بسیاری از اقتصاددانان، متخصصان و آینده نگرها بر این عقیده‌اند که در سالهای اخیر انقلابی مشابه انقلاب صنعتی به وقوع پیوسته است که جهان را وارد «عصر اطلاعات» ساخته است و بسیاری از جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حیات بشر را دستخوش تحولی عمیق نموده است. یکی از ابعاد این تحول، تغییرات عمیقی است که در روابط اقتصادی بین افراد، شرکت‌ها و دولت‌ها به وجود آمده است. مبادلات تجاری بین افراد با یکدیگر، شرکت‌ها با یکدیگر و افراد با شرکت‌ها و دولت‌ها به سرعت از حالت سنتی خود که عمدتا مبتنی بر مبادله بر منبای اسناد و مدارک کاغذی است خارج شده و به سوی انجام مبادلات از طریق بهره گیری از سیستم‌های مبتنی بر اطلاعات الکترونیکی در حرکت است. تجارت الکترونیکی، ‌به دلیل سرعت، کارایی، کاهش هزینه‌ها و بهره برداری از فرصتهای زودگذر عرصه جدیدی را در رقابت گشوده است تا آنجا که گفته می‌شود عقب افتادن از این سیر تحول نتیجه‌ای جز منزوی شدن در عرصه اقتصاد جهانی نخواهد داشت. در این گزارش نگاهی داریم به مفهوم تجارت الکترونیکی، روند گسترش آن در جهان و گریز ناپذیر بودن استفاده از آن. سپس مروری بر تجربه برخی از کشورها در این زمینه و اقدامات و دستاوردهای آن‌ها خواهیم داشت. توجیه اقتصادی تجارت الکترونیکی در کشور موضوع بخش بعدی این گزارش است. پس از اثبات منافع بالقوه و توجیه اقتصادی این طرح، اهداف، اصول و سیاستهای اجرایی موردنیاز برای راه اندازی و گسترش سریع تجارت الکترونیکی در قالب سیاست تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران ارائه خواهد گردید. استفاده از فناوری‌های الکترونیکی در انجام امور بازرگانی پیشینه‏ای نسبتاً طولانی دارد. در حقیقت، نیاز به تجارت الکترونیکی از تقاضاهای بخش‌های خصوصی و عمومی برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات به منظور کسب رضایت مشتری و هماهنگی مؤثر درون سازمانی نشأت گرفته است. می‌توان گفت این نوع تجارت، از حدود سال ۱۹۶۵ آغاز شد که مصرف کنندگان توانستند پول خود را از طریق ماشین‌های خود پرداز (ATM) دریافت کرده و خریدهای خود را با کارت‌های اعتباری انجام دهند. پیش از توسعه تکنولوژی‌های مبتنی بر اینترنت در سالهای آغازین دهه ۹۰، شرکت‌های بزرگ دست به ایجاد شبکه‏های کامپیوتری با ارتباطات مشخص، محدود و استاندارد شده برای مبادله اطلاعات تجاری میان یکدیگر زدند. این روش، مبادله الکترونیکی داده (EDI) نامیده ‏شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

راه اندازی و گسترش تجارت الکترونیکی در کشور ایران با موانع و چالشهایی به شرح زیر روبه رو می‌باشد.
۱- فقدان زمینه‌های حقوقی لازم برای استفاده از تجارت الکترونیکی از قبیل عدم مقبولیت اسناد و امضاهای الکترونیکی در قوانین و مقررات جاری کشور.
۲- نبود سیستم انتقال الکترونیکی وجوه و کارتهای اعتباری.
۳- محدودیت خطوط ارتباطی و سرعت پایین آن‌ها در انتقال داده‌های الکترونیکی.
۴- نبود شبکه اصلی تجارت الکترونیکی در کشور و سخت افزار و نرم افزار مربوط به آن.
۵- عدم اطلاع کافی مؤسسات بزرگ و کوچک داخلی از تجارت الکترونیکی و مزایای آن.
۶- هزینه اولیه نسبتاً بالای استفاده از تجارت الکترونیکی در شرکتهای دولتی و خصوصی به‌ویژه برای مؤسسات کوچک و نبود انگیزه لازم در آن‌ها برای استفاده از این روش.
۷- کمبود دانش و فرهنگ استفاده از تجارت الکترونیکی و شبکه اینترنت.
۸- لزوم حمایت از حقوق مصرف کنندگان در تجارت الکترونیکی.
۹- حقوق گمرکی و مالیاتهای قابل وصول از تجارت الکترونیکی.
۱۰- تامین امنیت لازم برای انجام مبادلات الکترونیکی و محرمانه ماندن اطلاعات مربوطه.
۲-۲۹ رویکرد دولت جمهوری اسلامی ایران
در ایران به دلایلی نظیر محدود شدن اقدامات و سیاستها به بخش دولتی، فراگیر نبودن آن‌ها، نبود انگیزه‌ها و مشوق‌های لازم برای حضور جدی بخش غیر دولتی در این امر و از همه مهمتر عدم اعلام صریح و روشن رویکرد دولت جمهوری اسلامی در این ارتباط، به نظر نمی‌رسد که گسترش تجارت الکترونیکی در کشور احتمال توفیق چندانی داشته باشد. به منظور حصول اطمینان از توفیق این فرایند ضرورت دارد دولت جمهوری اسلامی ایران نیز مانند سایر دولت‌ها با ارائه چارچوبی مشخص، رویکرد خود به این موضوع را بیان و مجموعه اقدامات و سیاست­هایی که اجرای آن‌ها را ضروری می‌داند مشخص نماید. در این رویکرد، باید به وضوح جایگاه و نقش دولت و بخشهای غیر دولتی معین گردد، چارچوبهای قانونی لازم پیش‌بینی شوند، زیرساختهای موردنیاز و چگونگی و سرعت تامین آن‌ها معین گردد و حیطه‌های فعالیت بخش غیر دولتی، انگیزه‌ها و مشوقهای لازم برای حضور آن‌ها ارائه شود و برای انجام هر یک از وظایف و سیاستهای فوق وزارتخانه یا سازمان خاصی مسئول شناخته شود. در بخش نهایی این گزارش چارچوب پشنهادی تحت عنوان «سیاست تجارت الکترونیکی جمهوری اسلامی ایران» جهت بررسی و تایید در هیات محترم دولت و ابلاغ به وزارتخانه‌ها و سازمانهای مسئول ارائه می‌گردد.
۲-۳۰ احساسات در فرایند خرید
در این بخش به‌طور خلاصه به احساساتی که مشتریان در فرایند خرید از خود بروز می‌دهند، در قالب بخش‌های سه گانه زیر پرداخته می‌شود:
۲-۳۰-۱ احساسات و نقش انگیزه در آن
مفهوم احساسات، توسط زبان دانشگاهی نیز بیان و دوباره ارائه‌شده است. احساس حالت روانشناختی و ذهنی است که با انواع تمایلات، اندیشه‌ها و رفتارهای درونی (فیزیکی) یا رفتارهای بیرونی (اجتماعی)، پیوند خورده است. یک احساس، محرک روانشناختی است با جنبه‌های ادراکی که به زمینه‌های خاص وابسته است. از دیدگاه بسیاری از محققان، احساسات فرآیندی ادراکی است. احساس، فرایند ادراک مجموعه‌ای از انگیزه‌ها است که افراد را به شناسایی حالات خاص توانا می‌سازد (کانسولی,۲۰۱۰). انگیزه احساسی ممکن است توسط یک حادثه، یک صحنه، حالت صورت، یک پوستر یا یک عملیات تبلیغاتی به وجود بیاید. این موارد می‌تواند منجر به شکل گیری واکنش‌های اولیه‌ای همچون تغییر در ضربان قلب یا حرکت ماهیچه‌ها یا افزایش شتاب تنفس شود؛ بنابراین احساسات واکنش فوری است که اغلب از فرآیندهای انگیزشی استفاده می‌کند. ضمن اینکه احساسات گاهی روی جنبه‌های انگیزشی همچون توانایی افراد، پریشانی و عدم تمرکز تأثیر می‌گذارد. این مسائل اثبات می‌کند که انگیزه حقیقتی است که باعث شکل گیری احساسات می‌شود. (جردن,۲۰۰۴)
۲-۳۰-۲ احساسات مشتری و تأثیرگذاری آن در بازار
در بازاری که اشباع شده، خواسته‌ها نسبت به نیازها با اهمیت تر هستند، بنابراین حالت احساسی افراد در چنین بازارهایی غالب می‌شود، علاوه بر کیفیت و قیمت، مصرف‌کننده اعتماد، علاقه و تخیلات نیز می‌خواهد. احساسات بخش متمایزی است که باید به منظور افزایش عرضه کالا و خدمات موردتوجه قرار بگیرد. مصرف‌کننده در جستجوی کالا یا خدماتی نیست که با فرآیندهای منطقی یا نیازهایش مواجه شود، بلکه وی به دنبال ارضای منابع احساسی و خواسته‌های روانشناختی خویش است. تصمیمات خرید مشتریان با دو نوع نیاز هدایت می‌شود: نیازهای وظیفه‌ای که توسط وظایف و کارکرد محصول ارضاء می‌شود و نیازهای احساسی که با جنبه‌های روانشناختی مالکیت محصول پیوند خورده است؛ بنابراین علاوه بر اینکه محصولات باید احساسات را ارضاء کنند، باید عملکرد مناسبی را نیز از خود به نمایش گذارند. این روزها، محصولات شرکت‌های مختلف یکسان هستند، بنابراین ضروی است که آن‌ها خود را از سایر رقبا متمایز کنند (جردن،۲۰۰۱). به‌عنوان مثال، مردم فقط خود قهوه یا بستنی را موردتوجه قرار نمی دهند بلکه به چگونگی نوشیدن قهوه و یا خوردن بستنی (به‌عنوان مثال همراه با موسیقی) نیز توجه می‌کنند (لی و سای،۲۰۰۹). شرکت صرفاً یک عطر ساده نمی فروشد، بلکه یک عنصر کامل را عرضه می‌کند که شامل تجربه‌ای است که همه احساسات فرد را هنگام استفاده از عطر بیدار می‌کند؛ بنابراین ضروری است که در تبلیغات تجاری، برای لمس جنبه‌های غیر قابل لمس محصول، شکل‌ها و تصاویر با فرایند بیان همراه شود (کنسولی ۲۰۱۰).
۲-۳۰-۳ بینش احساسی
بینش احساسی، شکلی از بینش غیر عقلانی است که با توانایی افراد در حس کردن مرتبط است. از این رو بینش احساسی شکلی از بینش است که احساسات نیرومند را مطالبه می‌کند. آگاهی از احساسات خویش و تشخیص آن­ها، یک بخش کلیدی برای برقراری ارتباط بر پایه مطالبات اجتماعی و توانایی برای انتقال فکر است. مفهوم بینش احساسی توسط «هاروارد گاردنر» توصیف شد و اخیراً نیز توسط «دانیل گل من» توسعه پیدا کرده است (گلمن[۷۲]، ۱۹۹۶). وی معتقد است که بینش بر پایه عقلانیت محض، تنها یکی از جنبه‌های مهارت‌های عمومی است که افراد را برای واکنش نشان دادن نسبت به موقعیت‌های مختلف و حل مشکلات مرتبط توانا می‌سازد. «مایر و همکاران» بینش احساسی را توانایی دریافت احساس، تلفیق احساس با اندیشه، درک احساس و تنظیم احساسات برای ترقی و رشد شخص تعریف می‌کنند؛ بنابراین یک شخص با بینش احساسی می‌تواند احساسات را مهار کند، حتی اگر منفی باشد و آن‌ها را برای رسیدن به اهداف خاص مدیریت کند (ماریا و همکاران[۷۳]، ۲۰۰۸).
۲-۳۰-۴ بازاریابی احساسی، ظهور مفهوم جدید بازاریابی
استفاده از بازاریابی احساسی به‌عنوان یک استراتژی بازاریابی ارتباطی، به ارتباط عمیق از جنبه احساسی انجامیده و منجر به حفظ جایگاه رقابتی شرکت در بازار می‌شود. این روزها برای هر گروه از محصولات، انتخاب‌های وسیعی وجود دارد، از این رو محصولی به فروش نمی رسد مگر اینکه مصرف‌کننده با نام و نشان تجاری محصول با بهره گرفتن از احساسات خویش ارتباط برقرار کند. درواقع می‌توان گفت، مشتریان تجربیات را به محصولات و اشتیاق و احساسات را به استفاده از ارزش‌ها ترجیح می‌دهند. (فابریا، ۲۰۰۹)
امروزه بازاریابی احساسی تلاش می‌کند تا به سؤالات زیر پاسخ گوید:
نگرش­ها، رفتارها و احساسات چگونه رفتارهای خرید را شکل می‌دهند؟
آیا می‌توان احساسات را قبل، در حین و بعد از فرایند خرید اندازه گیری کرد؟
ذهن مصرف‌کنندگان زمانیکه در معرض تبلیغات و ترغیب قرار می‌گیرد چگونه واکنش نشان می‌دهد؟
مشتریان درکجا (در یک فروشگاه یا در یک سایت اینترنتی)، به دنبال پاسخگویی به انگیزه‌های برانگیخته خویش هستند؟
اخیراً مطالعات بازاریابی نشان می‌دهد که حس پویایی در تصمیمات خرید بسیار حائز اهمیت است. در بسیاری از موارد، استفاده از رایحه یا موزیک در فضای درون فروشگاه مهم است. رایحه یک واسطه قدرتمند برای نقش بستن یک تصویر مطلوب به‌صورت طولانی مدت در حافظه مشتری است. ضمن اینکه بسیاری از فروشگاه‌ها از رایحه مطلوب برای بیشتر نگه داشتن مشتریان در فروشگاه و طولانی­تر کردن خرید آنان استفاده می‌کنند. حتی موزیک نیز به شکل قدرتمندی با احساسات مشتریان پیوند خورده است و سودمندی آن برای دستیابی به مقاصد اقتصادی بسیار مشهور است؛ بنابراین برای بهبود ارتباط با مشتری ضروری است که شرکت‌ها به‌طور واضح اهداف خویش را تعریف نموده و مهارت‌های مربوط به سایر نظام‌های غیراقتصادی همچون روانشناسی و جامعه شناسی را کسب کنند، چرا که هدف اصلی بازاریابی احساسی، شناسایی نوع تجربه‌ای است که بر محصول بهتر و ایجاد همدلی بین شرکت و مشتری تأکید می‌کند. (کنسولی، ۲۰۱۰)
بخش دوم: پیشینه تحقیق
۲-۳۱ مطالعات انجام شده در خارج کشور
اخیراً مطالعات انجام شده در مورد رفتار مصرف‌کنندگان آنلاین در تجارت الکترونیک صورت گرفته است. محققان در ایالت متحده خرید مصرف‌کنندگان در خرده‌فروشی‌های آنلاین را بر اساس تئوری‌های مختلف و از دیدگاه‌های مختلف بررسی کرده‌اند. گفن و همکارانش[۷۴] (۲۰۰۲) دریافتند که مفید بودن ادراکی، ادراک از سهولت استفاده، اعتماد عوامل عمده‌ای هستند که بر رفتار مصرف‌کنندگان آنلاین اثر می‌گذارند. بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده، پاولو و فیگنوسن[۷۵] (۲۰۰۶) تایید کردند که اهمیت ادراک از مفید بودن، سهولت استفاده و اعتماد، نگرش‌های اصلی پیش‌بینی کننده خرید آنلاین هستند و قدرت پیش‌بینی کنندگی و اکتشافی مدل را با ویژگی‌های تکنولوژیک (تاخیر در دانلود، ناوش پذیری وب و امنیت اطلاعات)، مهارت‌های مصرف‌کنندگان، منابع زمانی و مالی، ویژگی‌های محصول (خطاپذیری و ارزش محصول) را افزایش داده‌اند. (روستا و همکاران،۱۳۸۸) همچنین چندین مطالعه خرید مصرف‌کنندگان از کشورهای مختلف را بررسی کرده اند، یافته‌های این تحقیقات نشان می‌دهد که عوامل مذکور در مورد مصرف‌کنندگان اروپایی (جارونپا و همکاران، ۲۰۰۰) (وندر هیجیدان و همکاران، ۲۰۰۳)[۷۶] و آسیایی (چن و بارنس، ۲۰۰۷، استیلیانو و همکاران، ۲۰۰۳)[۷۷] هم تأثیر عمده‌ای دارد.
لیانگ و هاونگ[۷۸] (۱۹۸۸) اعتقاد داشتند که در مواجهه با بازارهای آنلاین، بیشتر توجهات باید به این نقطه معطوف شود که کدام محصولات برای بازاریابی آنلاین مناسب هستند. آن‌ها نشان دادند که انواع محصولات بر پذیرش خرید آنلاین مصرف‌کننده اثرات متفاوتی دارند. فائو و یون (۲۰۰۰) هم یافته‌های مشابهی بدست آوردند، آن‌ها دریافتند در هنگام انتخاب بین کانال‌های سنتی و آنلاین، نوع محصولات بر تصمیمات مصرف‌کننده اثر می‌گذارند.
تحلیل و نکاتش و موریس[۷۹] (۲۰۰۰)، ادراک از سهولت استفاده بر قصد بکارگیری فناوری اطلاعات در زنان بیشتر از مردان اثر می‌گذارد، لذا بر نگرش و میل خرید آنلاین آنان نیز تاثیرگذار است. از طرفی توانمندی‌های پایین تر زنان در بکارگیری کامپیوتر، این اثر را پررنگ تر می کند (چیو و همکاران،۲۰۰۵)[۸۰].
وایزر[۸۱] (۲۰۰۰) در تحقیقی ۵۰۶ دانشجوی یک کالج را موردبررسی قرار داد و دریافتند که زنان از اینترنت عمدتا برای کسب اطلاعات، گفتگوی آنلاین، مشاوره تحصیلی و ایمیل استفاده می‌کنند. مردان بیشتر از زنان از اینترنت استفاده می‌کنند و در این زمان‌ها به خرید، گوش دادن به رادیو و موسیقی، ایجاد صفحات وب، جستجوی دوستی، جستجوی اقلام نایاب، پیگیری روابط جنسی، مطلع بودن از اخبار، دیدن تصاویر و فیلم‌های پورنوگرافی و مشارکت در بازارهای آنلاین می‌پردازند. طبق یافته‌های وایزر شکاف جنسیتی رو به نزول است و تفاوت‌ها بیشتر ناشی از تفاوت سن و تجربه اینترنت خواهد بود..
بیمبر[۸۲] (۲۰۰۰) دو شکاف عمده آماری در اینترنت وجود دارد: سطح دسترسی و نوع استفاده، شکاف و تفاوت سطح دسترسی با جنسیت مرتبط نبوده و با تفاوت‌های اجتماعی-اقتصادی بین مردان و زنان تبیین می‌شود. ولی شکاف نوع استفاده نتیجه دو پدیده اجتماعی_اقتصادی و جنسیت است. طبق یافته بیمبر، چون تفاوت‌های اجتماعی_ اقتصادی در حال کاهش است، زنان در حال نفوذ در اینترنت هستند. با این وجود فراوانی استفاده زنان از اینترنت کمتر از مردان است. علاوه بر این، نه تنها میزان استفاده دو جنسیت متفاوت است بلکه نحوه استفاده آن‌ها از اینترنت هم متفاوت است.
آمیچای-هامبورگ[۸۳] (۲۰۰۲) نشان دادند که شخصیت کاربران اینترنت نقش مهمی در نحوه رفتار آنلاین آن‌ها ایفا می‌کند. هیلز و آرگایل[۸۴] (۲۰۰۳) دریافتند که نحوه استفاده از اینترنت با تفاوت‌های فردی کاربران رابطه دارد. اختر[۸۵] (۲۰۰۳) اشاره می‌کند میل به خرید اینترنتی در جنسیت‌های مختلف همچنان پیشرفتی نداشته است. چیو و همکارانش[۸۶] (۲۰۰۵) اشاره کرده‌اند که درک تفاوت‌های جنسیتی در ادراکات و نگرش‌ها نسبت به خرید اینترنتی برای حرفه ای‌های آنلاین که مسئولیت اجرا و پیاده سازی خدمات الکترونیک را دارند و پژوهشگرانی که قصد روشن سازی قصد خرید آنلاین را دارند ارزشمند است. (موزالیانها،۲۰۰۹)[۸۷]
کاتلر[۸۸] (۲۰۰۳) چنین بیان می‌کند که عوامل فردی اثر عمده‌ای بر رفتار خریداران دارد؛ بنابراین، درک تفاوهای شخصیتی بین دو گروه (خریداران اینترنتی و غیر اینترنتی) بی نهایت برای بنگاه‌ها اهمیت دارد. درک ویژگی‌های مشترک بالقوه آنلاین در انتخاب بازار بالقوه هدف برای کسب‌وکارها اهمیت دارد.
مظاهری و همکاران[۸۹] (۲۰۰۶) در پژوهشی که در آن به مقایسه تجربه سه خدمتی که فروشگاه‌های آنلاین ارائه می‌دهند که شامل جستجو و تجربه و همچنین اعتماد مشتریان می‌باشد به این نتیجه رسیدند که این سه تا دارای ساختار‌های ثابتی نیستند و در میان فروشگاه‌ها مختلف و متفاوت هستند.
مون و همکارانش[۹۰] (۲۰۰۸) تأثیر فرهنگ، نوع محصول و قیمت را بر میل خرید محصولات سفارشی آنلاین بررسی کرده‌اند. آن‌ها دریافتند که فردگرایی تنها بعد فرهنگی است که اثر عمده‌ای بر میل خرید دارد. همچنین این متغیرها در تعامل همدیگر هم اثر زیادی بر میل خرید می‌گذارند، درحالی‌که قیمت به تنهایی اثر معناداری ندارد.
لیان و لین[۹۱] (۲۰۰۸) اثرات ویژگی‌های مصرف‌کننده را در خرید انواع مختلف محصول بررسی کرده‌اند یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که عوامل تعیین کننده در پذیرش خرید آنلاین در مورد محصولات و خدمات مختلف فرق می‌کند. تحقیقات گذشته چهار عامل را در پذیرش خرید آنلاین توسط کاربران تعیین کرده اند، ویژگی‌های اسمی مصرف‌کنندگان، ارزش‌های ادراکی شخصی، طراحی وب‌سایت و خود محصول.
اروگلو و همکاران در تحقیقی نشانه‌های جوی آنلاین سایت‌ها رو به دو دسته تقسیم می‌کنند: نشانه‌های متناسب با دسته‌ه ای بالا و پایین. دسته بالا (به‌عنوان مثال اطلاع رسانی سایت) تحت عنوان وجود تمامی تشریح کننده‌های سایت بر روی صفحه اصلی به‌گونه‌ای که خواسته‌های اهداف خرید را تامین نماید تعریف می‌شوند؛ و نشانه‌های پایین (به‌عنوان سرگرم‌کنندگی سایت) آنهایی هستند که اهمیت کمتری دارند و تقریبا تکمیل کننده فرایند خرید می‌باشند. (ارگلو و همکاران، ۲۰۰۱، ص. ۱۸۰). در مطالعات قبلی در بازاریابی آنلاین انواع ویژگی‌های سایت دست کاری و یا اندازه گیری شد. برای مثال، هاسمن و سکیپ (۲۰۰۹) عواملی جهانی مورد استفاده ازجمله ویژگی‌های جستجو، طنز، گزینه‌های زبان، خدمات هدیه و نشانه امنیتی برای دست کاری محیط وب‌سایت را موردبررسی قرار دادند.
مومالانینی (۲۰۰۵) ویژگی‌های از قبیل بزرگ وکوچک، جادار-تنگ، درهم و برهم به‌خوبی سازماندهی شده طرح و صفحه نمایش خوب و بد را برای اندازه گیری عوامل در طراحی سایت موردبررسی قرار داد. ارگو و همکاران (۲۰۰۳) از فاکتورهایی مانند عکس از محصولات، سیاست سفارش، فرم بازخورد مصرف‌کنندگان، رنگ متن و عکس از کارکنان طراحی کار و نشانه‌های مربوطه برای دستکاری زیاد و کم استفاده می‌کنند. در مطالعه تجربی دیگر، ریچارد (۲۰۰۵) ویژگی‌های پیمایشی، ارزشمندی اطلاعات سایت، اثربخشی سایت و سرگرمی سایت به‌عنوان نشانه جوی سایت اندازه گیری شد.
جندا و ترو چیا گزارش دادند که مصرف‌کنندگان آنلاین دو جنبه از ارزشمندی اطلاعات سایت را پسندیده اند: مقدار و اعتبار. تعداد به سادگی به مقدار اطلاعات در دسترس اشاره می‌کند، درحالی‌که اعتبار اطلاعات قابل اعتماد بودن منابع اطلاعاتی است؛ بنابراین، نیاز به متغیر دیگر برای به تصرف درآوردن ماهیت اطلاعات ارائه‌شده در سایت وجود دارد.
مونتویا-وایس و همکاران (۲۰۰۳) از «کیفیت محتوای اطلاعات سایت» که بر سه ویژگی استوار بود: ابزار اطلاعات، دقت و صحت اطلاعات و بهنگام بودن اطلاعات استفاده کردند. همچنین، هاسمن و اسکایپ (۲۰۰۹) اطلاعات «مفید» سایت را به‌عنوان یک متغیر مستقل در مدل خود دانسته‌اند.
همگام با ریچارد (۲۰۰۵)، ما از «ارزشمندی اطلاعات سایت» یا «تأثیر سایت» به‌عنوان درجه‌ای که اطلاعات در وب‌سایت دقیق است تا به امروز، کامل و مربوط به بازدیدکنندگان است استفاده میکنیم. (بل و تنگ، ۱۹۹۸). پژوهشگران در روانشناسی زیست محیطی پیشنهاد کردند که مصرف‌کنندگان به ابعاد محیط فیزیکی احساسی و شناختی پاسخ می‌دهند. (محرابیان و راسل، ۱۹۷۴)
زی جونس استدلال کرد که واکنش‌های عاطفی مستقل از عملیات ادراکی و شناختی هستند و می‌توانند پاسخ‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. همگام با مظاهری و همکاران (۲۰۱۱)، ما چارچوب زی جونس را دنبال کرده و پیشنهاد می‌کنیم که احساسات بازدید کننده قبل از شناخت خود سایت و واسطه‌های سایت در نظر گرفته شوند (مانند موسیقی پس‌زمینه و رنگ) باعث بروز احساسات مصرف‌کنندگان در مواجهه اولیه با سایت می‌شود. کلر و همکاران در (۱۹۹۴) ارتباط بین تحت تأثیر قرار گرفتن مثبت و منفی مصرف‌کنندگان و استراتژی‌های پردازش اطلاعات را موردبررسی قرار دادند. بیشتر به‌طور خاص، آن‌ها ارتباط بین احساسات مثبت و استراتژی‌های پردازش اطلاعات کاربردی و ارتباط بین احساسات منفی و بسط نظام مند اطلاعات را گزارش داده‌اند. علاوه بر این، در زمینه روابط رفتار محیط‌زیستی، ریپو پورت (۱۹۸۲، ص. ۱۴) پیشنهاد کرد که مردم به محیط در سطح جهانی واکنش نشان می‌دهند و به‌طور مؤثر آن‌ها را در شرایط خاص تر تجزیه و تحلیل و ارزیابی می‌کنند. همسو با مظاهری و همکاران. (۲۰۱۱)، ما احساسات مصرف‌کنندگان آنلاین، تأثیر درک آنان از ارزشمندی اطلاعات سایت، اثربخشی سایت و سرگرمی بودن سایت را پیشنهاد می‌کنیم؛ به عبارت دیگر، بسته به حالات هیجانی که از قرار گرفتن اولیه در معرض سایت به وجود می‌آیند، یک مصرف‌کننده ممکن است سطح ارزشمندی اطلاعات سایت، اثربخشی سایت و سرگرمی سایت را متفاوت درک کند. محرابیان و راسل (۱۹۷۴) سه توصیف موقعیتی از احساسات (PAD: لذت، انگیختگی و تسلط) ارائه نموده‌اند. ریچینیز (۱۹۹۷) چارچوب مناسب برای این مطالعه را به‌عنوان راهی برای گرفتن پاسخ عاطفی به محرک‌های محیطی طراحی کرده است. راسل (۱۹۷۹) پیشنهاد کرد که دو بعد لذت بردن و برانگیختگی به اندازه کافی می‌تواند نشان دهنده طیف وسیعی از احساسات به نمایش گذاشته در پاسخ به محرک‌های محیطی باشد.
ارگلو و همکاران (۲۰۰۱) در میان اولین پیشنهاد دهندگان چارچوبی برای بررسی تأثیر علایم جوی سایت در رفتار مصرف‌کننده آنلاین بودند. آن‌ها براساس چارچوب محرک ارگانیسم پاسخ محرابیان و راسل (۱۹۷۴) مدل مفهومی خود را توسعه دادند. آن‌ها پیشنهاد کردند که علایم جوی فروشگاه آنلاین تحت تأثیر واکنش خریداران آنلاین از طریق اثرات حالت‌های عاطفی و شناختی قرار دارند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...