• مدیریت تغییر

مدیریت تغییر از عوامل دیگر موثر در موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور می‌تواند باشد. سازمان‌های دانش محور به استقبال تغییر می‌روند و در برابر آن مقاومت نمی‏کنند و سازماندهی مجدد امری رایج در این‌گونه سازمان‏ها می‏باشد (OECD, 2000).شاخص‌های مدیریت تغییر عبارتند: احساس منفعت کارکنان از تغییر، اندازه‌ای که کارکنان تغییرات را مشروع و مناسب برای سازمان به منظور رسیدن به اهدافش می‌باشد (تناسب)، احساس نیاز به تغییر، جذابیت تغییر برای فرد، تدوین استراتژی تغییر و حمایت کارکنان از تغییر.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • استراتژی و اهداف

استراتژی و اهداف یکی دیگر از عوامل اصلی برای موفقیت مدیریت دانش در سازمان‏های دانش محور می‏باشد. تعیین مؤثرترین استراتژی دانش برای یک سازمان به منظور پیروی کردن به عنوان یک موضوع مهم در ادبیات مدیریت دانش ظاهر شده است. دانش دارایی اصلی سازمان‏های دانش محور می‏باشد و اتخاذ استراتژی دانش مناسب یکی از عوامل تعیین کننده در موقعیت رقابتی سازمان می‏باشد. استراتژی دانش را یک جزء اصلی از استراتژی کسب و کار باید در نظر گرفت. استراتژی کسب و کار اهداف سازمان و نحوه رسیدن به آن‌ها را بیان می‏کند (Maier & Remus, 2002; Earl, 2001 ) .
چانگ[۴۲] و همکارانش (۲۰۰۹) مهم‌ترین عامل موفقیت مدیریت دانش را ارزش‌ها و مأموریت سازمان معرفی می‏ نمایند که شامل اهداف سازمانی، قابلیت انجام پروژه، اولویت‌ها، می‏شود. اگر مدیریت دانش هم راستای ارزش‌های سازمان نباشد از پشتیبانی خوبی برخوردار نخواهد بود. با توجه به ادبیات موضوع اتخاذ استراتژی مدیریت دانش و همسوسازی آن با استراتژی کسب و کار؛ میزان حمایت و پشتیبانی استراتژی مدیریت دانش از یک مسئله حیاتی کسب و کار از دیگر موارد قابل ذکر در این بعد می‌باشد. میزان حمایت کارکنان دانشی و خبره سازمان از استراتژی مدیریت دانش و ترسیم دورنمای سازمان دانش محور را می‌توان به عنوان شاخص‌های دیگر این عامل مهم در نظر گرفت.

  • فرآیندهای مدیریت دانش

استقرار کامل فرآیندهای مدیریت دانش یکی از عوامل تأثیرگذار در موفقیت مدیریت دانش ذکر شده است ( Holsapple and Joshi, 2000; Bhatt,2000; Wong & Aspinwall , 2005; and Akhavan & Jafari , 2006). مدیریت دانش طیف انواع مدیریت دانش از کسب، خلق و کدگذاری تا توزیع و بهره برداری را در بر می‏گیرد (Chen& Lin, 2004). خلق و کدگذاری دانش لزوماً منجر به بهبود عملکرد یا ایجاد ارزش نمی‏شود (Alavi & Leidner , 2001). ارزش ‏تنها زمانی ایجاد می‏شود که دانش در سازمان به اشتراک گذاشته شود و زمانی که مورد نیاز است به کاربرده شود. بنابراین مزیت رقابتی نه تنها به خلق دانش بستگی دارد، بلکه مهم‌تر از آن توزیع و کاربرد دانش می‏باشد (Liao et al, 2010).
برای فرآیندهای مدیریت دانش مدل‌های مختلفی بیان شده است ( Holsapple and Joshi, 2000; Bhatt,2000; Wong & Aspinwall , 2005; Liebowitz, 2001; Jashapara, 2004; and Lee & Lan , 2011)، لیکن فرایند خاصی برای سازمان دانش محور یافت نشد. این تحقیق بر مبنای ادبیات موضوع فرایند های شناسایی و اعتبار سنجی دانش، سازماندهی دانش، اشتراک گذاری دانش، به کار گیری دانش، نوآوری دانش و تجاری سازی دانش را به عنوان چرخه مدیریت دانش به منظور موفقیت مدیریت دانش در این‌گونه سازمان‌ها پیشنهاد می‌کند.
نوآوری برای جلوگیری از مرگ زودرس سازمان‏های دانش‏محور امری لازم و ضروری است. نوآوری از دانش موجود برای سازمان پول و ثروت می‏آفریند. در نو‏آوری حرف اساسی را تولید ثروت می‏زند. هدف نوآوری استفاده بهینه از دانش به منظور تولید محصول و ارائه خدمات جدید است که منجر به بهبود و بقای وضعیت فعلی سازمان می‌شود (OECD, 2000).یک جامعه شناس در همین خصوص اشاره می‌کند جهانی شدن اقتصاد و تشدید رقابت‏های جهانی، تقاضای دانش را افزایش داده و رفتارهای نو آورانه را تقویت نموده است (پور عزت و همکارانش، ۱۳۸۹).
نوآوری دانش به عنوان موتوری است که افزایش درآمد به همراه خود می‌آورد، به ویژه اینکه نوآوری عنصر بقای سازمان‌های دانش محور می‌باشد. همچنین نوآوری دانش نقش مهمی در توسعه محصولات و ارائه خدمات جدید در سازمان‌های دانش محور دارد. از سویی توانایی سازمان‌های دانش محور در بازاریابی و تجاری سازی دانش و همچنین توانایی ان‌ها برای شناسایی، اشتراک گذاری دانش و نوآوری دانش را تسهیل می کند (Yang, 2005).
مطالعات اخیر، تجاری سازی دانش را به عنوان بنیان استراتژی و موفقیت سازمان‌های دانش محور نشان داده است. تجاری سازی دانش، همان فرایند انتقال دانش به صنایع موجود یا کسب‏و کارهای جدید است. به عبارت دیگر تجاری سازی دانش با پروردن یک ایده آغاز وبا توسعه ایده و نوآوری به سمت تولید (محصول و خدمات) و در نهایت فروش آن به مشتری (صنعت، استفاده کننده نهایی) تمام می‌شود. ( Kasch & Dowling , 2008 and Wong et al , 2007) .
منظور از تجاری سازی، انتقال دانش جدید، اثبات یک مفهوم یا فناوری و کاربرد آن در محیط اقتصادی است و هدف اصلی تجاری سازی انتقال دانش است (پور عزت و همکارانش، ۱۳۸۹). ایجاد بسترهایی برای تجاری سازی دانش، علاوه بر فراهم‏آوردن ارزش‏های اقتصادی قابل توجه برای سازمان‏ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می‏شود. از آنجا که به بازار رسانیدن یک محصول می‌تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ‏ها باشد، تجاری سازی دانش به عنوان یک عامل حیاتی مطرح می‏شود (Toivonen, 2006).
بر اساس مطالب ذکر شده، چارچوب پیشنهادی تحقیق بر اساس عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش شناسایی شده در سازمان‌های دانش محور به صورت زیر در نظر گرفته شده است :
شکل ۳-۱-چارچوب پیشنهادی مدیریت دانش بر مبنای عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور

۳-۹-روایی و پایایی ابزار اندازه گیری

دو معیار عمده برای آزمون صحت و خوب بودن شاخص‌ها، روایی و پایایی است. به طور کلی، ارزیابی روایی و پایایی همیشه فرآیندی ذهنی می‌باشد. برای داشتن نتایجی پایا، مجموعه داده‌ها به روایی بالایی وابسته می‌باشند (شایان، ۱۳۸۷) .

۳-۹-۱- روایی ابزار اندازه گیری

یک ابزار اندازه گیری مانند پرسشنامه در صورتی از روایی برخوردار است که پرسش‌ها یا عناصر موجود در آن به میزان کافی حوز ه ها یا جنبه‌های مفهومی را که قصد اندازه گیری آن را دارد، پوشش دهد. در نتیجه روایی بستگی به این امر دارد که محققان چگونه عناصر مورد اندازه گیری را به منظور پوشش حوزه محتوایی متغیری که قرار است اندازه گیری شود، تعیین و یا ایجاد کرده‌اند. روایی به طور کمی قابل ارزیابی نیست و به طور انتزاعی به وسیله محققان مورد قضاوت و ارزیابی قرار می‌گیرد (Zang et al. ,2000 ). پرسشنامه این پژوهش بر مبنای مطالعه دقیق و تطبیقی در خصوص عوامل اصلی موفقیت و عناصر تشکیل دهنده آنان از دیدگاه محققان و نویسندگان گوناگون تدوین گردیده است؛ سپس عوامل و شاخص‌های بدست آمده با چند خبره مدیریت دانش به بحث گذاشته شد و اصلاحاتی اعمال گردید. پس از آن از خبرگان در خواست گردید در خصوص توانایی سنجش هر یک از شاخص‌ها نسبت به عامل موفقیت مورد نظر و همچنین میزان اهمیت هر یک از عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور بر اساس طیف لیکرت اظهار نظر نمایند. نتایج حاصل از نظر خواهی در فصل چهارم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

۳-۹-۲- پایایی ابزار اندازه گیری

پایایی عبارت است از اینکه یک آزمایش، آزمون یا هر روش اندازه گیری به چه میزان در صورت تکرار آن به یک نتیجه واحد نائل خواهد شد روش ثبات یا سازگاری داخلی از آنجائیکه تنها نیازمند یک نظارت است و از طرف دیگر بهترین روش تخمین پایایی است، کاملاً برای مطالعات میدانی مناسب است. ثبات یا سازگاری داخلی یک مجموعه از عناصر مورد اندازه گیری، اشاره به میزان و درجه‌ای دارد که آن عناصر در آن مجموعه با یکدیگر همگن و متجانس اند. ثبات یا سازگاری داخلی را می‌توان با بهره گرفتن از یک ضریب پایایی مانند آلفای کرونباخ تخمین زد (Zang et al. , 2000) ، لذا در این پژوهش از این روش استفاده شده است.
ضریب آلفای کرونباخ بین (۰) و (۱) نوسان دارد که بر اساس آن، هرچه این مقدار این ضریب به عدد (۱) نزدیک‌تر باشد، نشان دهنده هم سازی بیش‌تر گویه های یک مقیاس می‌باشد. به عنوان یک قاعده کلی، حد نصاب و به عبارتی مقدار لازم آلفا برای یک شاخص را ۷۰/ در نظر می‌گیرند و چنان چه مقدار ضریب آلفا بزرگ‌تر و یا مساوی ۷۰/ بود، ابزار اندازه گیری از پایایی بالایی برخوردار بوده و در این صورت بهتر می‌توان به نتایج آن اعتماد کرد (حبیب پور و صفری، ۱۳۸۸). از این رو با توجه به مقدار آلفا ۹۴۸/ .که از ۷۰/ بالاتر می‌باشد، می‌توان گفت که اجزای درونی (یعنی تمام شاخص‌ها و عوامل) دارای همبستگی قابل قبولی با همدیگر هستند، به عبارت دیگر ابزار اندازه گیری (پرسشنامه) به کار گرفته شده در این تحقیق از پایایی برخوردار می‌باشد. نتایج تجزیه و تحلیل در جدول شماره ۳-۲ ارائه شده است. نتیجه این محاسبه نشان می دهد که تمامی شاخص‌ها و عوامل حیاتی موفقیت از ضریب پایایی بالایی برخوردارند و در نتیجه نیازی به حذف هیچ یک از عوامل حیاتی و شاخص‌های ان‌ها وجود ندارد.
جدول ۳-۲-آزمون آلفای کرونباخ

Cronbach’s Alpha
N of Items

.۹۴۸
۹۳

.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده‌ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...