سجادی و عربی (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان “تأثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود” رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود را بررسی کردند. در این پژوهش بر اساس تحقیقات و پژوهش‌های انجام‌شده‌ی داخلی و خارجی حول محور رابطه بین حسابرسی و مدیریت سود به این نتیجه رسیدند که کیفیت حسابرسی میزان اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود را کاهش می‌دهد. قابل‌ذکر است محققان برای اندازه‌گیری کیفیت از معیارهای اندازه و شهرت حسابرس استفاده کرده‌اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بزرگ اصل و شایسته‌مند (۱۳۸۹) در پژوهشی رابطه بین مدت تصدی حسابرس و مدیریت سود را بررسی کردند. در این تحقیق جهت اندازه‌گیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری علامت‌دار و قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری طبق مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. این تحقیق با بررسی ۱۰۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی۱۳۸۶-۱۳۸۲ و با بهره‌گیری از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه صورت گرفته است. نتیجه این تحقیق مبین این است که با افزایش مدت تصدی حسابرس، احتمالاً مدیریت سود، چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش سود، بیشتر می‌شود.

نمازی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این پژوهش ۶۱ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران در دوره‌ی زمانی ۱۳۸۰-۱۳۸۶ بررسی شده است. جهت تعیین کیفیت حسابرسی از دو معیار اندازه حسابرس و دوره تصدی حسابرس و به منظور محاسبه مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بین مدیریت سود و دوره تصدی حسابرس رابطه مثبت و معنی‌دار و بین مدیریت سود و اندازه حسابرس رابطه مثبت ولی غیر معنی‌دار وجود دارد.

حساس یگانه و آذین فر (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان “رابطه بین کیفیت حسابرسی واندازه مؤسسه حسابرسی” رابطه بین کیفیت حسابرسی واندازه حسابرس (مؤسسه حسابرسی) در ایران را مورد بررسی قرار دادند. به همین منظور مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در زمره حسابرس کوچک (مؤسسات حسابرسی کوچک)و سازمان حسابرسی به دلیل کارکنان زیاد و قدمت بیشتر درزمره حسابرس بزرگتر قرار می‌گیرد. برای بررسی کیفیت نیز معیار پژوهشگران، مقایسه‌ی تحریفات کشف ‌شده و گزارش شده در گزارش‌های حسابرسی به تفکیک پنج نوع تحریف، از طریق مقایسه گزارش حسابرسی سال جاری و گردش سود و زیان انباشته سال آتی انجام می‌شود. روش مورد استفاده، روش پژوهش دو وجهی بوده و تحلیل‌های آماری صورت گرفته در این پژوهش مبین رابطه معنادار و معکوس کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس) مؤسسه حسابرسی است.

کرمی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین دوره تصدی حسابرس و مدیریت سود” رابطه میان طول دوره تصدی حسابرس و میزان مدیریت سود را در مورد ۱۳۳شرکت از شرکت‌های پذیرفته‌شده دربورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵مورد بررسی قرار می‌دهد. دراین تحقیق ابتدا رابطه میان‌ دوره تصدی حسابرس و قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری به عنوان انعطاف ‌پذیری درمدیریت سود مورد آزمون قرار گرفته است که نتایج نشان می‌دهد با افزایش دوره تصدی حسابرس، انعطاف‌پذیری مدیریت دراستفاده از اقلام تعهدی اختیاری افزایش می‌یابد. سپس در بررسی رابطه میان ‌دوره تصدی و سطح اقلام تعهدی اختیاری، نتایج به رابطه منفی معناداری رسیده که بیانگر این ادعا است که مدیریت از انعطاف‌پذیری به وجود آمده در جهت منفی استفاده می‌کند. بنابراین با توجه به یافته‌های این تحقیق می‌توان گفت وجود رابطه طولانی مدت میان صاحب کار و حسابرس، باعث افزایش انعطاف‌پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری می‌گردد؛ اما این استفاده بیشتر در جهت کاهش سود (محافظه‌کارانه)است.

کردلرو سیدی (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان ” نقش حسابرسان مستقل در کاهش اقلام تعهدی اختیاری” رابطه بین حسابرسان مستقل و نوع اظهارنظر حسابرس با مدیریت سود مورد بررسی قرار دادند. مدیریت سود با اقلام تعهدی اختیاری سنجیده شده است. در رابطه با حسابرسان مستقل ونوع اظهارنظر حسابرس، تأثیر نوع موسسه حسابرسی، نوع اظهارنظر حسابرس در گزارش حسابرسی و تعداد بندهای شرط در گزارش حسابرسی بر روی اقلام تعهدی اختیاری سنجیده می‌شود. برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری از مدل تعدیل ‌شده جونز استفاده شده است. نوع موسسه حسابرسی به دو دسته سازمان حسابرسی و سایر مؤسسات ونوع اظهارنظر حسابرس به دو دسته مقبول و مشروط تقسیم شده است. در این پژوهش از روش رگرسیون خطی یک متغیره استفاده شده است. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش، از دو روش داده‌های ترکیبی و مقطعی با به‌ کارگیری اطلاعات۷۱ شرکت پذیرفته ‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال‌های۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که فقط نوع موسسه حسابرسی بااقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.

۲-۴- تبیین فرضیه های پژوهش

با مرور پیشینه تحقیقاتی مرتبط با تجدید ارائه سود، مشاهده می‌شود که تجدید ارائه سود (و به طور کلی، تجدید ارائه صورت‌های مالی) دارای اثرات و پیامدهای قابل ملاحظه‌ای در بازار سرمایه می‌باشد. اثرات تجدید ارائه، در سطح خرد شامل اثرات منفی بر شهرت مدیران، بازده و رشد شرکت و نظایر آن باشد. تجدید ارائه، اثرات کلانی نیز بر کلیت بازار سرمایه و سیستم اقتصادی دارد زیرا معمولاً به کاهش اطمینان سرمایه‌گذاران به عنوان یکی از اصلی‌ترین ارکان بازار می‌گردد. در واقع، تجدید ارائه سود،‌ به مشکلات ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی[۶۴]بین مدیران و استفاده‌ کنندگان بیرونی صورت‌های مالی دامن می‌زند. با توجه به مطالب فوق، انتظار می‌رود که مدیران شرکت‌ها به دنبال راه‌هایی برای کاهش اثرات منفی تجدید ارائه سود باشند.

نخستین سؤال پژوهش این مسئله را بیان می‏کند که کیفیت حسابرسی در دوره جاری، چه تأثیری بر احتمال تجدید ارائه صورت‏های مالی در دوره آتی دارد. کیفیت حسابرسی همواره به عنوان معیاری برای انجام صحیح فعالیت حسابرسی، مورد توجه حرفه حسابرسی بوده است. در واقع افزایش کیفیت حسابرسی به معنای افزایش تلاش حسابرس برای کشف اشتباهات و تحریف‏های احتمالی با اهمیت موجود در صورت‏های مالی است. اگر در دور‏ه‏ مالی تجدید ارائه صورت گیرد در حالی که این امکان وجود داشته که تحریف‏های منجر به تجدید ارائه در دوره‌های قبل توسط حسابرس کشف و گزارش شود، مشخص است که کیفیت گزارش حسابرسی پایین بوده است. بنابراین این نوع تجدید ارائه‌ها به نبود کیفیت حسابرسی لازم اشاره می‌کنند. فرضیه نخست تحقیق به صورت زیر بیان می‏شود:

فرضیه اصلی:افزایش کیفیت حسابرسی در دوره جاری، احتمال تجدید ارائه صورت‏های مالی در دوره‏های آتی را کاهش می‏دهد.

استانداردهای حسابرسی به صراحت وجود ریسک حسابرسی ناشی از ناتوانی ذاتی حسابرس برای بررسی همه معاملات و رویدادها را بیان می‌کنند اما این را نیز بیان می‌کنند که حسابرسان می‌توانند از طریق برخی اقدامات خاص، ریسک حسابرسی را کاهش دهند. حسابرسان می‌توانند ریسک اظهارات نادرست را از طریق: عدم پذیرش یا ادامه کار با صاحب کاران مخاطره‌آمیز، کسب شناخت کافی از صاحبکار برای شناسایی حوزه‌های ریسک‌پذیر، حصول اطمینان از بررسی روش‌های موثر در درون شرکت، استخدام حسابرسان باتجربه و ماهر را.کاهش دهند. با توجه به اینکه حسابرسان گزینه‌های مختلفی برای محدود کردن خطر ریسک حسابرسی دارند بنابراین احتمال عدم موفقیت حسابرسی نتیجه مستقیم کیفیت حسابرسی پایین است.

معیارهای مستقیم کیفیت حسابرسی به دلایل، مشکل تعمیم نتایج، نرخ پایین وقوع و ماهیت انحصاری داده‌ها و به دلیل اینکه این معیارها همیشه موجود و در دسترس نیستند چالش‌های تجربی را مطرح می‌کنند. از این رو جهت ارزیابی کیفیت حسابرسی، معیارهای غیر مستقیم را بکار می‌بریم. در این پژوهش از سه معیار غیر مستقیم کیفیت حسابرسی، اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت به عنوان نماینده‌های کیفیت حسابرسی استفاده می‌کنیم. سپس با گردآوری شواهد موجود تأثیرهر یک از این معیارهای کیفیت حسابرسی را بر تجدید ارائه صورت‏های مالی می‌سنجیم.

دوره تصدی (مدت زمان رابطه حسابرس با صاحبکار) به طور بالقوه هم بر توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات با اهمیت و هم بر استقلال حسابرس در جهت اصلاح یا گزارشگری این انحرافات اثر می‌گذارد. عموماً توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات با اهمیت با دوره تصدی کوتاه مدت به خطر می‌افتد در حالی که استقلال حسابرس اغلب با دوره تصدی بلندمدت به خطر می‌افتد.

از جمله مطالعات انجام شده در این زمینه می‌توان به مطالعات انجام شده توسط کمیسیون کوهن (۱۹۷۸) و (۱۹۸۸) [۶۵]اشاره کرد. نتایج این مطالعات بیان می‌کند که حسابرسی‌های نامطلوب در دوره‌های تصدی کوتاه مدت نسبت به دوره‌های طولانی متداول‌تر است.

همچنین سنت‌پیر و اندرسون (۱۹۸۴)[۶۶] و استیک (۱۹۹۱)[۶۷] یافتند که دعاوی حقوقی در دوره‌های تصدی حسابرسی کوتاه مدت نسبت به بلندمدت شایع‌تر است. گیگر و راگوناندن[۶۸] (۲۰۰۲) در مطالعات خود موارد بسیاری از گزارش‌های ناموفق حسابرسی را در دوره‌های تصدی کوتاه‌تر نسبت به دوره‌های بلندمدت یافتند.

از سوی دیگر، هویل (۱۹۷۸) و شاکلی (۱۹۸۱)[۶۹] با بررسی گروه قابل توجهی از ادبیات تحقیق چرخش حسابرس، ادعا می‌کنند که دوره تصدی طولانی‌تر منجر به ایجاد تعهد مالی قوی بین حسابرس و صاحبکار و همچنین ایجاد نگرش سهل‌انگارانه در حسابرس برای حسابرسی گزارش‌های مالی می‌شود. بزرگ اصل و شایسته‌مند (۱۳۸۹) در پژوهش خود بیان می‌کنند که با افزایش مدت تصدی حسابرس، احتمالاً مدیریت سود، چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش سود، بیشتر می‌شود. کرمی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود بیان می‌کنند که وجود رابطه طولانی مدت میان صاحبکار و حسابرس، باعث افزایش انعطاف‌پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری می‌گردد، اما این استفاده بیشتر در جهت کاهش سود (محافظه-کارانه) است.

با توجه به نتایج متناقضی که بیان شد در این پژوهش سعی می‌شود رابطه بین دوره تصدی را به عنوان یکی از معیارهای کیفیت حسابرسی با تجدید ارائه صورت‏های مالی ارزیابی و این موضوع آزمون می‏شود که آیا مدت زمان رابطه حسابرس با صاحبکار منجر به کاهش احتمال تجدید ارائه‌ها خواهد شد؟ برای بررسی این موضوع فرضیه فرعی زیر آزمون می‌شود:

فرضیه فرعی اول : طول دوره تصدی‌گری حسابرس با احتمال تجدید ارائه صورت‏های مالی رابطه منفی دارد.

تخصص حسابرس در صنعت بر توانایی فنی حسابرس برای شناسایی انحرافات صورت‏های مالی تأثیر می‌گذارد و منجر به ایجاد سطح بالاتری از مهارت فنی برای شناسایی انحرافات می‌شود. تحقیقات هوگان و جتر[۷۰] (۱۹۹۹)، کراس ول و همکاران[۷۱] (۱۹۹۵)، اکیف و همکاران[۷۲] (۱۹۹۴) نشان می‌دهند که مؤسسات حسابرسی می‌توانند با سرمایه‌گذاری در تخصص صنعت، خود را از نظر کیفیت از سایر مؤسسات متمایز کنند. هنگامی‌که حسابرسان روی تخصص صنعت سرمایه‌گذاری می‌کنند و در آن صنعت شهرت کسب می‎کنند قطعاًآن‌ها تمایل دارند از این شهرت محافظت کنند. حفاظت از این شهرت حاکی از آن است که حسابرسان متخصص صنعت انحرافات بیشتری را گزارش خواهند کرد. کارسلو و همکاران[۷۳] (۱۹۹۲) در تحقیقی در این زمینه دریافتند که از جمله مهم‌ترین عوامل شناخته شده برای کیفیت حسابرسی، تخصص صنعت می‌باشد. تحقیق اعتمادی و همکاران (۱۳۸۸) در رابطه با تخصص صنعت نشان می‌دهد که حسابرسان متخصص صنعت، حسابرسی با کیفیت‌تری را به صاحب کاران خود ارائه می‌کنند. می‌توان این‌گونه استدلال کرد که با افزایش تخصص حسابرس در یک صنعت خاص آن حسابرس قادر خواهد بود حسابرسی‌های با کیفیت‌تری را ارائه دهد برای بررسی این موضوع فرضیه فرعی زیر آزمون می‌شود:

فرضیه فرعی دوم: تخصص صنعت حسابرس با احتمال تجدید ارائه صورت‏های مالی رابطه منفی دارد.

می‌توان گفت متداول‌ترین معیار غیر مستقیم کیفیت حسابرسی، اندازه حسابرس است. در این پژوهش برای ارزیابی اندازه حسابرس، مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی را در زمره حسابرسی کوچک (مؤسسات حسابرسی کوچک) و سازمان حسابرسی به دلیل کارکنان زیاد و قدمت بیشتر در زمره حسابرس بزرگ قرار می‏دهیم. در زمینه رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس پژوهش‌های بسیاری انجام شده است که نتایج ضد و نقیضی نیز به همراه داشته است از جمله این پژوهش‌ها می‌توان به، پژوهش‌ دی آنجلو در سال ۱۹۸۱ در این زمینه اشاره کرد. او در بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد. از سوی دیگر حساس یگانه و آذین (۱۳۸۹) در پژوهشی، بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس (مؤسسه حسابرسی) در ایران رابطه معکوس و معنادار یافتند. با توجه به این تناقض‌ها و نیز با توجه به فرضیه اصلی، این پرسش مطرح می‌شود که اندازه حسابرسی چه تأثیری بر کیفیت حسابرسی و متعاقب آن بر تجدید ارائه صورت‏های مالی خواهد داشت؟ و اینکه آیا با بزرگ‌تر شدن موسسه حسابرسی کیفیت کار حسابرسی نیز بیشتر شده و متعاقباً احتمال تجدید ارائه‌ها کاهش خواهد یافت؟ برای بررسی این موضوع فرضیه زیر آزمون می‌شود:

فرضیه فرعی سوم : اندازه حسابرس با احتمال تجدید ارائه صورت‏های مالی رابطه منفی دارد.

۲-۵- خلاصه فصل

هدف تحقیق حاضر،‌ بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی با احتمال تجدید ارائه صورت‌های مالی است. با توجه به این امر، در این فصل، ابتدا تعریف کیفیت حسابرسی ارائه گردید و در ادامه معیارهای کیفیت حسابرسی که شامل اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و تخصص صنعت حسابرس می‌شد تشریح گردید. بحث پیرامون تجدید ارائه صورت‌های مالی پرداخته شد. این بخش از فصل دوم، با بحث پیرامون تعریف تجدید ارائه سود و تعدیلات سنواتی آغاز شد. همان‌طور که ذکر شد، تعدیلات سنواتی ناشی از اصلاح اشتباه و یا تغییر در رویه‌های حسابداری شرکت می‌باشد. با توجه به اینکه اصلاح اشتباه شامل اشتباهات عمدی و غیر عمدی می‌شود، در ادامه انگیزه‌ها و اهداف مدیریت در زمینه اشتباهات عمدی بررسی شد و پس از آن به بیان عوامل موثر در پیش بینی تجدید ارائه‌های بالقوه پرداخته شد. سپس، پیامدهای منفی تجدید ارائه صورت‌های مالی مورد بحث قرار گرفت و در نهایت راهکارهایی که مدیران معمولاً از آن در راستای کاهش پیامدهای منفی مذکور استفاده می‌کنند ذکر گردید. در بخش پایانی این فصل نیز، نتایج پژوهش‌های پیشین که بر روی موضوعات مرتبط با موضوع تحقیق حاضر انجام شده است مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا سعی شد تا به ذکر نتایج برخی از تحقیقاتی که ارتباط نزدیک‌تری با موضوع این تحقیق دارد بسنده شود. در نهایت با توجه به مبانی نظری و پیشینه های بررسی شده، چارچوب نظری جهت بررسی ارائه فرضیه‌ها ارائه گردید.

فصل سوم

روش تحقیق

۳-۱-مقدمه
در هر پژوهش، دستیابی به هدف میسر نخواهد بود مگر زمانی که جستجو برای شناخت با روش شناسی صحیح انجام شود.(خاکی ۱۳۸۷) بنابراین، هر پژوهشگر پس از تعیین موضوع باید به گزینش روش تحقیق بپردازد.
این فصل به ارائه روش شناسی پژوهش می پردازد. در ادامه، نحوه جمع آوری داده ها، جامعه آماری، روش نمونه گیری، حجم نمونه، روش تجزیه و تحلیل داده ها و در پایان خلاصه فصل مطرح می شود.
۳-۲-جامعه و نمونه آماری پژوهش
جامعه آماری این پژوهش ، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. علت انتخاب جامعه آماری امکان دسترسی به داده های موجود در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. در این پژوهش نمونه مورد مطالعه از طریق روش حذفی سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب خواهد شد ، به این ترتیب که نمونه آماری متشکل از کلیه شرکت های موجود در جامعه آماری است که حائز معیارهای زیر باشند :

    1. پایان سال مالی انها ۲۹ اسفند باشد و در طول دوره پژوهش تغییر دوره مالی نداشته باشند.
    1. جزء شرکتهای فعال در حوزه فعالیت های مالی ، از جمله شرکت های سرمایه گذاری ، بانک ها ، بیمه ها و موسسات مالی نباشند.
    1. داده های مورد نیاز برای محاسبه متغیرهای تحقیق در طول دوره تحقیق برای دوره زمانی این پژوهش سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۸ می باشد.
    1. در طول یک سال مالی بیش از ۶ ماه توقف معاملاتی نداشته باشند.

۳٫۳٫قلمرو تحقیق
۳-۳-۱- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
۳-۳-۲- قلمرو زمانی
دوره زمانی این تحقیق از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۸ می باشد.دلیل انتخاب تا سال ۱۳۸۸ این بوده است که صورت‌های مالی شرکت‌های نمونه تا سال ۱۳۸۹ به طور کامل در دسترس بودند و امکان بررسی احتمال تجدید ارائه شرکت‌های نمونه در سال بعد از آن به دلیل عدم دسترسی به همه صورت‌های مالی سال ۱۳۹۰ شرکت‌های نمونه وجود نداشته است.
۳-۴- ابزار گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها
برای جمع‌ آوری اطلاعات به منظور تدوین مبانی و مفاهیم نظری از روش کتابخانهای استفاده شده است و به منظوردستیابی به اطلاعات موردنیازجهت پردازش فرضیه‌های پژوهش، از روش کتابخانه‏ای و مطالعات اسنادی، که شامل نرم افزار ره‌آورد نوین و صورت‏های مالی شرکت‏های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران (استخراج شده از سایت rdis.ir) استفاده شده است. به این صورت که برای استخراج متغیرهای کنترلی از صورت های مالی قابل دسترس و نیز برای استخراج اطلاعات متغیرهای اصلی از گزارش‌های حسابرسی شرکت‌ها استفاده شده است. همچنین برای بازیابی اطلاعات مربوط به ارزش بازار سهام شرکت‌ها، نرم افزار ره آورد نوین مورد استفاده قرار گرفت. در پایان نیز تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار Eviews7صورت گرفته است.
۳-۵- روش شناسی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...