کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



  • معمولاً در فهرست کردن عوامل، نظرات استراتژیستها و مشاوران با نظرات پرسنل تفاوت زیادی دارد.
  • عدم توصیف عوامل با شاخصهای کمی
    • عموماً چگونگی تعیین عوامل برای مدیران مبهم است.
    • ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • بسیاری از عوامل به صورت عمومی مثلاً برای کل محصولات، کل قسمتهای سازمان و کل بازارها بیان میشوند.
  • برخی اوقات در تعیین عوامل به بعضی از ابعاد داخلی و خارجی سازمان توجه کافی نمیگردد.
  • برخی مواقع بین استراتژیها و مأموریت، چشم انداز و اهداف سازمان سازگاری لازم وجود ندارد.
  • تدوین استراتژیهای کلی و ایجاد برخی مشکلات اجرایی
  • استراتژیهای تدوین شده عموماً در یک سطح اولویت قرار ندارند و نیاز به اولویتبندی دارند.
  • در این تحلیل اغلب به دلیل زیاد بودن تعداد عوامل، عباراتی مبهم و کلی برای عوامل به کار برده میشود که ممکن است باعث ایجاد تعبیرهای متفاوت از عوامل گردد.
  • وجود تضادهای احتمالی بین عوامل چهارگانه (به عنوان مثال یک عامل هم فرصت باشد هم تهدید)

تاکنون محققین زیادی سعی در بهبود کارایی تحلیل SWOT نمودهاند و هریک حذف یک یا چند نقطه ضعف خاص این تحلیل را مورد تمرکز قرار دادهاند. به عنوان مثال هوبن و همکاران در سال ۱۹۹۹ یک مدل SWOT مبتنی بر دانش ارائه دادند[۸]. آنها ازیک سیستم خبره برای تعیین نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصتها و تهدیدها استفاده کردند. اطلاعاتی در مورد شرایط محیط، بازار، افراد، محصولات و همچنین وضعیت مالی شرکت، ورودیهای این سیستم را تشکیل میدهند. در پژوهش مذکور تمرکز بر روی حذف نقاط ضعف ۴، ۶، ۷، ۸ و ۱۳ قرار داشته است.
کرتیلا[۷۷] و همکاران[۴۵] در سال ۲۰۰۰ روشی ترکیبی را برای افزایش کارایی ماتریس SWOT معرفی نمودند. در این روش با ترکیب ماتریس SWOT و روش تحلیل سلسله مراتبی[۷۸]، ماتریس جدیدی به نام AWOT پیشنهاد کردند. افراد دیگری نظیر کجانوس[۷۹] [۴۶] و لسکینن[۸۰] [۴۷] نیز بعد از کرتیلا بر پایه ماتریس AWOT مطالعاتی را در راستای بهبود ماتریس SWOT انجام دادند. از آنجایی که در روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل SWOT مستقل در نظر گرفته میشوند، افرادی مانند یوکسل[۸۱] و دگدویرن[۸۲] درسال ۲۰۰۷ از فرایند تحلیل شبکهای[۸۳] استفاده نمودند[۴۸].
صاحبنظرانی مانند والنتین و دایسون[۸۴] با ایدههایی نسبتاً مشابه پژوهش حاضر، اقدام به افزایش کارایی تحلیل SWOT از طریق بهرهگیری از رویکرد مبتنی بر منابع نمودهاند. والنتین در سال ۲۰۰۱ مدلی را تحت عنوان Resource-Based SWOT ارائه داد. وی جهت تدوین استراتژیهای سازمان بر اساس تحلیل SWOT، مبانی رویکرد مبتنی بر منابع را به کار برده است[۱۲]. در واقع از یک تقسیمبندی بر پایه منابع سازمانی، برای استخراج عوامل داخلی و خارجی استفاده کرده است. پژوهش والنتین، در جهت توجه به ابعاد مختلف سازمان برای تعیین عوامل تحلیل SWOT بسیار مفید میباشد. وی در واقع ضعفهای ۱۱، ۱۲ و ۱۳ را مورد تمرکز قرار داده است. دایسون در سال ۲۰۰۴ [۵۳] برای تدوین استراتژیهای دانشگاه وارویک[۸۵] از یک الگویSWOT اصلاح شده استفاده نمود. در الگوی مذکور از برخی مفاهیم رویکرد مبتنی بر منابع نیز در تدوین استراتژی استفاده گردیده است. در پژوهش دایسون در راستای تعیین عوامل داخلی، به قابلیت‌ها و منابع سازمانی نیز توجه شده و در تعیین عوامل خارجی، جذابیتهای محیط با بررسی سناریوهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. همچنین اقدام به رتبهبندی و غربالسازی عوامل داخلی و خارجی شده و در نهایـت استراتژیها توسط روش SWOT تدوین گردیده است. اگرچه نتایج پژوهش دایسون از جهات زیادی دارای ارزش میباشد، اما ضعفهایی دارد که چند مورد آن بدین شرح است:

  • عوامل تنها بر اساس سلیقهی افراد پرسششونده رتبهبندی شدهاند و از روشی مدون استفاده نشده است.
  • نقش مزیت رقابتی در ساختار تدوین استراتژی دارای ابهام میباشد.
  • اشارهای به چگونگی تدوین استراتژیها نشده است. در واقع نقش دیدگاه مبتنی بر منابع در تدوین استراتژیهای نهایی مبهم است.
  • در انتخاب استراتژیهای اصلی از بین گزینههای حاصل از ماتریس SWOT، به صورت سلیقهای عمل شده است.
  • اشارهای به نحوه استخراج منابع و تشخیص قابلیت‌ها نشده است.

در واقع در جهت حذف معایب ۱، ۳، ۴، ۵، ۱۰ و ۱۶ تلاش شده است؛ اما به جز موارد ۳ و ۱۰ موفقیت تحقیق مذکور در رفع سایر معایب تحلیل SWOT دارای ابهام میباشد.
در زمینه غربالسازی عوامل تحلیل SWOT نیز مطالعات محدودی انجام شده است. به عنوان مثال حسینی در سال ۱۳۸۳ [۴۹] جهت تدوین استراتژیهای شرکت ایساکو از کمیسازی عوامل چهارگانه تحلیل SWOT بر اساس منطق فازی استفاده نمود. وی همچنین به منظور اولویتبندی استراتژیها از روش AHP استفاده نمود. در تحقیقات صاحبنظران مذکور تمرکز بر روی حذف ضعفهای ۳، ۴، ۵، ۱۰ و ۱۶ میباشد.
در سال ۲۰۰۵ سریواستاوا[۸۶] و همکاران در راستای از بین بردن معایب ۵، ۸، ۱۲ و ۱۳، یک مدل SWOT مبتنی بر تحلیل ذینفعان ارائه دادند. در واقع بر اساس تقسیمبندی ذینفعان، اقدام به تعیین عوامل چهارگانه و تدوین استراتژی نمودند[۵۲].
در سال ۲۰۰۶ چانگ[۸۷] و هونگ[۸۸] یک روش تحلیلی کمی[۸۹] برای تحلیل SWOT ارائه دادند [۵۰]. تمرکز این دو پژوهشگر بر حذف معایب ۴ و ۱۰ قرار دارد. علاوه بر آن، قابلیت تحلیل همزمان چند شرکت و ارائه استراتژی برای هریک ر ا برای تحلیل SWOT ایجاد نمودند. لی[۹۰] و لین[۹۱] نیز در جهت حذف معایب ۴ و ۱۰ در سال ۲۰۰۸ یک روش کمی فازی[۹۲] در تحلیل SWOT بر پایه ماتریس استراتژی اصلی[۹۳] ارائه دادند[۵۱].
در پژوهش حاضر هدف اصلی ما بر توجه به مفاهیم منابع، قابلیت‌ها، مزیتهای رقابتی و به ویژه مزیتهای رقابتی پایدار استوار است. در واقع در فهرست تحلیل SWOT، تمرکز عمده بر موارد ۱ (عدم توجه کافی تحلیل SWOT به نقش منابع، قوتها و قابلیت‌ها و نامشخص بودن نقش این عوامل در راستای نیل به مزیت رقابتی) و ۲ (عدم توجه کافی به مفهوم مزیـت رقابتی) قرار دارد. از طرفی این موارد جزء نقاط برجسته رویکرد مبتنی بر منابع میباشد، لذا انتظار داریم تلفیق تحلیل SWOT با رویکرد مبتنی بر منابع ما را در دستیابی به این مهم یاری رساند. اگرچه در گذشته نیز توسط افرادی نظیر والنتین و دایسون، استفادههای محدودی از مزایای رویکرد مبتنی بر منابع در جهت افزایش کارایی تحلیل SWOT شده است، اما رویکرد پژوهش حاضر دارای تفاوتهای معنیداری می‌باشد. زیرا در پژوهشهای مذکور اولاً یک مدل تلفیقی جدید ارائه نشده و رویکرد مبتنی بر منابع در تدوین استراتژیها نقش زیادی نداشته و تنها به رفع یک یا دو مورد از معایب تحلیل SWOT کمک نموده است. ثانیاً تمرکز آنها بر حذف معایب ۱ و۲ نبوده و روش مدونی در این راستا ارائه نشده است.
در این پژوهش قصد داریم علاوه بر توجه به موارد فوق، در راستای تدوین استراتژیهای کارا در الگوی تلفیقی پیشنهادی، معایب ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۴، ۱۵، ۱۶ و ۱۷ را نیز مورد توجه قرار دهیم. در ادامه به شرح مراحل مدل تلفیقی پرداخته شده است.
شرح مدل پیشنهادی تدوین استراتژی
در این قسمت به شرح مدل تلفیقی پیشنهادی میپردازیم. این مدل دارای یازده مرحله میباشد (شکل ۳-۱) که سه مرحله‌ی تعیین مأموریت و چشم‌انداز، تعیین اهداف کلان و تعیین گزینههای استراتژی در اکثر مدل‌های تدوین استراتژی وجود دارد. همچنین مرحله‌ی تعیین عوامل چهارگانه کاملاً بر اساس دستورالعمل تحلیل SWOT انجام می‌شود. هفت مرحله‌ی باقیمانده مبانی جدیدی را نسبت به سایر مدل‌های تدوین استراتژی ارائه می‌دهند. در ادامه به توضیح مراحل مختلف مدل پرداخته خواهد شد.
تعیین مأموریت[۹۴] و چشمانداز[۹۵] سازمان
اولین مرحله‌ی مدل، مشابه اکثر مدلهای تدوین استراتژی، تعیین بیانیه مأموریت یا رسالت سازمان میباشد. بیانیه مأموریت سندی است که فلسفه و علت وجودی یک سازمان را نشان میدهد و آن را از سایر سازمانهای مشابه متمایز میکند[۲]. معمولاً بیانیه مأموریت نشان دهنده طیف فعالیت سازمان از نظر محصول، بازار و مشتریان است. بیانیه مأموریت را به صورت کلی می‌توان پاسخی به سؤال “ما به چه کاری مشغول هستیم؟” دانست. اگر مأموریت سازمان به شیوهای روشن بیان گردد، میتواند مبنای مناسبی برای تعیین چشمانداز، اهداف بلندمدت، اولویتها و استراتژیها باشد. پس از تدوین بیانیه مأموریت، چشمانداز سازمان تعیین خواهد شد. چشم‌انداز عبارتست از دیدگاه‌ها و نتایجی که مدیران سازمان برای آینده بلندمدت سازمان مدنظر دارند و قصد دارند به آن دست پیدا کنند. چشم‌انداز بر مبنای مأموریت تدوین می‌گردد و در تمام سطوح سازمان ثابت می‌باشد. در یک جمله کلی چشم‌انداز یعنی”آنچه که می خواهیم باشیم”. چشم انداز یک عامل انگیزشی قوی در سازمان است و در صورتی که واضح و به حد کفایت پرمعنا باشد، میتواند کارکنان را برای انجام کارهای مبهوت‌کننده تهییج کند.
تعیین عوامل چهارگانه
همانطور که قبلاً بیان شد، یکی از امتیازات تحلیل SWOT اتصال عوامل داخلی و خارجی برای تولید یک استراتژی جدید میباشد. از دیگر مزایای بکارگیری تحلیل SWOT در سازمانها این است که به مدیران بینشی میدهد تا بخشهای مختلف سازمان را به خوبی شناخته، بررسی و ممیزی کنند و در نهایت اقدامات بهتری را انجام دهند. از این رو فرایند تعیین نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصتها و تهدیدها بسیار حائز اهمیت است و در مدل
شکل ۳-۱: چارچوب کلی مدل پیشنهادی تدوین استراتژی
پیشنهادی نیز یکی از مراحل اصلی تلقی میشود. بدین منظور نیاز است که ابتدا روندهای داخلی و خارجی سازمان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. با توجه به این که شرایط محیط (داخلی و خارجی) پویا بوده و دائماً در حال تغییر و دگرگونی میباشد، لازم است آخرین تغییر و تحولات مورد ارزیابی قرار گیرد و چنانچه در مقاطع زمانی گذشته لیست عوامل داخلی و خارجی در سازمان تدوین شده باشد، بهروزرسانی عوامل بر اساس روندهای موجود بسیار ضروری است. در این مرحله صرفاً تعیین عوامل مد نظر است و بررسی میزان اهمیت و تعیین عوامل کلیدی در مرحله بعد انجام خواهد شد.
غربالسازی عاملها
پس از استخراج لیست عوامل داخلی و خارجی، غربالسازی عوامل و تعیین عوامل کلیدی از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا زیاد بودن تعداد عاملها میتواند به طولانی شدن روند تدوین استراتژیها منجر شود و بر پیچیدگی آن نیز بیفزاید. غربال سازی عوامل به روش های مختلف امکان پذیر است. سادهترین روش، اجماع خبرگان روی دستهای مشخص از عوامل میباشد. روش توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری پرسشنامه ها نیز میتواند جهت افزایش دقت نتایج به کار رود. نکتهای که در هر دو روش حائز اهمیت است، انتخاب معیارهای مناسب برای غربالسازی میباشد. چنانچه برخی از عوامل مهم اشتباهاً در این مرحله حذف گردند، میتواند منجر به تدوین استراتژیهای ناکارا و یا عواقب ناگواری در اجرای استراتژیها و نهایتاً شکست استراتژیها شود.
حیطهبندی منابع سازمان
در این مرحله نیاز است که یک الگو برای دستهبندی منابع سازمان انتخاب گردد تا در مراحل بعدی بر اساس آن اقدام به شناسایی منابع و تدوین استراتژیها گردد.
همانطور که در فصل قبل عنوان شد روش های مختلفی میتواند برای دستهبندی منابع سازمان مورد استفاده قرار بگیرد؛ مانند دستهبندی ۴m، الگوی بارنی، الگوی والنتین و زنجیره ارزش پورتر. برای انتخاب الگوی مناسب برای دستهبندی منابع سازمان، باید معیارهایی را مدنظر قرار داد که مهمترین آنها تطابق الگو با ماهیت شرکت می‌باشد. علاوه بر آن میتوان از نظرات مدیران و خبرگان شرکت نیز در انتخاب الگوی مناسب استفاده نمود.
تعیین منابع در هر حیطه
در این قسمت بر اساس الگویی که در قسمت قبل برای حیطهبندی منابع سازمان تعیین میشود، اقدام به شناسایی منابع موجود شرکت در حیطه های مختلف میگردد. تعیین منابع بر اساس اجماع نظرات خبرگان صورت میپذیرد. البته در تعیین منابع باید به ویژگیهای یک منبع بر اساس توضیحاتی که در فصل قبل ارائه شده است توجه گردد. نکتهای که باید توجه نمود این است که بین منابع و نقاط ضعف سازمان ممکن است اشتراکاتی وجود داشته باشد. در واقع یک منبع در صورت استفاده و بهرهبرداری کارا میتواند به یک قوت، و یا با عدم استفاده مناسب به ضعف تبدیل شود. پس از تعیین منابع باید مروری بر عوامل داخلی انجام شود و مواردی را که هم در لیست منابع و هم در لیست عوامل داخلی در نظر گرفته شدهاند، جهت انجام ادامه مراحل، تنها در لیست منابع مورد توجه قرار داد.
اجرای چارچوب VRIO
در این قسمت به منظور طبقهبندی منابع، چارچوب VRIO بر روی منابع شناسایی شده در قسمت قبل، اجرا میگردد و وضعیت رقابتی هریک از منابع (ضعف رقابتی، برابری رقابتی، مزیت رقابتی موقت و مزیت رقابتی پایدار) تعیین میشود. مبانی چارچوب VRIO به طور مفصل در فصل دوم تشریح شده است.
قبل از شروع مرحله بعد، با توجه به شناختی که تاکنون از وضعیت داخل و خارج سازمان ایجاد شده است، نیاز است که مأموریت و چشمانداز سازمان بررسی شده و درصورت نیاز مورد اصلاح قرار گیرند.
تعیین ارتباطات بین عوامل و منابع در هر حیطه
پس از شناسایی عوامل کلیدی و منابع سازمان، ارتباط بین منابع موجود در هر حیطه با سایر منابع و همچنین با عوامل چهارگانه کلیدی بررسی میشود. بدین منظور ابتدا برای تکتک منابع، ارتباط آنها با سایر منابع بررسی شده و منابعی که در معیار زیر صدق کنند مشخص میگردند:

  • منابعی که میتوانند به حفظ، توسعه و بکارگیری منبع مذکور کمک نمایند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 02:56:00 ب.ظ ]




شکل ‏۳‑۱۹:نمودار تغییرات افت جرم در برابر دما در پلی یورتان/اوره کندانس بر اساس نتایج حاصل از مدل
شکل ‏۳‑۲۰:نمودار تغییرات افت جرم در برابر دما در پلی یورتان/نانورس/اوره کندانس بر اساس نتایج حاصل از مدل
در بخش بعدی نتایج بدست آمده و نمودارهای بدست آمده برای هر نمونه از طریق مدلسازی با نتایج تجربی مقایسه خواهند گردید.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل چهارم
تجزیه و تحلیل نتایج
مکانیسم تجزیه
بصورت کلی فرایند تجزیه در پلی یورتان‌ها به دو دسته و بخش مختلف تجزیه زنجیره‌های نرم[۲۷۰] و تجزیه زنجیره‌های سخت[۲۷۱] تقسیم‌بندی نمود.
بیورت و آلوفانات اتصالاتی در شبکه پلی یورتان هستند که از لحاظ حرارتی اتصالات ضعیف شمرده می‌شوند. تفکیک و جدایی هر دو نوع اتصالات بالا بصورت عمومی در حدود دمای بالاتر از C°۱۱۰ شروع شده و در دمای حدود C°۱۷۰ به مقدار ماکزیمم خود می‌رسد.‌میتوان شکست زنجیره نرم در پلی‌یورتان را به این اتصالات نسبت داد. تمامی این گروه‌ها بعنوان یک اتصال[۲۷۲] یا قسمتی از یک اتصال یا اتصال‌های عرضی هستند که متصل به زنجیره‌های پلی اتر یا پلی‌استر می‌شوند. تمامی این واحدها و گروه‌ها با تجزیه تبدیل به عامل و گروه‌های تولید کننده خود(ایزوسیانات، آمین و مواد هیدروکسی) می‌شوند. در هنگام پیرولیز بر اساس حرارت، هر دو نوع ماده و اتصال شروع به تبدیل به مواد اولیه خود یعنی اوره و ایزوسیانات مینماید.(در مورد بیورت؛ ایزوسیانات و در مورد آلوفانات؛ یورتان تشکیل خواهد شد.)
پایداری حرارتی نسبتاً پایین گروه‌های ایزوسیانات متصل به زنجیره‌های پلی اتر و همچنین نحوه تجزیه رو به جلو آنها باعث می‌شود نسبت به فرایند تجزیه پلی یورتان ‌ها ذهنیت و تصویری ساده داشته باشیم.
این فرایند یک واکنش نسبتاً انرژی پایین است که انتقال هیدروژن در پیوندN—H را به اکسیژن موجود در یورتان را تایید میکند. بنابراین پایداری حرارتی این پلیمرها نسبتاً پایین است و مستقل از حضور واحدهای آروماتیک و آلیفاتیک موجود در زنجیره پلیمری است و واکنش اولیه تجزیه یک فرایند واپلیمریزاسیون اتفاقی است.
مسیر معمول در تجزیه پلی یورتان‌ها واپلیمریزاسیون مرحله‌ای[۲۷۳] است. فرایند واپلیمریزاسیون و مکانیزم‌های حلقه‌های شش عضوی از اصلیترین و اولیه ترین فرایند های ایجاد کننده مکانیزم‌های شکست زنجیره در پلی یورتان‌ها است. نرخ وا-پلیمریزاسیون خیلی بیشتر از تجزیه توسط حلقه‌های شش عضوی است.
نکته دیگر در مورد پایداری حرارتی این است که یورتان‌ها از لحاظ خواص پایداری بشدت شبیه اوره می‌باشند. دلیل آن هم این است که گروه های ایزوسیانورات موجود در آن نیتروژن‌دار هستند.
همانطور که قبلاً گفته شد ذغال به دو روش میزان رهایش حرارت را کاهش می‌دهد:
به عنوان یک عایق حرارتی عمل کرده و موجب تأخیر در انتقال حرارت به سطوح زیرین مواد اصلی در تماس با فلاکس حرارتی شده و باعث کاهش نرخ تجزیه حرارتی می‌شود.
محدود کردن دسترسی گازهای قابل اشتعال تولید شده به شعله
در این پروژه با توجه به اینکه مقدار هدایت حرارتی برای ذغال باقیمانده مقدار ۰۷/۰ می‌باشد و میزان هدایت حرارتی در آن نسبت به نمونه‌ها افزایش یافته؛ در نتیجه مکانیسم اصلی کاهش رهایش حرارت درنمونه‌ها بر اساس محدود کردن دسترسی گازهای قابل اشتعال است، البته باز هم نقش فداشوندگی لایه‌های بالاتر و تأخیر در انتقال حرارت به سطوح زیرین باز هم قابل تأمل است.
همانطور که از نتایج مشخص است، اوره کندانس در مقایسه با نانورس در انتهای برهمکنش تجزیه مقدار ذغال بیشتری را از خود به جای می‌گذارد که در نتیجه نقش اوره کندانس را بعنوان عاملی برای تشکیل ذغال و ایجاد تأخیر در برابر اشتعال؛ از طریق ذغالی شدن نمونه؛ را پررنگ‌تر می‌کند. همانطور که می‌دانیم؛ اوره کندانس یک ترکیب فسفره است؛ در نتیجه زمانیکه در ترکیب قرار می‌گیرد، هم بعنوان فاز متراکم شونده و فاز گازی فعال، که بترتیب در مکانیسم تجزیه پلیمر و احتراق در شعله اختلال ایجاد می‌کند، عمل می‌کند. در فاز جامد، این پرکننده بعنوان جاذب حرارتی عمل کرده و بصورت گرماگیر تجزیه می‌شود و محصولاتی مانند آب و دیگر محصولات غیر قابل اشتعال با ظرفیت ویژه بالا تولید می‌کند. در فاز گازی نیز این پرکننده با رهایش رادیکال‌های بر پایه فسفره باعث اختتام واکنش‌های اشتعال گرمازا از طریق حذف رادیکال‌های H و OH از شعله خواهند شد.
با توجه به اینکه مقدار اوره‌کندانس مورد استفاده در حدود ۱۰% می‌باشد، لذا تأثیرات مربوط به فاز متراکم و اختلال در فرایند تجزیه پلیمر به مقدار بسیار کمی مشاهده می‌شود. اما با توجه به اینکه با افزایش دما این ماده دچار فرایند تجزیه شده و تولید رادیکال‌های فسفره می‌کند و در پایان فرایند تجزیه و تخریب مقادیر جرم در تمامی نمونه‌ها بشدت کاهش یافته است؛ می‌توان اینطور نتیجه‌گیری کرد که این ماده به دلیل مقدار کمی که استفاده شده، فقط در فاز گازی و در دماهای بالا اثر خود را نشان داده و در نتیجه در آنجا می‌توان تأثیر اصلی این تأخیر دهنده اشتعال که بجا گذاشتن مقدار بیشتر ذغال است را ملاحظه کرد.
در بسیاری از تأخیر دهنده‌های اشتعال تنها با یکی از مکانیسم‌های فاز متراکم و یا فاز گاز عمل می‌کنند، تأخیر دهنده‌هایی بیشترین تأثیر را دارند که از هر دو مکانیسم فازها در یک زمان واحد استفاده می‌کنند.
نانورس از طریق اصلاح فرایند تخریب حرارتی در فاز متراکم اثر خود را نشان می‌دهد. مکانیسم‌هایی که باعث افزایش پایداری حرارتی و پایداری اشتعال پلیمرها در هنگام تولید و تشکیل نانو کامپوزیت ها می‌شود در برخی مواقع جالب و مورد اقبال است. اولین پیشنهاد مکانیزم توسط Gilman و Kashiwagi معرفی شد. آنها گفتند که ساختار نانو کامپوزیت هنگام اشتعال منقبض می شود و این اتفاق باعث تشکیل ساختار سیلیکاتی کربنی[۲۷۴] در سطح می شود که به عنوان یک لایه محافظ در برابر انتقال جرم[۲۷۵] و همچنین به عنوان لایه ای عایق سطح زیرین پلیمری در برابر منبع حرارتی عمل می کند. دومین مکانیسم زمانی مؤثر است که مقدار و درصد خاک رس کاملاً پایین باشد. در این حالت رادیکال ها به وسیله آهن جایگزین شده در خاک رس به دام می افتد [۳۱]. زمانی که خاک رس حاوی آهن باشد در مقایسه با زمانی که آهن وجود نداشته باشد یک تفاوت و اختلاف مشخص در کاهش پیک رهایش حرارت در مقادیر کمتر از ۳ درصد خاک رس مشاهده می‌شود.
نانورس موجود در پلی‌یورتان/نانورس و پلی‌یورتان/نانورس/اوره کندانس باعث می‌شود که نسبت به پلی‌یورتان خالص؛ مقدار ذغال باقیمانده افزایش می‌یابد. این ذغال باقیمانده بوسیله اثر فداشوندگی و همچنین ممانعت از خروج گازهای تجزیه و رسیدن آنها به شعله، می‌تواند موجب تأخیر در اشتعال گردد اما با توجه به نتایج آزمون‌های گرماوزن‌سنجی و کالریمتری تفاضلی روبشی، بر روی مقدار گرمای تجزیه در طول واکنش بسیار بیشتر تأثیرگذار بوده است، پس می‌توان نتیجه گرفت که برخلاف اوره کندانس، در دماهای پایین اثر نانورس بسیار مشهودتر است.
توضیح مراحل فیزیکی نمودار
شکل ‏۴‑۱ تا شکل ‏۴‑۴ نشان‌دهنده تغییرات جرم و میزان افت جرم با افزایش دما برای هر چهار نمونه در آزمون گرماوزن سنجی(TGA) تحت اتمسفر نیتروژن با ۳ نرخ گرمایش ۱۰، ۲۰ و C min-1°۶۰ می‌باشد. همانطور که مشاهده می‌شود با افزایش میزان نرخ گرمایش فرایند تجزیه به سمت دماهای بالاتر شیفت می‌کند.
با توجه به نمودارهای حاصله از TGA، همانطور که مشاهده می‌شود بطور کلی برای هر چهار نمونه تهیه شده؛ تخریب حرارتی همه‌ی نمونه‌‌ها؛ از لحاظ فیزیکی از دمای محیط تا دمای ۷۰۰ درجه سانتیگراد تحت ۴ مرحله اتفاق می‌افتد و با افزایش میزان نرخ گرمایش روند تجزیه به دماهای بالاتری انتقال می‌یابد:
مرحله اول؛ از دمای۲۲۹-۱۰۰ درجه سانتیگراد است. در این مرحله افت وزنی نهایت حدود ۵% وزنی است؛ به این مرحله مرحله‌ی آبزدایی[۲۷۶] می‌گویند.
مرحله دوم و سوم در بازه دمایی ۵۰۰-۲۰۰ درجه سانتیگراد رخ می‌دهد که میزان افت و کاهش وزن در این نواحی از بقیه ناحیه‌ها بیشتر می‌باشد(حدود ۷۰%). این مقدار زیاد افت جرم به دلیل واکنش وا-پلیمریزاسیون زنجیره‌های پلیمری و تشکیل ذغال اولیه می‌باشد و در نهایت مرحله اکسید شدن ذغال در فاصله دمایی۷۰۰-۵۰۰ درجه سانتیگراد رخ می‌دهد که در حدود مقدار ۲۵% افت جرم را در این مرحله شاهد خواهیم بود.
در جدول محدوده دمایی هر مرحله در نرخ گرمایش خاص برای هر چهار نمونه نشان داده شده است:
جدول ‏۴‑۱: محدوده دمایی مراحل تجزیه برای نمونه‌ها در هر نرخ گرمایش

مرحله چهارم

مرحله سوم

مرحله دوم(شروع تجزیه)

۶۰

۲۰

۱۰

۶۰

۲۰

۱۰

۶۰

۲۰

۱۰

نرخ گرمایش

۵۴۳

۵۲۶

۵۰۰

۳۹۹

۳۷۸

۳۶۰

۲۸۲

۲۷۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ب.ظ ]




تأثیر اتوسوکسیماید بر آستانه تشنج و تشنج حاد
در ماده­های ۶۰ روزه دریافت کننده اتوسوکسیماید غلظت آستانه پنتلین تترازول برای بروز تشنج تونیک-کلونیک، نسبت به گروه دریافت کننده ساخارین افزایش معنی­داری را نشان داد. غلظت آستانه برای بروز تشنج تونیک-کلونیک، بعد از دریافت پیش­تیمار فنوباربیتال در گروه دریافت کننده ساخارین کاهش معنی­داری نسبت به گروه کنترل نشان داد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نشان داده شده است در مغز موش­های بالغ اتوسوکسیماید بویژه بر عملکرد سیستم گاباارژیک تاثیر می­ گذارد. طبق مطالعات انجام گرفته اتوسوکسیماید بر افزایش رها سازی GABA از نورون­های پیش­سیناپسی اصلی لایه سوم انتوریتال کورتکس اثر غالب دارد و از همین طریق باعث افزایش نسبت مهار به تحریک و کاهش بر انگیختگی نورون­های موجود در شبکه انتورینال کورتکس می­ شود .(Greenhill et al., 2012) با مهار جریان­های پایه کانال­های پتاسیمی جبران کننده رو به داخل فعال­شونده با G-protein لینک شده به رسپتورهای GABAB در مناطق حساسی همانند قشر مغز و آمیگدال باعث افزایش رهاسازی GABA می­ شود .(Baily et al., 2004) بنظر می­رسد دریافت اتوسوکسیماید در دوره جنینی توان سیستم­های مهاری در برابر القاء تشنج توسط پنتیلن­تترازول را بطور موثر و وابسته به جنس (در موش­های ماده) تقویت می­ کند. با توجه به تاثیر تقویتی اتوسوکسیماید بر عملکرد سیستم گاباارژیک، مکانیسم مشابهی ممکن است در افزایش مقاومت در برابر کاهش عملکرد سیستم گاباارژیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش­هایی که در دوره جنینی در معرض اتوسوکسیماید بوده ­اند دخیل باشد. عدم تفاوت آستانه تشنج بین گروه ­های مختلف پس از پیش­تیمار فنوباربیتال و اتوسوکسیماید نشان می-دهد تغییر در فرایندهای پس سیناپسی مانند میزان و تمایل رسپتورهای گابا و نیز عملکرد کانال­های کلسیمی نوع T در بخش پیشاهنگ فعالیت نورونی کمتر تحت تاثیر قرارگرفته و احتمالاً تغییرات پیش­سیناپسی تعیین­کننده تحریک­پذیری مهتر بوده ­اند. همبستگی افزایش فعالیت حرکتی و تحریک­پذیری و بویژه مشارکت سیستم دوپامینرژیک در بروز آنها در مدل آزمایشگاهی نشان داده شده است (Shiosaki et al., 1996). این احتمال وجود داردکه مکانسیم­های دوپامینرژیکی که در بروز افزایش فعالیت حرکتی ناشی از ساخارین دخیلند، همزمان در افزایش تحریک­پذیری نیز مشارکت نمایند. بااینحال باتوجه به اینکه تاثیر ساخارین بر تحریک­پذیری تاکنون مطالعه نشده توجیه مکانیسم افزایش تحریک­پذیری ناشی از آن و بویژه برهمکنش آن با اتوسوکسیماید به مطالعه بیشتر نیاز دارد.
۵-۲)نتیجه ­گیری کلی
یافته­های این تحقیق نشان داد دریافت مزمن اتوسوکسیماید در دوره­ جنینی بروز نقص در یادگیری و حافظه احترازی در دوره­ بلوغ را به دنبال دارد ولی تأثیر آن بر فرایند یادگیری در ماده­ها و تداخل با فرایند فراخوانی حافظه در نرها بارزتر است. دریافت مزمن اتوسوکسیماید در دوره ی جنینی بروز نقص در عملکردهای شناختی در دوره بلوغ را بطور وابسته به جنس به دنبال دارد. به نظر می رسد تغییر در تکوین و عملکرد سیستم های کولینرژیک و نورآدرنرژیک مغز در بروز نقص حافظه فضایی مشاهده شده در موش­های ماده تیمار شده با اتوسوکسیماید دخیل است. برخلاف انتظار ساخارین قادر بود میزان فعالیت حرکتی را در برخی از دوره های زمانی مطالعه شده بطور معنی­داری افزایش دهد. این تغییر در فعالیت حرکتی می تواند در تغییرات شناختی مشاهده شده بویژه در گروه شاهد موثر باشد. دریافت اتوسوکسیماید در دوره جنینی آستانه تشنج حاد در موش­های ماده را بطور معنی­داری افزایش داد. بنظر می رسد این اثر عمداً مکانیسم های پیش­سیناپسی را بکار می گیرد.
۵-۳) پیشنهادات برای مطالعات آینده
مطالعه فرایندهای نوروژنز، آپاپتوز و شاخص های تمایز نورونی در طی تیمار و دوره های زمانی مختلف پس از تیمار در مغز موش­های دریافت کننده اتوسوکسیماید.
بررسی اثرات دریافت ساخارین و اتوسوکسیماید در دوره ی تکوین بر شاخص های رفتار مادرانه.
بررسی مکانیسم تغییر در فعالیت حرکتی در نتیجه تیمار ساخارین و اتوسوکسیماید.
مطالعه تغییرات احتمالی در فعالیت ذاتی و برانگیخته نورونها در نواحی مستعد فعالیت صرعی در برش مغزی.
فهرست منابع و مأخذ
Adab, N., Kini, U., Vinten, J., Ayres, J., Baker, G., Clayton-Smith, J. et al., (2004). The longertermoutcome of childrenborn to mothers with epilepsy. Journal of Neurology, Neurosurgery, and Psychiatry. 75(11): 1575-1583.
Ardinger, H., Atkin, J. F., Blackston, R. D. (1988). Verification of the fetal valproate syndrome phenotype. American Journal of Medical Genetics. 29(1): 171–۱۸۵٫
Arnsten, A. F. T.(2009). Stress signalling pathways that impair prefrontal cortex structure and function. Nature Reviews Neuroscience. ۱۰(۶): ۴۱۰–۴۲۲٫
Arpino, C., Brescianini, S., Robert, E. (2000). Teratogenic effects of antiepileptic drugs: use of an International Database on Malformations and Drug Exposure. Epilepsia: ۴۱(۱۱): ۱۴۳۶–۱۴۴۳٫
Armijo, J.A., Shushtarian, M., Valdizan, E.M., Cuadrado.A., Cueuas, I., Adin, J.(2005). Ion channels and epilepsy. Current Pharmaceutical Design. ۱۱(۱۵): ۱۹۷۵-۲۰۰۳٫
Batha, K. G., Scharfmanb, H.E. (2013). Impact of early life exposure to antiepileptic drugs on neurobehavioral outcomes based on laboratory animal and clinical research. Epilepsy Behavior. ۲۶(۳): ۴۲۷–۴۳۹٫
Bialer, M., White, H. S. (2010). Key factors in the discovery and development of new anti epileptic drugs. Nature Reviews Drug Discovery. 9(1): 68-82.
Borthen, I., Eide, M. G., Veiby, G., Daltveit, A. K, Gilhus, N.E. (2009). Complications during pregnancy in women with epilepsy: population-based cohort study. An International Journal of Obstetrics and Gynaecology. ۱۱۶ (۱۳): ۱۷۳۶–۱۷۴۲٫
Bittigau, P., Sifringer M, Genz, K., Reith, E., Pospischil, D., Govindarajalu, S. (2002) Antiepileptic drugs and apoptotic neuro-degeneration in the developing brain. Proceedings of the National Academy of Sciences U S A. ۹۹(۲۳): ۱۵۰۸۹–۱۵۰۹۴٫
Barzago, M. M., Bortolotti, A., Stellari, F. F. (1996). Placental transfer of valproic acid after liposome encapsulation during in vitro human placenta perfusion. Journal of Pharmacology and Experimental Therapeutics. ۲۷۷(۱): ۷۹– ۸۶٫
Bergey, G. K., Swaiman, K. F., Schrier, B. K., Fitzgerald, S., Nelson, P. G., (1981). Adverse effects of phenobarbital on morphological and biochemical development of fetal mouse spinal cord neurons in culture. Annals of Neurology. 9 (6): P. 584—۵۸۹٫
. Bromley, R. L., Mawer, G., Clayton-Smith, J., Baker, G. A. (2008). Autism spectrum disorders following in utero exposure to antiepileptic drugs. Neurology. ۷۱(۲۳): ۱۹۲۳–۱۹۲۴٫
Bayer, S. A., Altman. J., Russo, R. J., Zhang, X. (1993). Timetables of neurogenesis in the human brain based on experimentally determined patterns in the rat. Neurotoxicology. 14(1): 83–۱۴۴٫
Brunet, A., Orr, S. P., Tremblay, J., Robertson, K., Nader, K., Pitman, R. K. (2008). Effect of post-retrieval propranolol on psychophysiologic responding during subsequent script-driven traumatic imagery in post-traumatic stress disorder. Journal of Psychiatric Research. 42(6): 503-6.
Browne, T. R., Dreifuss, F. E., Penry, J. K., Porter, R. J.,White, B. G. (1983). Clinical and EEG estimates of absence seizure frequency. Archives of Neurology. 40(8): 469-72.
Bayer, S. A. (1980a). Development of the hippocampal region in the rat. I. Neurogenesis examined with 3H-thymidine autoradiography. Journal of Comparative Neurology. 190: 87–۱۱۴٫
Bayer, S. A. (1980b). Development of the hippocampal region in the rat. II. Morphogenesis during embryonic and early postnatal life. Journal of Comparative Neurology. 190: 115–۱۳۴٫
Briggs. (1994). Drugs in Pregnancy and Lactation. Baltimore, Williams and Wilkins company. P. 777–۷۷۸٫
Berridge, C. W., Waterhouse, B. D. (2003). The locus coeruleusnoradrenergic system: modulation of behavioral state and state-dependent cognitive processes. Brain Research Reviews. 42(1): 33-84.
Bayer, H. M., Glimcher, W. P. (2005). Midbrain dopamine neurons encode a quantitative reward prediction error signal. neuron journal. 47: 129–۱۴۱٫
Brunet. A., Orr, S. P, Tremblay, J., Robertson, K., Nader, K., Pitman, R. K. (2008). Effect of post-retrieval propranolol on psychophysiologic responding during subsequent script-driven traumatic imagery in post-traumatic stress disorder. Journal of Psychiatric Research. 42 (6): 503–۶٫
Berridge, C. W., Waterhouse, B. D. (2003). The locus coeruleus-noradrenergic system: modulation of behavioral state and state-dependent cognitive processes. Brain Research Reviews. ۴۲(۱): ۳۳-۸۴٫
Brown, M. F. (1992). Does a cognitive map guide choices in the radial-arm maze?. Journal of: Animal Experimental Psychology Behavioral Processes. 18(1): 56-66.
Black, J. W., Crowther, A. F., Shanks, R. G., Smith, L. H, Dornhorst, A. C. (1964). A new adrenergic betareceptor antagonist. Lancet. 283 (7342): 1080–۱۰۸۱٫
Babb, S. J., Crystal, J. D. (2003). Spatial navigation on the radial maze with trial-unique intramaze cues and restricted extramaze cues. Behavioral Processes. 64: 103-111.
Baxter, P. S. (1995). Attention-deficit hyperactivity disorder in children. Current Opinion in Pediatrics.7(4): 381-6.
Bailey, S. J., Dhillon, A., Woodhall, G. L., Jones, R. S. G. (2004). Lamina-specific differences in GABA(B) autoreceptor-mediated regulation of spontaneous GABA release in rat entorhinal cortex. Neuropharmacology. 46: PP. 31-42.
Chang, B. S., Lowenstein, D. H. (2003). Epilepsy. The New England Journal of Medicine.;349(13): 1257-66.
Cavazos, J.E. and Lum, F. (2005). Seizures and epilepsy: overview and classification. 1-30.
Chemin, J., Monteil, A., Lory, P. (2003). Functional specificity of T-type calcium channels and their roles in neuronal differentiation. Journal of social and biological structures. 197(3): 235-47.
Crawford, P. M. (2009). Managing epilepsy in women of childbearing age. Drug Safety. 32(4): 293-307.
Covanis, A. (2010) Childhood absence epilepsy. In: Panayiotopoulos C. P. Atlas of epilepsies. 45 1013-24.
Czapin, P., Blaszczyk, B., Czuczwar, S. J. (2005). Mechanisms of Action of Antiepileptic Drugs. Current Topics in Medicinal Chemistry. 5: 3-14.
Coulter, D. A., Huguenard, J. R., Prince, D. A. (1989a). Specific petit mal anticonvulsants reduce calcium currents in thalamic neurones. The Journal of Neuroscience. 98: 74-78.
Coulter, D. A., Huguenard, J. R., Prince, D. A. (1989b). Characterization of ethosuximide reduction of low-threshold calcium current in thalamic neurones. Annals of Neurology. 25: 582-593.
Crunelli, V., Leresche, N. (2002a). Childhood absence epilepsy: genes, channels, neurons and networks.
Nature. Reviews. Neuroscience. 3: 371-382.
Craig, P. J., Beattie, R. E., Folly, E. A., Banerjee, M. D., Reeves, M. B., Priestley, J. V., et al. (1999). Distribution of the voltage-dependent calcium channel alpha1G subunit mRNA and protein throughout the mature rat brain. European Journal of Neuroscience.11: 2949–۲۹۶۴٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ب.ظ ]




۳-۱-۳-۱: مواد و دستگاه های مورد نیاز
همزن برقی، ترازوی دیجیتال، دستگاه اتوکلاو، پلیت استریل. مگنت همزن، هود لامینار، دستگاه pH متر، ارلن استریل
محیط کشت BHI Broth، Haemophilus Growth Supplement
۳-۱-۳-۲: روش تهیه ۵۰۰ میلی لیتر محیط کشت BHI+ supplemenمایع
مقدار ۵/۱۶ گرم از محیط کشت BHI broth توسط ترازوی دیجیتال وزن شده و به همراه ۴۰۰ میلی لیتر آب مقطر درون ارلن توسط همزن برقی مخلوط شد
pH محیط توسط دستگاه pH متر بین ۶/۷ و ۸ تنظیم شد و سپس حجم به ۵۰۰ میلی لیتر رسانده شد.
سپس محیط به مدت ۲۰ دقیقه تحت فشار ۵/۱ بار و دمای ۱۲۱ درجه سانتی گراد اتوکلاو شد.
پس از سرد شدن یک شیشه پودر Haemophilus Growth supplement حاوی ۵/۷ میلی گرم Haemin و ۵/۷ میلی گرم NAD ساخت شرکت HIMEDIA هند با ۵ میلی لیتر آب مقطر استریل مخلوط شده و در شرایط استریل به محیط اضافه شده و به خوبی مخلوط شد.
۳-۲: کشت نمونه ها
نمونه های تهیه شده از بیمارانی که به بیمارستان مراجعه کرده بودند، شامل نمونه های خون، سوآپ از حلق و مایع مغزی نخاعی بود. این نمونه ها که روی محیط شکلات آگار کشت داده شده بود و از نظر تست های میکروبیولوژی هموفیلوس آنفلونزا تشخیص داده شده بود، زیر هود لامینار به صورت استریپ روی محیط کشت شکلات آگار که از پیش تهیه شده بود کشت داده شد. برای این منظور ۱ کلنی توسط لوپ استریل برداشته شده و به محیط شکلات آگار جامد به صورت استریپ انتقال داده شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پلیت ها در درون انکوباتور به مدت ۲۴ ساعت به همراه ۵% دی اکسید کربن انکوبه شدند.
پس از رشد از باکتری ها برای رنگ آمیزی گرم ،استخراج DNA ، فریز کردن و استخراج PRP استفاده شد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
۳-۳: فریز کردن باکتری
۳-۳-۱: مواد و تجهیزات لازم
هود لامینار، دستکاه ورتکس،دستگاه اسپکتروفتومتر، کرایو تیوب، یخچال ۷۰- درجه، پیپت استریل
محیط کشت BHI، گلیسرول استریل،
۳-۳-۲: روش فریز کردن
نمونه به ۵۰ میلی لیتر محیط مایع BHI+supplement وارد شده و درون انکوباتور ۳۷ درجه سانتی گراد همراه با شیکینگ و Co2 ۵% قرار داده شد.
پس از ورود باکتری به مرحله رشد ،برای مشخص شدن مرحله رشد لگاریتمی باکتری[۴۶] ،جذب نوری محیط در طول موج ۶۰۰ نانومتر توسط دستگاه اسپکترو فتومتر با فاصله ۱ ساعت اندازه گیری شد.
با رسیدن جذب نوری به ۴/۰ محیط برای فریز کردن از انکوباتور خارج شد.
گلیسرول استریل به میزان ۲۰ درصد به محیط اضافه و به خوبی مخلوط شد.
استوک به دست آمده در کرایوتیوب های ۱ میلی لیتری ریخته شده و نام و شماره نمونه همراه تاریخ روی آن یادداشت شد.
تیوب ها یک روز در یخچال ۲۰- درجه نگه داری شده و سپس به یخچال ۷۰- درجه منتقل شدند.
۳-۴: شناسایی عمومی هموفیلوس آنفلونزا
۳-۴-۱: تست نیاز های غذایی
همان طور که در فصل یک اشاره شد گونه هموفیلوس آنفلونزا برای رشد در محیط کشت نیاز به دو فاکتور غذایی هِمین (X) و NAD (V) دارد و این شاخصه به عنوان روشی برای تشخیص این گونه مورد استفاده قرار میگیرد.
به این منظور تعدادی پلیت حاوی محیط کشت BHI آگار تهیه شد. در شرایط استریل نمونه با بهره گرفتن از یک سواپ روی محیط BHI پاساژ داده شد. دیسک های آماده X, V, VX محصول شرکت HIMEDIA هند با فاصله روی محیط قرار داده شد.
در نهایت پلیت ها در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد و ۵% دی اکسید کربن به مدت ۲۴ ساعت انکوبه شد.
رشد باکتری ها در اطراف دیسک XV و عدم رشد در اطراف دیسک X و V به تنهایی نشان دهنده گونه هموفیلوس آنفلونزا می باشد.
۳-۴-۲: رنگ آمیزی گرم
۳-۴-۲-۱: مواد و تجهیزات لازم
شعله، لام، هود لامینار، سمپلر ۱۰۰-۱۰۰۰، پیست آب مقطر، ظرف مخصوص رنگ آمیزی، آنس استریل. قطره چکان
رنگ کریستال ویوله،محلول الکل استن، محلول لوگل، رنگ سافرانین (فوشین)، آب مقطر
۳-۴-۲-۲: روش رنگ آمیزی گرم
تهیه گسترش روی لام : یک قطره آب مقطر روی لام چکانده سپس با لوپ استریل یک کلنی تازه از محیط برداشته و داخل قطره آب حل شد و پس از خشک شدن لام جهت فیکس کردن نمونه سه بار از روی شعله عبور داده شد.
رنگ آمیزی با کریستال ویوله : در این مرحله مقداری از رنگ کریستال ویوله با قطره چکان به روی سطح گسترش میکروبی روی لام به مدت یک دقیقه قرار داده شد تا رنگ در دیواره سلولی میکروبها نفوذ کند.
مرحله شستشو: رنگ اضافی روی لام خالی شده و با بهره گرفتن از آب مقطر سطح روی گسترش شست و شو داده شد.
مرحله اضافه کردن محلول لوگل : چند قطره از محلول لوگل را روی گسترش پخش کرده و اجازه دادیم ۳۰ ثانیه روی نمونه باقی بماند . سپس محلول اضافی خالی شده و لام با آب مقطر شست و شو داده شد.
مرحله رنگ بری با بهره گرفتن از استن الکل : لام را با زاویه ۴۵ درجه نگه داشته و با بهره گرفتن از محلول رنگ بر الکل استن بسرعت شست و شو داده شد.
رنگ آمیزی با سافرانین: در این مرحله سطح گسترش را با رنگ ثانویه یعنی سافرانین به مدت ۳۰ الی ۶۰ ثانیه پوشانده شد و سپس با آب مقطر شسته شد.
لام رنگ آمیزی شده روی کاغذ خشک کن قرار داده شد تا خشک شود.
نمونه رنگ آمیزی شده زیر میکروسکوپ نوری با لنز ۱۰۰ (بزرگنمایی ۱۰۰۰ برابر) مشاهده شد.
۳-۵: واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR)
۳-۵-۱: استخراج DNA از باکتری به روش جوشاندن
۳-۵-۱-۱: مواد و تجهیزات لازم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ب.ظ ]




فصل دوم
ادبیات تحقیق
۲-۱- مقدمه
در بازار جهانی، جایی که محصولاتی با عملکرد مشابه از طیف گسترده‌ای از تامین‌کنندگان در دسترس هستند، برند به ابزاری افتراقی (تمایزی) برای ارائه ارزش و کیفیت به مشتریان تبدیل شده است. برند و برندسازی موضوع مورد توجه بسیاری از محققان بازاریابی در سال‌های اخیر بوده و هست تا جایی که بنیاد علوم بازاریابی[۱۷] در سال ۲۰۰۲ اعلام کرده که برند، برندسازی و مدیریت برند مبحث مهم بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ است (بامرت[۱۸] و همکاران، ۲۰۰۵). این بدان دلیل است که برندهای موفق امکان کسب مزایای رقابتی را به بازاریابان می‌دهند (لازار و همکاران، ۱۹۹۵)، فرصت‌هایی را برای موفقیت در تعمیم برند[۱۹] فراهم می‌آورند، در برابر فشارهای در حال گسترش رقبا حالت ارتجاعی[۲۰] ایجاد می‌کنند و قادر به ایجاد موانعی برای ورود رقبا می‌باشند. برندهای برتر جهان امروز مثل Microsoft, IBM, Nokia در سراسر دنیا به رسمیت شناخته شده‌اند و ارزش برند آنها بیشتر از دیگر برندهاست (اینتربرند[۲۱]، ۲۰۰۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

امروزه برند به عنوان یک نیاز استراتژیک و ابزار کارا در دست مدیران مطرح است و به سازمان جهت ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان و مزیت رقابتی پایدار کمک می‌کند (کلر، ۱۹۹۳). تنها مزیت شرکت نسبت به رقبا که قابل تقلید نیست، برند است. با توجه به طبیعت رقابتی برند در حال حاضر تقریبا تمام صنایع از مزایای محصولاتشان سود می‌برند. شرکت‌ها از استراتژی برند برای معرفی و توسعه محصولات و خدمات‌شان استفاده می‌کنند (خسروی و همکاران، ۲۰۱۲). به وجود آوردن ارزش ویژه بخش مهمی از ایجاد برند است (پاپو و همکاران، ۲۰۰۵). ارزش ویژه برند، وفاداری مشتری و هزینه‌های جابه‌جایی را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به مزایای بلندمدت برای شرکت‌ها شود (بریدی و همکاران، ۲۰۰۸).
مسئله‌ای که مدیران امروز با آن مواجه هستند، تلاش برای ایجاد توازن بین شدت رقابت و ویژگی‌های شرکت است (جوسویسیئس[۲۲]، ۲۰۰۹). وظیفه مدیران دستیابی به هماهنگی و تناسب بین شرکت و محیط بیرونی سازمان برای افزایش بازدهی و عملکرد برند[۲۳] است. در حالی‌ که در اکثر مطالعات، عملکرد شرکت در سطح کلان مورد سنجش قرار گرفته، به تازگی رویکرد دیگری به سنجش عملکرد در سطح برند پرداخته است. عملکرد برند موفقیت یک برند را در بازار نشان می‌دهد، در حدود ۷۰% از درآمدهای شرکت قابل انتساب به برند است (اوکاس و انگو[۲۴]، ۲۰۰۶). عملکرد برند در بازار قدرت برند شرکت را نشان می‌دهد.
۲-۲- تجربه برند
در دهه‌ های گذشته بازاریابی بر جنبه‌های فیزیکی محصولات و خدمات مثل مزایا، قیمت، در دسترس بودن و کیفیت محصولات تاکید می‌کرد (مسکارنهاس و همکاران[۲۵]، ۲۰۰۶)؛ ولی امروزه، محققان بازاریابی بر این مسئله تاکید می‌کنند که بازاریابی باید کانون تمرکز خود را تغییر دهد و بر عناصری مثل مدیریت ارتباطات (بری، ۱۹۹۵) و ایجاد ارزش (وبستر، ۱۹۹۴) تمرکز کند. در محیط فعلی عنصر کلیدی که باید مدیریت شود، تجربه است (بری و همکاران، ۲۰۰۲).
۲-۲-۱- مفهوم تجربه در مطالعات بازاریابی و مصرف‌کننده
محققان تجربه را به عنوان «درجه نسبتا بالایی از آشنایی با یک موضوع خاص که از طریق نمایش (ارائه) آن موضوع به دست می‌آید» تعریف می‌کنند. مطالعات در حوزه مصرف‌کننده و بازاریابی نشان داده که تجربه زمانی کسب می‌شود که مصرف‌کنندگان در جست‌وجوی محصولات باشند، محصولات و خدمات مورد نظر را به‌دست ‌آورند و آنها را مصرف ‌کنند (براکوس و همکاران[۲۶]، ۲۰۰۸). یک مصرف‌کننده از طریق فرایند جست‌وجوی اطلاعات، تصمیم‌گیری و / یا استفاده از محصول به عنوان فرد باتجربه در نظر گرفته می‌شود (مسیو و همکاران، ۲۰۰۵). مفهوم تجربه در زمینه‌های مختلفی مثل تجربه محصول، تجربه خدمات، تجربه مصرف، تجربه برند و … بررسی شده است (زارانتونللو و اسمیت[۲۷]، ۲۰۱۰).
تجربه محصول[۲۸]
تجربه محصول زمانی رخ می‌دهد که مصرف‌کنندگان با محصولات در تعامل هستند – برای مثال، زمانی که مصرف‌کنندگان در جست‌وجوی محصولات هستند، محصولات و خدمات مورد نظر را به‌دست می‌‌آورند، آنها را مصرف ‌می‌کنند (براکوس و همکاران، ۲۰۰۸) و به ‌طور کلی، زمانی که مصرف‌کنندگان در تعامل با محصولات هستند (هوک، ۲۰۰۲). تجربه محصول از تماس مستقیم یا از طریق اطلاعات غیر مستقیم به دست می‌آید (اسمیت و کمپ، ۱۹۹۸). تجربه مستقیم محصول زمانی اتفاق می‌افتد که تماس فیزیکی با محصول وجود داشته باشد (هوک و ها، ۱۹۸۶) و تجربه غیرمستقیم زمانی رخ می‌دهد که یک محصول به طور مجازی یا در تبلیغات ارائه ‌شود.
تجربه خرید و خدمت[۲۹]
تجربه خرید و خدمت زمانی به وقوع می‌پیوندد که یک مصرف‌کننده با محیط فیزیکی فروشگاه، کارکنان، سیاست‌ها و شیوه‌های فروش در تعامل باشد. بنابراین، تحقیق در این زمینه به بررسی چگونگی تاثیرگذاری متغیرهای جوی و فروشندگان بر تجربه تمرکز می‌کند (آفر و سیمینسون، ۲۰۰۷).
تجربه مصرف[۳۰]
تجربه مصرف مفهوم چند بعدی است که در زمینه‌های مختلفی به وجود می‌آید و شامل ابعاد جامعی مثل احساسات، تفنن[۳۱] و خوشی و لذت است. اکثرا تجربه‌ زمانی ایجاد می‌شود که مصرف‌کنندگان محصولات را می‌خرند و مصرف می‌کنند. تجربه‌های مصرف‌کننده از تعامل مستقیم آنها با محیط واقعی مثل فروشنده و دکوراسیون فروشگاه به وجود می‌آید (آرنولد و همکاران، ۲۰۰۵). تجربه می‌تواند به طور غیرمستقیم نیز رخ دهد، مثلا زمانی که مصرف‌کنندگان در معرض تبلیغات و فعالیت‌های بازاریابی مثل وب‌سایت‌ها قرار می‌گیرند (براکوس و همکاران، ۲۰۰۸).
تجربه برند[۳۲]
اخیرا، یک مفهوم جدید در بین انواع تجربه ظاهر شده است: مفهوم تجربه برند. امروزه تجربه برند، به عنوان یکی از سازه‌های جدید ادبیات بازاریابی و یکی از عوامل اساسی محرک در ذهن مصرف‌کنندگان، توجه زیادی را در فعالیت‌های بازاریابی به خود جلب کرده است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹). بسیاری از محققان بازاریابی معتقدند تجربه برند قلب فرایند ایجاد برند است (پاینی و همکاران، ۲۰۰۹) و دمینگ ادعا کرده که برندسازی فرایند ایجاد تجارب احساسی، منحصر به فرد و قابل اعتماد است (دمینگ، ۲۰۰۷). برای محققان بازاریابی درک چگونگی اثرگذاری تجربه برند بر مشتریان و استراتژی‌های بازاریابی خدمات و محصولات و چرایی اهمیت تجربه برند برای توسعه استراتژی‌های بازاریابی موثر بسیار مهم است.
بسیاری از پژوهش‌هایی که تاکنون انجام شده بر ویژگی‌های محصولات و تجربه‌ محصول تمرکز کردند و به تجربیاتی که به وسیله برند ایجاد شده، توجه‌ای نداشتند. زمانی که مصرف‌کنندگان به دنبال خرید برند و مصرف آنها هستند، در معرض ویژگی‌های کاربردی محصولات و محرک‌های ویژه مرتبط با برند، مانند رنگ‌ برند (گورن و همکاران، ۱۹۹۷)، شکل (ورزر و هاچینسون، ۱۹۹۸)، فونت، عناصر طراحی پس‌زمینه (مندل و جانسون، ۲۰۰۲)، شعار و شخصیت برند (کلر، ۱۹۸۷) قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد تجربه برند بخشی از طراحی و هویت یک برند (مانند نام، لوگو و علامت)، بسته‌بندی و ارتباطات بازاریابی (مثل تبلیغات، بروشور و وب‌سایت‌ها) و محیطی که در آن برندها عرضه می‌شوند و به فروش می‌رسند (مثل فروشگاه)، است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹).
ایده تجربه برند به دهه ۱۹۸۰ برمی‌گردد؛ ولی نخستین بار این واژه توسط اسمیت در سال ۱۹۹۷ مطرح شد. او خاطر نشان کرد که تجربه برند به وسیله مجموعه‌ای از تعاملات بین مصرف‌کننده و برند، یک شرکت یا بخشی از سازمان ایجاد می‌شود. پس از آن، ابعاد تجربه برند توسط براکوس و همکارانش در سال ۲۰۰۹ شناسایی شد. با ظهور تجربه برند، محققان به منظور افزایش ارزش شرکت بر این مفهوم تمرکز کردند (اسمیت، ۱۹۹۹؛ آتوال و ویلیامز[۳۳]، ۲۰۰۸؛ چنگ و چیئنگ، ۲۰۰۶).
۲-۲-۲- تعریف تجربه برند
تجربه برند به دانش و آشنایی مصرف‌کنندگان با یک برند یا گروهی از برند اشاره می‌کند (آلبا و هاتچینسون، ۱۹۸۷). تجربه برند ادراک مصرف‌کننده از چیزی است که در حین اولین تماس خود با برند به دست می‌آورد یا کیفیت ادراک شده‌ای است که آنها از رفتار ویژه شخصی خود به دست می‌آوردند (آلوزا، ۲۰۰۸). تجربه برند «پاسخ منطقی، باطنی (شعور، احساسات و شناخت) و رفتاری مصرف‌‍‌کننده است که با محرک‌های مرتبط با برند برانگیخته می‌شود و بخشی از هویت برند، بسته‌بندی، طراحی، محیط و ارتباطات است» (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹). از دیدگاه مدیریت برند، تجربه، برداشتی (کاربن و هیکل، ۱۹۹۴) در ذهن مشتری است که در نتیجه مواجه با لذت پیشنهاد یک برند به وجود می‌آید (کلاس و مکلان، ۲۰۰۷) و انتقال تعهد برند و ایجاد عمل مناسب است (برودیه و همکاران، ۲۰۰۹). در رویکردی که پراهالد و رمسوامی ارائه دادند برند به یک تجربه تبدیل می‌شود (پراهالد و رمسوامی، ۲۰۰۴).
در عصر حاضر مشتریان فقط به بهره‌برداری از منافع عملیاتی محصولات راضی نیستند. اخیرا، محققان بازاریابی به این نتیجه رسیدند که مصرف‌کنندگان به راحتی محصولات و خدمات ارائه شده توسط شرکت‌ها را نمی‌خرند (موریسون و کرین، ۲۰۰۷) و بیشتر بر اساس عوامل تجربی که محصولات ارائه می‌دهند، انتخاب خود را انجام می‌دهند (اسمیت، ۱۹۹۹). تجربه یک برند در مقایسه با ویژگی‌ها و مزایای محصولات تاثیر بیشتری بر مصرف‌کننده می‌گذارد، می‌تواند معنی عمیق‌تری ایجاد کند، به‌ یاد ماندنی‌تر باشد و در نهایت، منجر به اعتماد بیشتر مصرف‌کننده به برند ‌شود. زمانی که تجربه مصرف‌کننده از برند افزایش می‌یابد، توانایی آنها برای طبقه‌بندی محصولات بر اساس ویژگی‌های آنها بیشتر می‌شود (وینبرگ، ۲۰۰۱؛ مورفی و اسمیت، ۱۹۸۲).
روی هم رفته، برندهایی که قادر به انتقال تجربه‌های غنی از احساس باشند، می‌توانند از دیگر برندها متمایز شوند. این‌گونه‌ برندها منجر به پاسخ احساسی قوی‌، رضایت و تعهد مصرف‌کنندگان و تکرار خرید آنها می‌شوند (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹) و همچنین افزایش فروش و ترفیع برند را نیز فراهم می‌کنند. این بدان معنی است که تجربه برند بر ارتباط بین مشتری و برند تاثیرگذار است .محققان معتقدند توانایی برند در انتقال تجارب منحصر به فرد و متمایز با مدیریت عناصر احساسی و کارکردی (موریسون و کرین، ۲۰۰۷) و حصول اطمینان از ارتباط بین برند و مصرف‌کنندگان آن (می‌یر و اسکوجر، ۲۰۰۷) می‌تواند باعث ایجاد وفاداری به برند شود (دمینگ، ۲۰۰۷). بسیاری از محققان از جمله کوهن به تاثیر فراگیر پاسخ احساسی در مصرف و خرید محصولات اشاره کردند (کوهن، ۱۹۹۰). در گذشته، برندها بر مدیریت ویژگی‌های عملکردی محصولات تاکید می‌کردند؛ ولی به مدیریت استراتژیک ویژگی‌های احساسی توجه کافی نداشتند (شاو و جوونز، ۲۰۰۲). فواید عملکردی محصولات برای جلب رضایت مصرف‌کننده اجتناب‌ناپذیر است (موسلی، ۲۰۰۷)؛ ولی اگر برندی بخواهد از دیگر برندها متمایز باشد و تجارب پایداری را به مصرف‌کننده انتقال دهد، نباید فقط به حصول اطمینان از سازگاری عملیاتی محدود شود، به خاطر اینکه به نظر می‌رسد، احساساتی که در طول تجربه مصرف ایجاد می‌شوند، تاثیر قوی بر ذهن مصرف‌کننده دارند (وستبروک و اولیور، ۱۹۹۱).
تجربه‌های برند بر حسب شدت، قدرت و ارزش با هم متفاوت هستند (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹). بعضی از تجربه‌ها مثبت هستند و بعضی دیگر ممکن است منفی باشند. مشتریان با تجارب پایدار یا زودگذر روبرو هستند. تجارب پایدار برند، تجاربی هستند که در ذهن مصرف‌کننده ثابت می‌شوند و بر وفاداری و رضایت مصرف‌کننده تاثیر می‌گذارند. علاوه بر این، بعضی از تجربه‌های برند همزمان با هم رخ می‌دهند که این تجربه‌ها معمولا ناپایدارند، بعضی‌های دیگر عمیق‌تر هستند و زمان ماندگاری آنها بیشتر است (اولیور، ۱۹۹۷؛ ریچلد و تیئل، ۱۹۹۶). بر اساس شدت محرک‌ها، نتایج تجربه‌ برند می‌تواند قوی یا ضعیف باشد.
۲-۲-۳- ابعاد تجربه برند
ابعاد تجربه برند در فلسفه، علوم شناختی، بازاریابی تجربی و مدیریت مورد بررسی قرار گرفته است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹). در حوزه مدیریت و بازاریابی تجربی، اسمیت پنج بعد از تجربه برند را معرفی می‌کند: احساس، شعور، تفکر، عمل و ارتباط (اسمیت، ۱۹۹۹). از نظر براکوس و همکارانش تجربه برند پدیده‌‌ پیچیده‌ای‌ است که شامل چهار بعد احساسی[۳۴]، عاطفی[۳۵]، ادراکی[۳۶] و رفتاری[۳۷] است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹). این چهار بعد از ادبیات موجود تجربه برند اتخاذ نشده؛ بلکه از طریق شواهد تجربی به دست آمده از طریق تجزیه و تحلیل تائید عاملی و اکتشافی تعیین شدند. مطالعات گذشته نشان دادند که این ابعاد قابل اطمینان، معتبر و جدا از دیگر مقیاس‌های برند هستند. بعد احساسی بدین معنی است که برندها می‌توانند تاثیر بصری قوی بر مشتری داشته باشند. زارانتونللو و اسمیت معتقدند بعد احساسی برآورد بصری، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی است که به وسیله یک برند ایجاد می‌شود. بعد عاطفی بدین معناست که برند باعث برانگیختن احساسات و عواطف می‌شود و شامل احساسات ایجاد شده به وسیله برند است که با احساسات مصرف‌کنندگان گره خورده است. بعد ادراکی به توانایی برند برای ایجاد تفکر یا احساس در مصرف‌کننده اشاره می‌کند. بعد رفتاری به معنی فعال کردن مصرف‌کننده به صورت فیزیکی هنگام استفاده از یک برند است و شامل تجربه‌های جسمانی، سبک زندگی و تعامل با برند است (زارانتونللو و اسمیت[۳۸]، ۲۰۱۰). محققان در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که ابعاد عاطفی و رفتاری نسبت به سایر ابعاد تاثیر بیشتری بر تداعی برند می‌گذارند (لی و یون، ۲۰۱۰). از این دیدگاه، مدیریت برند فقط در نظر گرفتن فعالیت‌های جاری مرتبط با برند نیست (برودیه و همکاران، ۲۰۰۹)؛ بلکه مدیریت فرآیندها به منظور حمایت از ابعاد تجربه‌ برند است (فرو و پین، ۲۰۰۷).
۲-۲-۴- تجربه برند در علوم مختلف
برخلاف دیگر ساختارهای مرتبط با برند، ساختار تجربه را نمی‌توان به وضوح به یک علم پایه‌ای و اولیه (مثل روانشناسی) نسبت داد. تجربه برند در حوزه‌های مختلف مثل فلسفه، علوم شناختی و مدیریت مورد بررسی قرار گرفته است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹).
تجربه برند در مطالعات فلسفی[۳۹]
در دیدگاه کانت تجربه برند به عنوان دانش برند معرفی شده است. جان دیوی تجربه برند را به عنوان در ‌هم‌ پیچیدن انسان و محیط آن تعریف می‌کند (دیوی، ۱۹۲۵). دیوی منتقد دیدگاه کانت و معتقد است دانش برند تنها یک بخش از ادراک هر فرد از جهان است. علاوه بر تجارب ادراکی حاصل از دانش، تجربه شامل ادراک (از طریق حواس)، احساسات و عمل است. به پیروی از دیوی، دوبه و لبل چهار بعد لذت را معرفی کردند که شامل لذت‌های ادراکی، احساسی، اجتماعی و فیزیکی است (دوبه و لبل، ۲۰۰۳).
علوم شناختی[۴۰]
دانشمندان علوم شناختی به بررسی مقیاس‌های روانی پرداختند که به نشانه‌های محیطی خاصی پاسخ می‌دهد و تعداد محدودی از مشکلات را حل می‌کند (فادر، ۱۹۹۸). دیوی چهار ماژول[۴۱] روانی که ارتباط نزدیکی با تجربه دارند را مشخص کرده که عبارت‌اند از: ادراک احساسی، شعور و احساسات، خلاقیت و منطق و ارتباطات اجتماعی.
مدیریت و بازاریابی تجربی
اسمیت پنج بعد تجربه را مشخص کرده که شامل احساس، شعور، تفکر، عمل و توصیف است (اسمیت، ۱۹۹۹). تجربه احساس شامل مسائل احساسی و زیبایی‌شناسی است. تجربه شعور شامل حالات‌ و هیجانات است. تجربه تفکر شامل تفکر همگرا – تحلیلی و واگرا – تخیلی است. تجربه عمل به محرک عمل و تجربه رفتاری اشاره می‌کند. در نهایت، تجربه توصیف به تجربه اجتماعی مثل تجربه توصیف گروه مرجع اشاره می‌کند. این پنج بعد از تجربه برند ارتباط نزدیکی با ابعاد معرفی شده از طرف دیوی و ساختار لذت دوبه و لبل دارد (دوبه و لبل، ۲۰۰۳). شباهت‌های قابل توجهی بین نظرات فلاسفه، دانشمندان علوم شناختی و متفکران مدیریت وجود دارد.
تناظر یک به یک بین ابعاد تجربه برند وجود ندارد، یعنی نوع خاصی از محرک فقط یک بعد خاص از تجربه را هدف قرار نمی‌دهد. مثلا اگرچه شعار و شخصیت برند ممکن است منجر به افکار تخیلی شود؛ ولی ممکن است احساسات یا گاهی اوقات عملکرد را نیز هدف قرار دهد (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹).
۲-۲-۵- تفاوت بین تجربه برند و دیگر ساختارهای برند
تجربه برند مرتبط با دیگر ساختارهای برند ولی مجزا از آنها است. بین تجربه برند و دیگر ساختارهای مرتبط با برند تفاوت‌هایی وجود دارد. مثلا نگرش و تجربه برند دو ساختار متفاوت از یکدیگر هستند. نگرش[۴۲]، ارزیابی کلی بر اساس اعتقادات یا واکنش‌های عاطفی خودکار است (مورفی و زجانک، ۱۹۹۳؛ فیشبین و آجزن، ۱۹۷۵)؛ ولی تجربه برند ارزیابی کلی از برند نیست؛ بلکه احساسات خاص، شعور، شناخت و پاسخ‌های رفتاری است که به وسیله محرک‌های ویژه مرتبط با برند ایجاد می‌شود. در واقع، تجربه احساس ویژه است نه علاقه‌ی کلی. بنابراین، می‌توان گفت این ساختار با تصویر برند و تداعی برند فرق دارد (مسیو و همکاران، ۲۰۰۵). تجربه برند مفهومی متفاوت از مفاهیم انگیزشی و عاطفی مثل مشارکت داشتن (زیچکاوسکی، ۱۹۸۵) و علاقه مشتری (اولیور، ۱۹۹۷) است. میزان مشارکت بر نیازها، ارزش‌ها و منافع استوار است که باعث ایجاد علاقه در مصرف‌کننده نسبت به یک شی یا موضوع (مثل یک برند) می‌شود. پیشایندهای مشارکت شامل اهمیت ادراک شده و ارتباط شخصی با یک برند است (زیچکاوسکی، ۱۹۸۵). در صورتی که تجربه برند حتی زمانی که مصرف‌کنندگان علاقه‌ای به برند نشان نمی‌دهند یا ارتباط شخصی با برند ندارند، می‌تواند وجود داشته باشد. علاوه بر این، برندهایی که مصرف‌کنندگان مشارکت زیادی با آنها دارند، ضرورتا باعث به وجود آمدن تجربه‌های قوی نمی‌شوند. یکی از مهمترین ساختارهای تداعی برند که بسیار مورد مطالعه قرار گرفته، شخصیت برند[۴۳] است. مصرف‌کنندگان تمایل دارند تا ویژگی‌های انسانی مثل شخصیت (که شامل پنج بعد – صداقت، هیجان، شایستگی، پیچیدگی و زمختی[۴۴] – است) را به برندها نسبت دهند (آکر، ۱۹۹۷). شخصیت برند بر اساس فرایند استنباط[۴۵] استوار است (جوهر و همکاران، ۲۰۰۵). ممکن است مصرف‌کنندگان نسبت به یک برند علاقه‌ای نداشته باشند و صرفا این ویژگی‌ها را به برندها نسبت دهند. در مقابل، تجربه برند احساسات واقعی، شعور، شناخت و پاسخ‌های رفتاری است (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹).
عوامل زیادی وجود دارند که بر تجربه برند تاثیر می‌گذارند. برای مثال، زمانی که تجربه بالقوه برند انتظار مصرف‌کننده را برآورده نکند، ممکن است منجر به امتناع فرد از استفاده از آن برند خاص شود (برمن و زپلین، ۲۰۰۵). رفتارهای کلامی و غیرکلامی مستقیما یا غیرمستقیم بر تجربه برند تاثیر می‌گذارد (هنکل و تامزک، ۲۰۰۷). تجربه برند بر رضایت و وفاداری مصرف‌کننده به ‌طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق تداعی برند) تاثیر می‌گذارد (براکوس و همکاران، ۲۰۰۹) و منجر به احساسات و عواطف می‌شود (وگل و همکاران، ۲۰۰۸).
طبق مطالعات اخیر، زمانی که مصرف‌کنندگان از یک محصول استفاده می‌کنند، تمام ویژگی‌های محصول، کیفیت و عملکرد آن را تجربه می‌کنند. ویژگی‌های محصول بخشی از ویژگی برند است (کلر، ۱۹۹۳). رشد فروش و وفاداری مشتری با مدیریت تجربه برند بخشی از ارزش ویژه برند است. بنابراین زمانی که مردم محصول را مصرف می‌کنند، تجربه‌ای از برند به دست می‌آورند و به ارزش ویژه برند پاسخ می‌دهند که به آنها کمک می‌کند تا خرید دوباره از برند داشته باشند (چن، ۲۰۱۲).
از نظر موریسون و کرین[۴۶] «برندسازی احساسی به عنوان تعامل مصرف‌کننده با سطوحی از احساس و حواس؛ تقویت کردن ارتباطات حسی شخصی، عمیق و پایدار با برند» تعریف می‌شود. آنها از این گفته هم فراتر رفته و بیان می‌کنند این فرایند شامل ایجاد تجربه جامعی است که منجر به عملکرد احساسی مصرف‌کننده می‌شود و از این طریق پیوند عمیقی بین برند و مشتری ایجاد می‌شود و اعتماد خاصی به وجود می‌آید (موریسون و کرین، ۲۰۰۷). پاین و گلیمور نیز حرف‌های موریسون و کرین را تایید کرده و استدلال می‌کنند تجارت جهانی مجبور به تجدید ‌نظر در مورد ماهیت محصولات و تغییر جهت فروش به تجربه برند به جای فروش مستقیم (صرف) محصولات خواهد شد. این مورد، می‌تواند محرک مهمی برای مصرف برند باشد؛ زیرا مشتریان به احساس مثبت در مورد برند و ارتباط عاطفی مثبت با برند قبل، بعد و در حین مصرف نیاز دارند (امکایز، ۲۰۱۰).
۲-۳- تجربه برند و اعتماد به برند
اعتماد به برند یکی از مفاهیم مهم مرتبط با تجربه برند است. اعتماد به برند از تجربیات گذشته و تعامل اولیه با برند توسعه پیدا می‌کند (گاربارینو و جانسون[۴۷]، ۱۹۹۹)؛ زیرا اغلب اوقات از اعتماد به عنوان یک فرایند تجربی و شخصی یادگیری در طول زمان یاد می‌شود. بنابراین، به طور خلاصه می‌توان گفت اعتماد نشان‌دهنده دانش و تجربیات مصرف‌کننده با یک برند است. یکی از خصیصه‌های تجربه این است که از ارزیابی مصرف‌کننده از هر تماس مستقیم (مثل استفاده یا آزمایش) یا غیرمستقیم (مثل تبلیغات تلویزیون و تبلیغات توصیه‌ای) با برند تاثیر می‌پذیرد (کلر، ۱۹۹۳). از بین تماس‌های مختلف تجربه مصرف مهمترین منبع اعتماد محسوب می‌شود؛ زیرا باعث ایجاد ارتباطات، تفکر و استنباط می‌شود (کریشنان، ۱۹۹۶). تجربه مثبت برند باعث ایجاد و توسعه ارتباط همراه با اعتماد بین مصرف‌کننده و برند می‌شود.
۲-۴- اعتماد به برند[۴۸]
یکی از جنبه‌های مهم مدیریت برند، سنگ بنا و یکی از ملزومات برقراری و حفظ ارتباط بلندمدت شرکت با مشتریان و همچنین، ارتباط برند و مصرف‌کنندگان آن (چادهوری و هالبروک، ۲۰۰۱) و یکی از متغیرهای کلیدی در مبحث ارتباطات بازاریابی، اعتماد به برند است (مکینتاش و لاکشین، ۱۹۹۷). ارتباطات بازاریابی فرایند ایجاد، حفظ و افزایش ارتباط مملو از ارزش با مشتری و دیگر ذینفعان است (کوتابه و هلسن، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر، ارتباطات بازاریابی «تمام فعالیت‌های بازاریابی است که در جهت ایجاد، توسعه و حفظ مبادله ارتباطی موفق» انجام می‌شود (مورگان و هانت، ۱۹۹۴). به منظور برقراری ارتباطی موثر بین خریدار و فروشنده، اعتماد عامل مهمی در محیط تجاری است. در ادبیات برند، مفهوم اعتماد به برند بر اساس ایده رابطه برند با مصرف‌کننده استوار است که این رابطه جایگزین رابطه شرکت و مصرف‌کنندگان آن می‌شود (شس و پارواتیار، ۱۹۹۵). اعتماد بر این باور مصرف‌کننده استوار است که برند دارای کیفیت ویژه‌ای است که آن را مناسب، شایسته و صادق نشان می‌دهد (آلام و یاسین، ۲۰۱۰). یک برند قابل اعتماد، مصرف‌کننده را در مرکز دنیای خود قرار می‌دهد و بیشتر به درک نیازهای واقعی مصرف‌کننده و برطرف کردن این نیازها تمرکز می‌کند تا به خود محصولات و خدمات و ویژگی‌های آنها (آکر، ۱۹۹۶).
اعتماد به یک برند در اثر سال‌ها فعالیت و ارتباط با مشتریان و برطرف کردن نیازها و عمل نمودن به آنچه به مشتریان وعده داده شده و هم‌چنین ارائه خدمات و کالاهایی با کیفیت برتر و یا حداقل مطلوب برای مشتریان که حاصل توانایی و تخصص شرکت بوده است، به وجود می‌آید. این اعتماد در طی زمان از طریق روابط متقابل و تکراری مشتری با شرکت به وجود می‌آید. اگر اعتماد به برند از بین برود، برند نیز به سرعت از بین خواهد رفت. مهم‌ترین ویژگی و مشخصه یک برند به عنوان نشانه‌ای از موقعیت محصول، قابلیت اعتماد و اعتبار آن است (اردم و سوئیت، ۲۰۰۴). اعتماد به برند، جزء کلیدی در هرم برند ارائه شده توسط کلر می‌باشد که جنبه‌ای از پاسخ مشتری به برند را نشان می‌دهد و این جنبه همان درک افراد از اعتماد به برند است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ب.ظ ]