جدول۴-۱۱-۴-رابطه تعارض فشاری با الگوی غذایی خانواده……………………………………………………..۱۲۳
جدول۵-۱۱-۵-رابطه تعارض رفتاری با الگوی غذایی خانواده…………………………………………………….۱۲۴
جدول۴-۱۱-۶-رابطه تعارض زمانی با الگوی غذایی خانواده………………………………………………………۱۲۴
جدول۴-۱۱-۷-رابطه حمایت اجتماعی(ابزاری)زنان با الگوی غذایی خانواده…………………………………۱۲۵
جدول۴-۱۱-۸-رابطه اثرپذیری زنان از تبلیغات تلویزیونی با الگوی غذایی خانواده………………………….۱۲۵
جدول۴-۱۱-۹-رابطه نوع شغل زنان شاغل با الگوی غذایی خانواده………………………………………………۱۲۶
جدول۴-۱۱-۱۰-رابطه میزان تحصیلات زنان با الگوی غذایی خانواده…………………………………………..۱۲۶
جدول۴-۱۱-۱۱-رابطه ابعاد خانواده با الگوی غذایی خانواده………………………………………………………۱۲۷
جدول۴-۱۱-۱۲-رابطه درآمد زنان با الگوی غذایی خانواده……………………………………………………..۱۲۷
جدول۴-۱۱-۱۳-رابطه درآمد مرد با الگوی غذایی خانواده……………………………………………………..۱۲۸
جدول۴-۱۱-۱۴-رابطه سن زنان با الگوی غذایی خانواده………………………………………………………..۱۲۸
جدل۴-۱۲-بررسی میزان تاثیر همزمان متغیرهای مستقل بر الگوهای غذایی خانواده­ها از دید
زنان شاغل……………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۹
جدول۴-۱۳-بررسی میزان پیش بینی متغیر وابسته(ضریب تعیین)………………………………………………۱۳۰
۴-۱۴-تحلیل مسیر زنان شاغل……………………………………………………………………………………………۱۳۱
جدول۴-۱۵-بررسی میزان تاثیر همزمان متغیرهای مستقل بر الگوهای غذایی خانواده-ها از دید زنان خانه­دار……………………………………………………………………………………………………………………………….۱۳۲
۴-۱۶-تحلیل مسیر زنان خانه­دار………………………………………………………………………………………..۱۳۳
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………۱۳۴
۵-۲-یافته­ ها……………………………………………………………………………………………………………………۱۳۴
۵-۳-بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………..۱۳۶
۵-۴-راهکارهای تحقیق…………………………………………………………………………………………………….۱۳۸
۵-۵-محدودیت­های تحقیق……………………………………………………………………………………………….۱۳۸
منابع………………………………………………………………………………………………………………………………۱۴۰
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱-مقدمه:
سلامتی یکی از بنیادی ترین نیازهای زندگی انسان است. سلامتی شالوده­ای بنیادی برای بالندگی و پیشرفت انسان­ها بوده، که فقدان آن عاملی مهم و موثر در سستی و فروپاشی ملّی شمرده میشود. آنچه که برای جامعه شناسان در زمینه­ سلامتی و بیماری اهمیّت می­یابد بررسی تاثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی، و روانی-اجتماعی بر فرایند پدیدآوری، نگهداری،افزایش،توزیع و پی آمدهای سلامتی و بیماری در جامعه است.با درنظر گرفتن سلامتی،به عنوان مفهومی متأثر از مجموعه ­ای پیچیده از عوامل زیستی،روانی-اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی،مذهبی و محیطی باید گفت که در این معنا سلامتی دیگر تنها دغدغه­ی دست اندرکاران علوم پزشکی نیست، دانشمندان علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسان و روان شناسان نیز به بررسی آن علاقمند می­شوند(ریاحی،۹۸:۱۳۸۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یکی از مهمترین عوامل تشکیل دهنده الگوی غذایی جامعه مجموعه عادات و فرهنگ غذا و تغذیه افراد آن جامعه است. این عادات از بدو تولد در درون خانواده شکل می­گیرد که خود وابسته به بستری است که جامعه فراهم می­ کند. بنابراین عادات غذایی از یک­طرف پاسخگویی به نیاز غریزی و خواسته ای فیزیولوژیک و از سوی دیگر یک رفتار فرهنگی است. امروزه با پیشرفت علم و فن آوری و صنعت، شیوه­ زندگی تغییر کرده است و شاهد کمرنگ شدن سنتها و آداب فرهنگهای بومی در زمینه و آداب و رفتارهای غذایی هستیم. امروزه انگیزه و تمایل افراد به غذا بر اساس نیاز واقعیبدن نیست بلکه معیار انتخاب غذا را خوشمزه بودن آن می­دانند (فاضل پور و همکاران،۲۶:۱۳۹۰). غذا یکی از نیازهای اساسی انسان و برای ادامه ی حیات آن لازم و ضروری است و بدون آن تداوم زندگی برای انسان میسر نمی ­باشد. غذا سوخت انسانی برای هرگونه تحرک و حیات است. دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه­ای از محورهای اصلی توسعه و سلامت جامعه است. نقش تغذیه در سلامت،افزایش کارایی،یادگیری انسانها و ارتباط آن با توسعه اقتصادی طی تحقیقات وسیع جهانی به اثبات رسیده است(هزارجریبی و علیزاده اقدم،۱۹۶:۱۳۹۱).
جامعه شناسی غذا و تغذیه یکی از شاخه­ های جدید جامعه شناسی است. امروزه توجه به ابعاد تغذیه­ی انسانی از دیدگاه اجتماعی ذهن پژوهشگران عرصه­ سلامت و تغذیه را به خود مشغول کرده است.جامعه شناسی غذا عوامل بی­شمار اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و فلسفی که روی عادتهای غذایی تاثیر می­ گذارد و این که چه چیزی بخوریم،کی بخوریم،چگونه بخوریم را مطالعه می­ کند.مطالعات جامعه شناختی عادتهای غذایی و نقشی که محیط اجتماعی در تولید و مصرف موادغذایی ایفا می­ کنند را بررسی می­ کنند. در اینجا مفهوم این گفته به منزله­ی این نیست که انتخابهای فردی و ذائقه­های شخصی هیچ اهمیتی ندارد بلکه به خاطر این است که تبیین جامعه شناختی الگوهای غذایی، تعیین­کننده­ های اجتماعی،چگونگی غذا خوردن و سبکهای انجام این کار را مشخص می­سازند. در کل این گونه رفتارها اشتهای اجتماعی را مشخص می سازند.غذا فقط غذای آماده نیست، انتخاب نوع غذا و مصرف آن در شبکه پیچیده­ای از فرهنگ،عوامل فردی و اجتماعی اتفاق می­افتد.بنابراین برای برنامه ریزی صحیح و درست در زمینه­ رفتار سالم تغذیه­ای توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار است(علی زاده اقدم،۲۸۶:۱۳۹۰).
توجه جامعه شناسان به امر غذا و تغذیه بازتابی از اهمیت فزاینده­ی اجتماعی و فرهنگی غذا در جوامع نوین صنعتی است. در جوامع امروزی زمینه های مختلفی از نظر فرهنگی با امر رژیم غذایی و بدن مرتبط گشته است(محسنی،۱۳۷۹:۳۷۲).
۱-۲- بیان مسئله:
در طول دهه های اخیر روش بسیاری از مردم دنیا بخصوص در کشورهای توسعه یافته تغییر کرده است و افزایش اخیر در بیماریهای مزمن در دنیا مربوط به محیطی است که سبب کم تحرکی،افزایش دریافت کالری و شیوه های نامناسب زندگی شده است. این تغییرات در شیوه ی زندگی دامن­گیر کشورهای ­در ­­حال توسعه از جمله ایران نیز می­باشد. نوع روغن مصرفی، نمک، انواع ترشی­ها، نوع روش پخت و پز،مصرف چای، استفاده از غذاهای آماده و غیره از جمله عادات غذایی روزانه هستند که در صورت شیوه­ مصرف نادرست زمینه ساز بسیاری از بیماریهای مزمن و غیرواگیردار می­ شود. با گسترش زندگی صنعتی مصرف غذاهای آماده، غذاهای پرچرب و سرخ کردنی افزایش چشمگیری یافته است و میزان اسیدهای چرب ترانس موجود در این محصولات غذایی موجب افزایش شیوع بیماریهای مزمن گردیده است (برزویی و همکاران،۱۵۸:۱۳۸۹).
در کشورهای در حال توسعه به علت ورود به زندگی ماشینی و صنعتی و توسعه اقتصادی-اجتماعی بسیاری از بیماریهای مزمن – غیرعفونی به ویژه در میان لایه­ های اجتماعی متوسط و مرفه اندک اندک افزایش یافته است. شاید بنیادی­ترین گام در جهت کاهش این­گونه بیماریهای مزمن تلاش برای پدیدآوری الگوهای رفتاری مناسب یا دگرگونی سازی الگوهای رفتاری نامناسبی است که مستقیم و غیرمستقیم بر سلامتی و بیماری افراد تاثیر می­ گذارد(ریاحی،۲۰۰۳:۱۶۵).
محققان۶ دسته از عوامل خطرآفرین رفتاری را ریشه­ بیماریهای مزمن و غیرعفونی (بیماریهای زندگی ماشینی) در بزرگسالان و عامل مرگ ومیر زودهنگام آنها می­دانند۱- دودکشیدن به ویژه سیگار کشیدن ۲- آشامیدن بیش از اندازه­ نوشابه های مضر ۳- بهره نگرفتن یا بهره­ گیری اندک از خدمات بهداشتی پیش­گیرانه مانند کنترل فشارخون، بازدیدهای پزشکی منظم و دوره­ای-شناسایی به موقع سرطان- مهار بیماریهای قند ۴- پیگیری شیوه ­های نامناسب زندگی مانند: عادتهای غذایی نامناسب و پویایی اندک بدن ۵- عوامل خطرآفرین محیطی مانند: خطرهای محیطی-آلودگی هوا،صدا و آب ۶- تنش و فشارهای روانی(Park,2000,27).
امروزه در کشورهای توسعه یافته و نیز در میان لایه های بالا و متوسط کشورهای در حال توسعه، الگوی تغذیه به سوی افزایش مصرف شکر، چربی حیوانی، و پروتئین ها، همراه با کاهش مصرف الیاف گیاهی(میوه وسبزی و دانه های گیاهی) پیش می رود. بیشتر افراد ،سبزی و میوه های تازه و دانه­ های گیاهی کمی مصرف می­ کنند و در همان حال مقدار فراوانی گوشت به شکل غذاهای آماده و کنسرو شده و شکر به شکل نوشابه­ها و شیرینی­ها در خوراک خود می­گنجانند. این روند بر اثر به کارگیری فن آوری های نوین تغذیه شتاب بیشتری به خود گرفته است. فن­آوری هایی که بر فرایند تولید،پخش، فرآوری و مصرف مواد غذایی -که نمودهای بنیادین نقش اجتماعی غذاها است تاثیر می­ گذارد(ریاحی،۱۰۲:۱۳۸۴).
اگر چه نقش ژنتیک به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان موثر می­باشد امّا مطالعات مختلف نشان می دهند که فاکتور محیطی اصلی در ارتباط با سرطان تغذیه است. مطالعات انجام شده ثابت کرده است که تغذیه در بروز ۳۰ تا ۴۰ درصد انواع سرطانها موثر می باشد. بسیاری از رفتارهای تغذیه ای مانند: نوع غذا،روش آماده کردن غذا،میزان تعادل در کالری دریافتی و تنوع غذایی می­توانند به عنوان عامل خطر در ابتلا به سرطان تاثیر گذار باشند.شواهد نشان می­ دهند که مصرف غذاهای پرچرب،کم فیبر و مصرف نکردن روزانه میوه و سبزی منبع غنی از ویتامینها هستند که با افزایش بروز سرطان های مختلف در ارتباط می­باشند(میربازغ و همکاران،۱۰۹:۱۳۹۱).
بشر امروزی بر خلاف گذشته با خوردن انواع مواد لازم و غیر لازم و حتی گاهی اوقات مضرو زیان آور موجب ناکارآمدی بدن خود شده است.در حالی که در گذشته عامل بسیاری از بیماریها و مرگ و میرها و عفونت بوده است ، در اواخر قرن ۱۹ با تغییراتی که در سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر تغذیه به طور خاص اتفاق افتاد، این نوع بیماریها کاهش یافته و جای خود را به بیماریهای مزمن داده است. بر اساس آمار منتشر شده انستیتیو تحقیقات ۲۰ درصد افراد در ایران دچار سوء تغذیه­اند و علی رغم داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی تغذیه­ای ناصحیح از تغذیه خوب برخوردار نمی­باشند.بدن آدمی یک مجموعه پیچیده و متنوعی از کارکردهاست و توانایی این را دارد که بدون کمک خارجی خود را از ارزیابی کند اما شرط بازسازی آن است که نیازهای آن به درستی مرتفع گردد و این فرایند پیچیده تحت عنوان تغذیه نام دارد. گرچه طبقه­ی اجتماعی، درآمد و میزان دستیابی افراد به کالاها وخدمات اهمیت فراوانی در تعیین کیفیت زندگی آنها دارد اما سرانجام وضع سلامتی شان عامل بنیادی برای بالندگی وپیشرفت انسانهاست و فقدان آن عامل مهم و موثری در سستی و فروپاشی ملّی شمرده میشود(قاسمی،۱۳۸۸ :۱۸۳)
جداول مربوط به میزان هدر دادن منابع در ایران به خوبی یکی از علل عدم توسعه واقعی و کیفی کشور را نشان می­دهد. عاملی که اتفاقا بر عهده دولتمردان یا سیاست های آنان نیست، بلکه زاییده نگرش مردم در زندگی فردی و اجتماعی خود است. رویکرد مردم به استفاده از منابع که بتدریج در خلال سالیان شکل گرفته، به آسانی هم از بین نخواهد رفت اما بررسی و یادآوری آن، همواره تلنگری است بر این که حرکتی برای اصلاح آن از سوی مردم انجام گیرد.
تصویر زیر مصرف سالانه چند ماده غذایی برای هر نفر و رتبه هر ماده را در هرم غذایی را نشان می­دهد. در واقع نگاهی است اجمالی به فرهنگ و رویه مصرفی مردم ایران.
بررسیهای مختلف نشان می­ دهند که در بخشهایی از جمعیت کشور ما سوءتغذیه وجود دارد .کمی وزن کودکان زیر۵ سال،کمبود پروتئین،کم خونی ، فقرآهن واختلالات ناشی از کمبود ید و …بسیاری از افراد کشور را دچار مشکل کرده است. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط انستیتو تحقیقات تغذیه­ای و صنایع غذایی کشور حدود ۲۰ درصد از جمعیت ایران دچار سوءتغذیه هستند و ۲۰ درصد دیگر علی رغم داشتن درآمد کافی به سبب عدم آگاهی و سواد تغذیه­ای از تغذیه­ی مطلوب برخوردار نمی­باشند(جهانگیری و رجبی،۷۶:۱۳۸۰). بررسی رشید خانی و همکارانش بر روی زنان شمال شهر تهران نشان داد که ویژگی­های اقتصادی، اجتماعی چون: تحصیلات دانشگاهی، شاغل بودن، میزان درآمد زن در ماه، میزان درآمد کل خانواده و ویژگی­های جمعیتی نظیر:سن، تأهل، داشتن فرزند، تعداد فرزندان و ابعاد خانواده و قومیت بر روی الگوهای غذایی زنان موثراست(رشید خانی و همکاران،۱۳۸۷). هچنین بررسی علیزاده اقدم بر روی شهروندان تبریزی نشان داد که بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی، جنس و تأهل و سبک غذایی رابطه وجود دارد(علیزاده اقدم،۱۳۹۰).
پدیده­ سوءتغذیه تمام افراد جامعه را به شکلی همگون متأثر نمی­سازد. پیش بینی­ها و مطالعات در این زمینه نشان می­دهندکه اقشار فقیر،زنان و سالمندان بیشتر از گروه های دیگر در معرض سوءتغذیه خود وخانواده هایشان قرار دارند.
عاملی که تاکنون در امر سوءتغذیه بدان توجه چندانی مبذول نگردیده است عدم آگاهی از شیوه­ مناسب غذایی و وجود باورهایی در زمینه ی شیوه تغذیه است که موجب نابسامانی در امر تغذیه مناسب وکافی می­گردد. بنابراین شناخت عوامل نشأت گرفته از فرهنگ مانند: آداب و رسوم، ارزشها و عادات نادرست غذایی امکان شناسایی و رفع کاستیهایی را که در فرهنگ عمومی تغذیه وجود دارد به ما می­دهد(همان:۷۷).
بنابراین تحقیق حاضر الگوهای غذایی زنان شاغل و خانه دار شهر کرمان را مورد بررسی قرار می­دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوهای غذایی شهر کرمان است اما از آنجا که اکثر زنانالگوهای غذایی خانواده را اجرا می­ کنند، لذا این پژوهش زنان شهر کرمان را هدف قرار داده تا بتوانند الگوهای موردنظر خانواده هایشان را انعکاس دهند. همچنین از آنجا که شاغل و خانه دار بودن زنان ممکن است بر الگوهای غذایی خانواده هایشان موثر واقع شود سعی شده نمونه موردنظر از بین این دو گروه انتخاب گردد. همچنین تلاش شده با توجه به چارچوب نظری تعارضات شغل و تفاوتهای نقش زنان شاغل و تاثیر آن بر الگوهای غذایی خانواده هایشان مورتوجه قرار گیرد.
۱-۳-موضوع تحقیق:
بررسی جامعه شناختی الگوهای غذایی خانواده­های شهر کرمان و عوامل موثر بر آن.
۱-۴- اهداف تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...