فایل پایان نامه با فرمت word : پایان نامه درباره بررسی احکام غنا و موسیقی از دیدگاه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
در شب عروسی آواز زن را بر روی نوار یا سی دی ضبط میکنند، آیا بر زنان جایز است در روزهای دیگر نیز آن را گوش کنند؟
همه ی مراجع: خیر، جواز استماع آوازخوانی زن، مختص به شب عروسی است و گوش دادن در غیر این شب جایز نیست (تبریزی،۱۴۱۷ ق، ج ۶، س ۱۴۴۶؛ بقیه پرسش تلفنی از مرکز ملی پاسخ گویی ۰۹۶۴۰).
۳-۳-۱-۶-۱۲- غنا و آواز خوانی زن درجشن میلاد امامان
غنا وآواز خوانی زن در جشن میلاد ائمه علیهم السلام جایز نیست.
۳-۳-۱-۶-۱۲-۱- پرسش
آیا غنا و آوازخوانی زن در مجالس جشن میلاد و اعیاد ائمه و مانند آن جایز است؟
همه ی مراجع: خیر، غنا و آوازخوانی زن در میلاد و اعیاد ائمه و جشنهای دیگر، حرام است (خمینی،۱۳۶۵، ج ۱، م ۱۳؛ صافی، بی تا،۱۳۷۸، ج ۱، م؛ تبریزی، ۱۳۷۸، س ۱۰۵۷۱۶۹۸؛ فاضل،۱۳۷۹،۱۳۷۹، ج ۱، س ۹۹۷، خامنه ای،۱۳۸۱، س ۱۱۳۴؛ بهجت،۱۳۷۹، ج ۱،م ۱۴۴۹؛ وحید،۱۴۱۹،ق، ج ۳، م ۱۷؛ مکارم،۱۳۷۹، ج ۱، س ۵۲۳؛ نوری، پرسش تلفنی از مرکز ملی پاسخ گویی به سؤالات دینی ۰۹۶۴۰).
پس در پایان این بخش خلاصه ای از نظریات بالارا متذکر میشویم که؛ بدین شرح میباشد. غنا و آوازی که در گلو چرخانده شود و طرب انگیز و نیز باعث مفسده شود از دیدگاه فقها ومراجع تقلید معاصر حرام است و منظور از غنا اکثراً در این بخش غنای زن آواز خوان است که مطلقاً (تلاوت قرآن، خنده، گریه، مداحی، مولودی، آواز زن در عروسی در صورتی که مستمع آن مرد، صدای کودکانه زن، آواز زن برای شوهرش، صدای دکلمه ی زن)؛ حرام و گوش دادن به آن جایز نیست.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فصل چهارم
احکام غنا و موسیقی نزذ اهل سنت معاصر
۴-۱- بخش اول: مفهوم شناسی غنا و موسیقی از دیدگاه اهل سنت
دراین فصل میخواهیم به نظریات اهل سنت پیرامون این مسأله بپردازیم:
فقیهان اهل سنت درباره ی غنا اختلاف نظر دارند و کتاب های بسیاری در این زمینه نگاشتهاند (آلوسی، بی تا، ج ۲۱، ص ۷۰)، در حالی که برپایه ی گزارش قاضی ابو طیب طبری، صحابیان وتابعان، مالک، شافعی، و ابو حنیفه غنا را حرام دانستهاند، برخی از فقها براین نظرند که جواز غنا میان اصحاب و تابعین اجماعی است و آنان بی هیچ اختلافی آن را جایز دانستهاند. ابن حجر هیثمی در این باره مینویسد: «برخی از شارحان منهاج از ابن طاهر نقل کردهاند که اصحاب پیامبر و تابعین غنا را جایز میدانستند و هیچ اختلاف نظری در این باره نداشتند» (مختاری وصادقی،۱۳۷۷، ج ۳، ص ۱۹۸۲). واهل مدینه به اجماع، همین نظر را پذیرفتند و ۲۴ نفر از صحابیان فقیه و بر جسته ی پیامبر بدان گوش فرا میدادند، گروه بی شماری از تابعین و ائمه ی مذاهب چهارگانه فقهی و بسیاری از فقیهان این مذاهب نیز به غنا میپرداختند (شوکانی،۱۲۵۰ ق، ج ۸، ص ۲۶۶). در این جا گزارشی از دیدگاههای مختلف فقیهان مذاهب چهار گانه و شخصیتهای برجسته اهل سنت ارائه می دهیم و ابعاد گوناگون آن را بررسی کنیم. بر اهل بصیرت پوشیده نیست که آگاهی دقیق از انظار فقهای صدر اوّل اهل سنت، در فهم روایات اثر بسزایی دارد.
۴-۱-۱- مفهوم شناسی غنا و موسیقی
۴-۱-۱-۱-معنای لغوی و اصطلاحی غنا
لغت شناسان، در معنای غنا اختلاف نظر فراوان دارند؛ برخی از معانی غنا عبارت است از: صدا (فارس بن زکریا،۱۴۰۴، ج ۴، ص ۳۵۶)، زیبا و نازک ساختن آن (ابن منظور،۱۳۷۶، ج ۱۵، ص ۱۳۵). صدای طرب آور (فیروزآبادی،۱۴۰۷، ص ۱۷۰۱)، «غنی» طرب آفرینی و برانگیختن عواطف و احساسات با کلام آهنگین و غیر آهنگین؛ چه با موسیقی و چه بدون آن (المعجم الوسیط لغویون، بی تا،۶۵۵). «غنی»، آواز خوش، سرود، خوانندگی و… (سیاح، ۱۳۸۷، ج ۳ ص،۱۱۳۶).
در تعریف غنا میان فقیهان اهل سنت نیز، اختلاف نظر است؛ از شافعی دو تعریف دربارهی آن نقل شده است: که برخی، آنها را در زمره ی معانی لغوی آن به شمار آوردهاند «کلّ من رفع صوتاً و والاه فصوته عند العرب غناء». و نیز «تحسین الصوت وترقیقه»(ابن منظور،۱۳۷۶، ج ۱۵، ص ۱۳۵).
عبد الرحمن جزیری به مناسبت بیان احکام غنا، آن را«تردیدالصوت بالألحان…»(جزیری، ۱۴۰۶، ج ۲، ص ۴۲).
۴-۱-۱-۲- انواع غنا نزد اهل سنت
برخی از فقیهان، براین نظرند که غنا دو نوع است و هر کدام تعریف جداگانه ای دارد. از این روی، برای آن دو تعریف ارائه دادهاند؛ ابن حجر هیثمی مینویسد: «غنا، شعر خوانی با آواز بلند است»(ابن حجرهیثمی،۱۴۰۶، ص ۵۷). از این روی، گروهی از عالمان شافعی و مالکی –که قرطبی و اذرعی در زمرهی آنان اندگفته اند: «خوانندگی وگوش فرا دادن به دوقسم است:
اوّل، خوانندگی مردم عادی است بی آن که، قواعد تغنّی را مراعات کنند؛ مانند اشعاری که به گاه انجام دادن برخی از کارهای دشوار میخوانند تا خستگی زداید و نشاط آفریند و مانند آوازی که شتربانان برای افزایش سرعت شتران میخوانند.
دوم، غنایی است که به سان صنعتی (هنری) رخ می کند وتنها خوانندگان حرفه ای و متخصصان غنا میتوانند آن را اجرا کنند؛ آنان بخشی از یک غزل را با آهنگها و تقطیع های هیجان آفرین وطرب زا را میخوانند» (همان، ص ۵۹).
مشابه این دو تعریف را مجدی فتحی السید در مقدمه ی الردّ علی من یجبّ السماع آورده است (طبری،۱۴۱۰ ق، ص ۹).
۴-۱-۱-۳- شرایط حرام بودن غنا و موسیقی از دیدگاه اهل سنت
گوش دادن به غنا و موسیقی طبق فقهای اسلام در موارد زیر حرام است:
الف) درصورتی که همراه با غنا زشت و حرام دیگری انجام گیرد.
ب) احتمال دهد و ترس از این داشته باشد که گوش دادن به غنا به فتنه ای مثل عشق ورزیدن به زن اجنبی یا پسر امرد (بی ریش ) و یا تحریک شهوت به سوی زنا و امثال آن منجر شود.
ج) گوش دادن به غنا به ترک واجب دینی مثل نماز و یا ترک کار لازم دنیوی منجر شود ولی اگر به ترک مستحباتی مانند نماز شب و امثال آن منجر گردد مکروه میشود ولی اگر برای استراحت روح و بدون ضمیمه ای فوق باشد علما در حکم آن اختلاف کردهاند: جماعتی آن را ممنوع و گروهی مجاز دانستهاند. به ترتیب زیر؛
الف) عبدالله بن مسعود (صحابی بزرگ پیامبر) قایل به حرمت شده است هم چنین اکثر
علمای عراق از جمله: ابراهیم نخعی، عامر شعبی، حمادبن ابی سلیمان، سفیان نوری حنفیها و بعضی از حنبلیها قایل به حرمت شدهاند.
ب) شافعیها، مالکیها و بعضی ازحنبلی ها قایل به کراهت شده و گفتهاند: اگر کسی به غنای زن نامحرم گوش دهد کراهتش شدید تر است.
ج) عبدالله بن جعفر، عبدالله بن زبیر، نغیره بن شعبه، اسامه بن زید، عمران بن حصین، معاویه بن ابی سفیان و برخی دیگر از صحابه و نیز عطا بن ابی رباح و بعضی دیگر از حنبلیها ازقبیل: ابوبکر خلال و ابوبکر عبدالعزیز و نیز محمد غزالی از شافعیها قایل به اباحه شده و گفتهاند: گوش دادن به غنای خالی از محرمات دیگر حلال است (روّاسی قلعه چی،۱۴۰۶ ج ۴، ص ۹۰-۹۱).
۴-۲- بخش دوم: احکام غنا و موسیقی نزد فرقههای اهل سنت
۴-۲-۱- احکام غنا و موسیقی نزد فرقههای اهل سنت
عبدالرحمن جزیری در کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره ی غنا و موسیقی به ترتیب زیر نقل کرده است:
۴-۲-۱-۱- شافعی
گروهی از فقهای شافعی به حرام بودن غنا فتوا میدهند. آنان وبسیاری از فقهای اهل سنت براین باورند که شافعی غنا را حرام میدانست. متقابلاً برخی از فقها براین باورند که برپایه فقه شافعی، غنا حلال ومباح است (صادقی ومختاری، ۱۳۷۷ ش، ج ۳، ص ۱۸۹۱).
غزالی از فقهای معاصر دراین باره چنین مینویسد: «در فقه شافعی غنا به هیچ روی حرام نیست و شافعی به صراحت آن را بیان داشت و شهادت مردی که خوانندگی را حرفه خود قرارمی دهد. مردود دانست. از آن روی که آن را به لهو و باطل شباهت دارد. کسی که آن را شغل خود قرار دهد به سفاهت و سقوط مروت منصوب است. اگر چه حرام بینی را انجام نداده است. اما اگر خواننده خود را به غنا نسبت ندهد (خود راخواننده نداند) و تغنّی را برای کسب شهرت خوانندگی انجام ندهد بلکه معروف بدین باشد که گاه به طرب میآید و آهنگین میخواند، نه مروتش از بین میرود و نه شهادتش نا مقبول میگردد. شافعی برای اثبات این ادعا به روایتی استدلال کرده است که بر پایه ی آن دو کنیز در خانه عایشه آواز میخواندند (غزالی،۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۲۵۰).
روایات، دلالت برحلال بودن غنا، رقص و دایره زدن دارد. به شرط این که فتنه یا محظور دینی برآن مترتب نباشد (همان).
۴-۲-۱-۲-حنفی
حنفیها گفتهاند: غنای حرام آن است که بر الفاظ حرام مانند توصیف زن معین یا توصیف شراب یا بدگویی از مسلمان و امثال آنها مشتمل باشد و گرنه حرام نیست. عبد الرحمن جزیری در این باره مینویسد: «غنایی که در بردارنده ی واژگان حرام باشد جایز نیست، مانند: وصف زن معین و زنده و پسران نورس اما اگر برای استشهاد با نشان دادن بلاغت و شیوایی کلام بخوانند، حرام نخواهد بود، هم چنین اگر هدف بیان وصف گل باشد. پس آن چه از ابو حنیفه نقل کردهاند که «وی غنا را مکروه و گوش دادن به آن را گناه شمرده است بر نوع حرام آن حمل میشود»(جزیری،۱۴۰۶ ق، ج ۲، ص ۴۲).
۴-۲-۱-۳- مالکی
مالکیها: فقیهان در باره ی نظریه ی مالک اختلاف نظر دارند. گروهی بر این باورند که وی غنا را حرام میدانست. قاضی طبری مینویسد: «مالک هم از تغنّی و هم از گوش دادن به آن نهی میکرد»(طبری، ۱۴۱۰، ص ۲۹ و ۳۰).
قرطبی دیدگاه مالک را این گونه بیان میکند:
«قال ابو اسحاق: سألت مالکا عمّا یرخص فیه أهل المدینه من الغنا؟ فقال: إنما یفعلُ عند الفسّاق و هو مذهب سائرأهل المدینه… .»
ابن عمربن ابو ولید مالکی و عبدالله بن ابوولید مالکی از فقیهان مالکی نیزگزارش کردهاند که مالک از غنا به شدت نهی کرد و شهادت خواننده را مردود میدانست و بر این باور بود که غنا انسان را به فساهت و فسق میکشاند (ابن قیم ۱۴۱۲ ق، ص ۳۲ و ۳۶).
برخی از فقیهان دیگر مانند: وهبه زحیلی (زحیلی،۱۴۰۹ ق، ج ۳، ص ۵۷۵)، قفال(شوکانی
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:07:00 ب.ظ ]
|