما به معنای سید ما و سرورمان ذکر شده است[۸۹].
در روایتی از امام صادق(ع) که در اصول کافی ذکر شده، مولی به معنای وارث بکار رفته است.[۹۰]فراء می گوید: مَوالی وارثان و پسر عموها می باشد. از نظر ابوعبیده مَوالی همان پسرعمو است و مولی آزاد شده(معتَق) که به نسب فردی انتساب پیدا می کند و به خاطر همین گفته شده برای هر آزادکننده ای( معتِق) مَوالی است. و ابوالهیثم می نویسد: مولی شش وجه دارد: پسرعمو، عمو، برادر، فرزندان، والعصبات کلهم( همه خویشاوندها)، و یاور و مولی سرپرستی است که امر تو را بدست می گیرد. ابن الاعرابی گوید: پسرعمو، خواهرزاده، همسایه، شریک و هم پیمان را مولی گویند و به نقل از جعدی می گوید: مَوالی حلیف و هم پیمان هستند نه پسر عموها.[۹۱]
علامه طباطبایی در کتاب المیزان در تفسیر آیه ۳۳ سوره نساء[۹۲] موالی را جمع مولا به معنای ولی گرفته، و مصادیق آن را چنین برمی شمارد: مولا به معنای آقا، چون آقا بر بنده­اش ولایت دارد، مولا به معنی یاور و ناصر، چون ناصر در مورد منصور خودش ولایت دارد. مولا به معنی پسر عمو، چون ولایت برای ازدواج با دختر عموداشته است.[۹۳] پس موالی کسانی هستند که در ادامه­ آیه ذکر شده اند،یعنی وارثان و غیر آنها مانند اولاد و برادران و خواهران و غیره.
همچنین طباطبایی در تفسیر آیه ۴۱ سوره دخان[۹۴] کلمه مولی را به معنای کسی که حق دارد در امور دیگری تصرف کند و هم آن کسی که این شخص به او ولایت دارد، بکار برده است[۹۵]. برخی معتقدند که مفهوم مولی پیش از اسلام بیشتر در مورد وابسته­ی قبیله گفته می­شد امّا در اسلام مفهوم یار و پشتیبان دارد[۹۶]. در حالیکه در دوره اسلامی نیز به مفهوم وابسته به کار رفته است.
ابوالفتوح ذیل آیه ۳۳/ سوره نساء می­نویسد: مَوالی جمع مولاست و مولا در لغت پسر عم است و اینجا مراد مطلق وارث است به قرینه مقام. مولی به معنی اولی به تصرف است و مراد از مَوالی در آیه شریفه همانا معنی اولویت است چون که آیه شریفه مخصوص به بیان ارث به عنوان قرابتی نیست بلکه عام تر از آن است به طوری که شامل است به ارث به سبب وارث و به نسب. و حمل مَوالی بر اقرباء و معتق( بالکسر) و معتق( بالفتح) تا اینکه معنی آیه عام­تر باشد از قبیل استعمال لفظ مشترک در اکثر از معنی واحد است و آن هم محال است چنانچه در اصول محقق شده است. بنابراین مراد از مَوالی در آیه شریفه کسانی هستند که اولی هستند در تصرف به ترکه میت به جهت خلافت الهیه است. چنانکه می­فرماید( و لکل جعلنا موالی) مستلزم هیچ محذوری نمی ­باشد چون که یکی از وراث خواه نسبی و خواه سببی در مرتبه خود اولی به تصرف در ما ترک هست بدون مزاحمت دیگری از مراتب لاحقه[۹۷].
جصاص ذیل همین آیه می نویسد: پسر عمو را مَوالی می نامند. از نظر ابن عباس، مجاهد و قتاده منظور از مَوالی در این آیه عصبه( خویشاوندان) است و سدی می گوید منظور ورثه و بازماندگان میت است.[۹۸]
اسفراینی می­نویسد: منظور از مَوالی در این آیه[۹۹] گروهی از عصبه و ورثه که به جای گذاشته باشند پدران و مادران ایشان و خویشان ایشان و گروهی که عقد بسته باشند[۱۰۰]. یا اینکه بر هر فردی وارثی( مولایی)را قرار دادیم که از ترکه میت بهره ببرد[۱۰۱].
به نظر راغب اصفهانی ذیل آیه ۵ سوره مریم[۱۰۲] منظور از مَوالی پسر عمو است. و به آزادکننده، آزاد شده، هم پیمان و همسایه مولی گویند[۱۰۳]. نویسنده­ای دیگر نیز موالی را به همان معنی ( عصبتی و بنی عمّی- گروه و پسر عموهای من) می داند[۱۰۴].
به طور کلی می­توان معانی بسیاری از کلمه موالی گرفت. از جمله بنده، آقا، خویش و قوم، پسرعمو، همسایه، هم پیمان، مهمان، دوست، پسر، داماد، وارث، خویشاوند سببی، آقا، نعمت دهنده،یاری کننده، سرپرست، مالک،[۱۰۵]و غیره است.
۱-۶-۲-موالی در اصطلاح
تازیان نومسلمان در پی کشورگشایی­هایی در دو سوی شمال و شمال شرق جزیره العرب، و سپس در دو سوی شمال غرب و غرب این شبه جزیره، سرزمین ایران، شام، مصر و به طور مشخصی زبان جنوب غربی آسیا، آسیای میانه و شمال آفریقا را گشودند و خواه ناخواه اسلام را در آنجا پراکندند و افراد زیادی در بند شدند و به نام بَرده به چنگ تازیان افتادند. پدید آمدن این لایه­ های نوین و رنگارنگ نژادی- از آن جا که نیرو و چیرگی­های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی- و مجموعه ی اسباب و مناسبات قدرت در دست اعراب بود، این افراد را واداشت برای برخورداری از امنیت روانی و اجتماعی، هر یک یا چند تن، با یک قبیله از ده­ها قبیله عرب تبار پیمان ببندند و خود را در پناه آنان بگذارند، پیوندی که« ولاء» نامیده می­شد و افراد تن داده به چنین پیمانی را مَوالی نام می­داد[۱۰۶].مسلمانان غیر عرب هم که در جنگ با مسلمین شرکت نکرده و اسیر نشده بودند، به طور کلی موالی عرب به شمار می­آمدند زیرا اعراب به سبب آنکه بلاد آنها را با جنگ فتح کرده بودند، آنها را بندگان( آزاد کرده خویش) می­شمردند. و از اهل ذمه نیز کسانی که رفته رفته دین پدران خویش را رها می­کردند و آیین مسلمانی می گزیدند جزو موالی می شدند[۱۰۷]. گاهی اوقات مولی شدن حتی بدون اینکه کسی بنده دیگری باشد و یا اسیر آزاد شده باشد، به صرف اینکه بدست فرد عرب دیگری مسلمان می شد، تازه مسلم مولای آن شخص می­گشت[۱۰۸]. اعراب ایرانی­ها را علوج و عجم و اسراء و موالی می­خواندند[۱۰۹]. صوفیان برای امام علی(ع) لقب مولی الموالی به کار می­بردند.[۱۱۰]
در بعضی از کتب ادب و تاریخ، کلمه موالی بر تمامی ملل غیرعرب که تحت تسلط اسلام درآمده­اند تطبیق می­ شود. در کتب فقه هم موالی بدین معنی آمده است[۱۱۱]. باید دانست که لفظ مولا در میان اعراب جاهلی چنین مفهومی نداشت و به بنده آزاد شده اطلاق نمی شد، بلکه موالی، کسانی را می­گفتند که جانشین و بازمانده و وارث و برادر شخص باشد[۱۱۲]. گر چه منابع تاکید دارند که موالی بردگان مسلمان شده بودند، که آزاد می شدند، اما برخی از مورخان، غیرمسلمانان اهل ذّمه را نیز در جرگه موالی قرار می­ دهند،[۱۱۳] آنها حتی تمام غیر عرب­ها را جز موالی می دانند. هر گاه مالک، بنده و کنیز خود را(عتق) آزاد می کرد، یک نحو ارتباط و پیوستگی میان آن دو بوجود می آمد که این پیوستگی را ولاء می­گفتند و بنده آزاد شده را مولی می­خواندند. کنیز آزاد شده را هم موالات می­گفتند و جمع آن موال آمده است[۱۱۴]. آثار بستگی( ولاء) بدین نحو بود که اگر بنده آزاد شده می مرد و وارثی نداشت ارث او به مالکش که وی را آزاد نموده بود می­رسید اگر مالک بنده، فردی از قبیله ای بود، مولا را به آن قبیله نسبت می دادند، چنانکه می گفتند: مولای بنی­هاشم یا مولای ثقیف[۱۱۵].
آنچه که از متون تاریخ استخراج شده است این است که: در تاریخ اسلام بردگانی که آزاد می شدند مولی نامیده می شدند و این نهضتی بود که از دوره پیامبر شروع شد ولی در دوره­ های بعد این لفظ معانی دیگرییافت که از اصل آن بسیار دور شد. چنانکه معادل برده و غلام تلقی گشت و برخی نیز به عمد یا سهو موالی را بردگان تلقی کرده اند.
طبری در تفسیر خود می نویسد: «وَ لِکُلٍّ جَعَلنا مَوالی[۱۱۶]» می گوید: موالی خویشان انسانند و چون ملل غیر عرب، داخل اسلام شدند و برای آنها نمی­توانستند نام مخصوصی پیدا کنند، این آیه نازل شد: « فَاِن لَم تَعلَمُوا آباءَهُم فَاخوانُکُم فِی الدّینِ وَ مَوَالِیکم[۱۱۷].» بدین سبب آنها را موالی گفتند. سپس طبری اضافه می کند: «مولا امروز دو نوع است، یکی ارث می برد و ارث می­ گذارد که او خویش شخص است و دیگری وارث نمی برد که او بنده آزاد شده است[۱۱۸]. احادیث بسیاری در خصوص وَلاء وارد شده که از آن جمله است: « نهی رسول الله عن بیع الوَلاء» یعنی: پیامبر فروش مولا را منع کرده است. و«الولاءُ لُحمَهٌ کَلُحمه النَّسب لا تُباع لا توهب» یعنی: مولا در حکم منسوبان و نزدیکان است. و چون بر تعداد بندگان آزاد شده افزوده شد، لفظ موالی برای بندگان مُعتَق کثرت استعمال پیدا کرد[۱۱۹].
۱-۶-۳-انواع مولی
مولی دارای وضعی بوده که از برده بالاتر و از آزاد پایین تر بوده است یعنی مثل بنده خرید و فروش نمی­شد ولی مثل آزاد ارث نمی­برد، در ازدواج هم مولی نمی­توانست با آزاد همسر شود دیه مولی نصف دیه آزاد بود و در اجرای حدود نیز نیمی از حد بر وی اجرا می­گشت در واقع مولی هم مانند برده، انواعی داشت از جمله:
۱-۶-۳-۱- ولاء عتق
اسیری که به صورت قرار و شرط از حالت بردگی به صورت مولی در می­آمد. مولی که آزاد می شد، جزء اهل خانه در می­آمد و از ارباب ارث می­برد.
به عبارت دیگر اگر اسیری با ارباب خود قرار می گذاشت و به موجب آن قرار عمل می­کرد از اسیری و بندگی آزاد می­شد چنین کسی را مولای عَتاقه می­گفتند. چنانکه در سال هشتم هجری مسلمانان شهر طایف را محاصره کردند و در موقع محاصره جارچی به امر حضرت رسول فریاد برآورد که هر بنده ای خود را تسلیم کند آزاد است. عده زیادی از بردگان طایف آمدند و تسلیم شدند و آنان را مولای عتاقه می­نامیدند[۱۲۰]. نیز اسیری که موی جلوی سرش را می­بریدند و آزادش می کردند مولای عَتاقه نامیده می­شد.[۱۲۱] صاحب ولاء عتق( که مالک بنده، پس از آزاد ساختن وی، بر او ولاء عتق و آزاد کردن دارد و در شرع احکامی بر آن جاری است.) مثلاً اگر بنده­ی آزاد شده مزبور، پس از کسب ثروت بمیرد و وارثی نداشته باشد، مولای سابقش که وی را آزاد کرده از او ارث می­برد.[۱۲۲]
آزادی بردگان از راه­های بسیاری انجام می­شد که از آن جمله راه ­ها: « عتق مباشر[۱۲۳]»، « مکاتبه» و « تدبیر[۱۲۴]» بود. قرآن مکاتبه را تشویق کرده است[۱۲۵].آزادی برده نوعی نیکوکاری و تقرب به خداوند شمرده می­شد.[۱۲۶] گاهی برده، به عنوان« کفاره یمن» آزاد می­شد[۱۲۷]. همچنین مقرر شده بود که بخشی از زکات در راهِ آزادی بردگان صرف شود[۱۲۸].این کار گاهی به عنوان کفاره­ی گناهی که شخص مرتکب آن شده بود صورت می­گرفت.
قتل غیرعمدِ مسلمانان هم موجب آزادی برده­ای می­شد[۱۲۹]. برده ای که از راه « عِتق» ( آزاد شدن) به آزادی دست می­یافت، « مولی نعمه» یا « مولی عتاقه» نامیده می­شد. در سوره احزاب درباره زید بن حارثه، خطاب به رسول اکرم(ص)، چنین آمده است:
«وَ اِذ تَقُلُ لِلَّذی اَنعَمَ اللهُ عَلَیه و اَنعَمتَ عَلَیهِ اَمسِک عَلَیکَ زَوجَکَ وَاتَّق اللَّه»؛ یعنی خداوند با اسلام و تو با آزاد کردنِ او به وی نعمت داده اید.[۱۳۰]در مورد خُلف سوگند، ظهار، قتل غیرعمد، لازم بوده است که بنده ای را آزاد کنند. نیز یکی از کفّاره­های نگرفتن روزه­ی ماه رمضان، آزاد کردن بنده بوده است[۱۳۱]
۱-۶-۳-۱-۱-مولای مکاتبه
مالک و بنده گاهی با هم قرار می­گذاشتند که بنده پولی فراهم کند و به اقساط یا یکدفعه بابت بهای خود بپردازد و خود را آزاد کند، این عمل را « مکاتبه» می گفتند. بنده­ای که بدین طریق آزاد می­شد، جزء اهل خانه مالک خود به شمار می­آمد، و اگر می­مرد، مالک از او ارث می­برد، مگر وقتی که شرط می­شد ارثش متعلق به کسانش باشد، که در این صورت، این نوع عِتق را «عِتق سایبه» می­گفتند[۱۳۲].
۱-۶-۳-۱-۲- مولای تدبیر
دیگر از موجبات آزاد شدن بنده تدبیربود، و آن چنان بود که مالک وصیت می کرد، بنده پس از مرگش آزاد باشد.
۱-۶-۳-۲-ولاء اسلام
ولاء اسلام به این معناست که کسی به دست دیگری اسلام می ­آورد و مولای کسی می­ شود که به دست او اسلام آورده است[۱۳۳].
مسروق بن اجدع کوفی می­گوید:« مردی با یکی از پسر عموهای خود ولاء بست و به دستِ او اسلام آورد».[۱۳۴]غزوان اسکاف مولای یزید بن مهلب بود که به دست وی اسلام آورد[۱۳۵].در شرح حالِ ابراهیم بن عباس بن محمد بن صول که از موالی یزید بن مهلب بود، می­گویند: «صول به دست یزید بن مهلب اسلام آورد و همچنان با او بود تا در عقر کشته شد».[۱۳۶] پیامبر(ص) فرمودند: « مَن اسلم علی یدیه رجلٌ فهو مولاه/ هرگاه کسی به دست شخصی اسلام آوَرد آن کس مولای او خواهد بود».[۱۳۷] نمونه ولاء اسلام، بخاری( صاحب صحیح) است که چون جدش مغیره به دست یمان بن اخنس جعفی اسلام آورده وی را بخاری جعفی می­گویند.
سیوطی در الفیه گوید: وِلاء عِتاقه و ولاءُ حِلف ولاء اسلامٍ کمثل الجُعفی
۱-۶-۳-۳- ولاء حلف
ولاء حِلف( هم پیمانی) مانند امام مالک( صاحب موطأ) که از قبیله­ی حمیر است؛ ولی چون حمیر با قبیله تیم که از قریش است، هم­پیمان می­باشند، وی را تیمی نیز می­گفته­اند.[۱۳۸] مولای عقد،یا مولای حِلف یا مولای اصطناع چنان بود که گاه نیز افراد یا خانواده هایی جهت احراز حمایت اقویا و محض جلب پشتیبانان قوی، از راه« عقد موالات» با افراد یا قبیله هایی از عرب ارتباط و انتساب می­یافتند و خود را از موالی یک شیخ عرب یا یک قبیله عربی می شمردند[۱۳۹]. چنانکه اهالی شهرها و ده­ها به اعراب فاتح پناه می بردند و مولای آنها می­شدند به این صورت که پناهنده می­گفت: «من تا زنده ام هم پیمان تو هستم و پس از مرگ ارث من از تو خواهد بود.» پناه دهنده آن را می­پذیرفت و با اجرای این مراسم، یکی تحت الحمایه­ی دیگری قرار می­گرفت. این نوع مولا ارث نمی­برد ولی خودش به ارث دیگری منتقل می­شد.[۱۴۰]. بعداً قرآن، دوست( ولی) گرفتن یهود و نصاری را منع کرده، فرمود: « یا ایها الَّذین آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الیهُودَ و النَّصاری اولِیاءَ…»[۱۴۱]؛ یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید،یهود و نصاری را دوست خود قرار ندهید. پس از منع اسلام،یهود و نصاری به جای مولا بودن، ذمّی شدند، و با آنان مانند زرتشتیان و صابئیان عمل می کردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:09:00 ب.ظ ]