کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



  • بررسی و مقایسه بین ابعاد مختلف سازگاری در کارکنان سازمان
  • بررسی عوامل مؤثر بر سازگاری کارکنان در سازمان
  • بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان

فهرست منابع
منابع فارسی
ابدالهی، بهرام (۱۳۸۷). توانمندسازی کارکنان کلید طلایی برای مدیرت منابع انسانی. تهران: انتشارات ویرایش.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ابطحی، معصومه السادات و ندری، خدیجه (۱۳۹۰). رابطه خلاقیت و سازگاری با عملکرد تحصیلی دانشآموزان متوسطه شهر زنجان، فصلنامه علمی- پژوهشی تحقیقات مدیریت آموزشی، سال سوم، شماره دوم، صص ۲۸-۱۵٫
احمدی، مبارکی و یوسفعلی. (۱۳۹۱). روابط ساختاری بین رضایت شغلی با رفتار شهروندی سازمانی پرستاران بیمارستان های آموزشی استان های قزوین و اصفهان، مجله دانشگاه علوم پزشکی قزوین، سال ۱۶، شماره ۲، صص ۷۶-۷۱٫
اسدی، اسماعیل (۱۳۸۷). بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان ستادی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه تهران، فصلنامه علمی-ترویجی مدیریت توسعه، سال دهم، شماره ۳۸٫
امامی میبدی، علی (۱۳۸۰). اصول اندازه گیری کارآیی و بهره وری (علمی تجری)، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی.
امانی، رزیتا؛ اعتمادی، عذرا؛ فاتحی زاده، مریم و بهرامی، فاطمه (۱۳۹۰). رابطه میان سبکهای دلبستگی و سازگاری اجتماعی، مجله دانشور رفتار، سال ۱۹، شماره ۶، صص ۲۶-۱۵٫
آندرسون و آناکیپریانو (۱۳۸۷). رفتار سازمانی اثربخش، مترجمان علی رضاجباری، مجید پسران قادر و عباس کحال زاده، فارس: انتشارات سیه لاکی فارس.
بهپژوه، احمد؛ سلیمانی، منصور؛ افروز، غلامعلی و غلامعلی لواسانی، مسعود (۱۳۹۱). تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز، نوآوریهای آموزشی، سال ۹، شماره ۳۳، صص ۱۸۶-۱۶۳٫
پورسعید، سیدرضا؛ حبیب الهی، سعید و فرامرزی، سالار (۱۳۸۹). اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر میزان سازگاری دانشجویان نابینا و کم بینا، مجله راهبردهای آموزش، دوره ۳، شماره ۱، صص ۱۱-۷٫
پورکلهر، محمد؛ تقیپور، احسان و رکنیپور، غلامرضا (۱۳۹۱). رضایت شغلی کارکنان نداجا و نقش آن در توسعه سواحل مکران، اولین همایش ملی توسعه سواحا مکران و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ایران.
پیاژه، ژان (۱۳۸۷).تربیت به کجاره میسپارد،ترجمه منصورو دادستان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران .
توزندهجانی، حسن؛ صدیقی، کاظم؛ نجات، حمید و کمالپور، نسرین (۱۳۸۶). اثربخشی نسبی آموزشهای شناختی – رفتاری عزت نفس بر سازگاری اجتماعی دانشآموزان، دانش و پژوهش در علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، شماره ۱۶، صص ۵۶-۴۱٫
جوادیان، زهرا؛ گل پرور، محسن و بلالی، سمیه. (۱۳۹۰). رابطه قرارداد روانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی با توجه به نقش تعدیل کننده فرصت اعتراض به بی عدالتی، رویکرد تخلیه فشار، یافته های نو در روانشناسی، سال ۶، شماره ۲۰، صص ۱۹-۷٫
حاضر، جواد (۱۳۸۳). تأثیر تولیدات پرا آنده بر قابلیت اطمینان سیستمهای قدرت الکتریکی“، نوزدهمین کنفرانسبینالمللی مهندسی برق ایران، تهران،
حسینزاده، داوود و صائمیان، آذر (۱۳۸۱). خشنودی شغلی، توجه به کارکنان و کیفیت زندگی کاری، مجله مدیریت، شماره ۶۴-۶۳٫
حسینیان، شهامت؛ مجیدی، عبدالله و حبیبی، صفر( ۱۳۸۶). عوامل درون سازمانی موثر بر ارتقای تعهد سازمانی کارکنان کلانتریهای تهران بزرگ، فصلنامه دانش انتظامی، سال نهم ، شماره ۲، صص۲۵-۹٫
حیدری تفرشی، غلامحسین و دریابگیان، آرزو. (۱۳۹۰). بررسی رابطه بین رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان یک شرکت نیمه خصوصی در استان هرمزگان، فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات مدیریت آموزشی، سال ۳، شماره ۱، صص۴۴-۳۱٫
خاکی، محمد (۱۳۸۷). تعیین طرح انعطاف پذیر از میان چندین طرح جایابی تجهیزات حفاظتی در شبکه های توزیع بدست آمده از الگوریتم ژنتیک، بیست و پنجمین کنفرانس بین المللی برق، تهران، ایران.
خسرویزاده، اسفندیار؛ خلجی، حسن و خواجوی، داریوش (۱۳۸۷). رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد مدیران تربیت بدنی سازمانهای استان مرکزی، نشریهی حرکت، شماره ۳۷، صص ۱۷-۵٫
دهقان نیری، ناهید و صالحی، تهمینه (۱۳۸۷). کیفیت زندگی کاری و بهره وری پرستاران بالین و ارتباط آن ها با یکدیگر. مجله پژوهش پرستاری، دوره ۳ شماره های ۸و۹٫
دیوس، کت و نیواستورم، جان (۱۳۸۴). رفتار انسانی در کار، ترجمه محمد علی طوسی، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.
رابینز، استیفن. پی.(۱۳۷۷) .مبانی رفتار سازمانی. ترجمه علی پارساییان و سید محمد اعرابی. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
رحمانی، تیمور ؛ حیاتی، سارا (۱۳۸۶). بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد بهره وری کل عوامل تولید؛ مطالعه بین کشوری”. مجله پژوهشهای اقتصادی ایران، شماره ۳۳، صص۲۵-۵۱٫
رضایی هرندی، حسن(۱۳۸۹). بررسی رابطه بین میزان رضایت شغلی با بهره وری متصدیان امور بانکی بانک ملی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
رضاییان، علی.(۱۳۷۲). مدیریت رفتارسازمانی، تهران: انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
رفیعی، هادی و زیبایی، منصور (۱۳۸۳).” اندازه دولت، رشد اقتصادی و بهره وری نیروی کار در بخش کشاورزی”. مجله اقتصاد کشاورزی و توسعه، شماره ۴۳-۴۴، صص ۷۵-۸۸٫
زارعی، حیدرعلی؛ میرهاشمی، مالک و پاشا شریفی، حسن (۱۳۹۱). ارتباط سبکهای تفکر با سازگاری تحصیلی در دانشجویان پرستاری، مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، سال ۱۲، شماره ۳، صص ۱۶۶-۱۶۰٫
زاهد، عادل؛ رجبی، سعید و امیدی، مسعود (۱۳۹۱). مقایسهی سازگاری اجتماعی، هیجانی، تحصیلی و یادگیری خودتنظیمی در دانشآموزان با و بدون ناتوان یادگیری، مجله ناتوانیهای یادگیری، دوره ۱، شماره ۲/۶۲-۴۳، صص ۶۲-۴۳٫
ساعتچی، محمود (۱۳۸۶). روانشناسی بهره‌وری. تهران : نشر ویرایش.
سراچ، احمد.(۱۳۸۴). رابطه خلاقیت و سبک رهبری با بهره وری مدیران آموزشی مدارس راهنمایی و دبیرستان شهرستان سوادکوه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن.
سلطان حسینی، محمد؛ نادریان، مسعود؛ همایی، رضا و موسوی، زهره (۱۳۸۸). رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان اصفهان، مجله مدیریت ورزشی، شماره ۲، صص ۱۸۱-۱۶۷٫
سلطانی، ایرج (۱۳۸۳). مدیریت بر فرایند رضایت شغلی کارکنان، مجله انجمن مدیریت ایران، سال چهاردهم، شماره ۲۶، صص۳۸-۳۱٫
سنجقی، محمد ابراهیم، فرهی بوزنجانی، برزو، حسینی سرخوش، سیدمهدی (۱۳۸۹). تأثیر رهبری تحول آفرین بر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در یک سازمان دفاعی، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال نهم، شماره ۳۲٫
شاهبیگی، حسین (۱۳۸۵). مقایسه بهره وری مدیران با تحصیلات تخصصیدر حیطه مدیریت با مدیرانسایر رشته ها در دوره های متوسطه شهرستان شاهرود از دیدگاه دبیران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن.
شفیعآبادی، عبدا…(۱۳۸۶). مبانی روانشناسی رشد، تهران: انتشارات چهر
شفیع آبادی، عبداله(۱۳۸۱).راهنمایی مشاوره شغلی و حرفهای ونظریههای انتخاب شغل، تهران: انتشارات سمت.
شیروانی، علی (۱۳۸۸). “تحلیل نظری و تجربی تغییرات ساختاری و تاثیر آن بر اشتغال ایران“،پایان نامه کارشناسی ارشد علوم اقتصادی، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
صالحی، سمیه (۱۳۸۷). بررسی عوامل مهم انگیزشی و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان شرکت سهامی ذوبآهن در سال ۱۳۸۷، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
طاهری، داوود (۱۳۸۶). “اندازه گیری و تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر بهره وری در بخشهای غیر نفتی اقتصاد ایران و چشمانداز آن در برنامه سوم توسعه“، تهران: سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دفتر اقتصاد کلان.
طاهری، شهنام (۱۳۸۳). بهره‌وری و تجزیه وتحلیل آن در سازمانها. تهران: نشر هستان.
طوسی، محمد علی (۱۳۷۸). مدیریت و مشارکت کارکنان، تهران: انتشارات مرکز آموزشی مدیریت دولتی.
طوسی، محمد علی و ناظم، فتاح (۱۳۸۰). رابطه سبک رهبری و جو سازمانی با بهره وری خدمات مدیران آموزشگاه ها در بیرستان های شهر تهران به منظور ارائه الگوی مدیریت مناسب آموزشی، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره ۶۲٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:17:00 ب.ظ ]




  • تورنس (۱۹۷۳): “خلاقیت عبارت است از حساسیت به مسائل ، کمبودها ، مشکلات و خطاهای موجود در دانش ، حدس زدن ، تشکیل فرضیه هایی در باره این کمبودها ، ارزشیابی و آزمایش این حدسها و فرضیه ها و احتمالا اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهایت نتیجه گیری “. تورنس که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد است خلاقیت را مرکب از چهار عامل اصلی می دانند که عبارتند از:
  • سیالی[۴۳] : توانائی تولید تعداد بی شماری ایده در قالب تصویر با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن .
  • ابتکار[۴۴] : توانائی تولید ایده هایی که از ایده های عادی و رایج متفاوت است .
  • انعطاف پذیری[۴۵] : توانائی تولید انواع گوناگون و متنوع ایده ها در قالب تصویر وارائه راه حلهای نو.
  • بسط[۴۶] : توانائی اضافه کردن جزئیات یا تکمیل ایده های تصویری( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۶۹).

به زبان ساده می توان گفت : “خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید “.از مضامین بکار گرفته شده در تعاریف فوق چنین برمی آید که اولا ماهیت خلاقیت به چگونگی تفکر انسان و نتیجه آن بستگی دارد و ثانیا مشتمل بر یافتن راه ها و روش های جدید و موثر می باشد. بنابراین بدون وجود سه ویژگی اساسی:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱- ذهنی بودن[۴۷]
۲- نوبودن[۴۸]
۳- موثر بودن[۴۹]
نمی توان لفظ خلاقیت را بر یک فرایند و فعالیت ذهنی و یا عملکرد اطلاق نمود .
درحقیقت ، از آنچه که ما به عنوان خلاقیت و تفکر خلاق[۵۰] ازآن نام می بریم شامل یک فرایند ذهنی و نتیجه نوع فکرانسان است یعنی چیزی که چگونگی فعالیت فکری فرد و نتیجه آن است بعبارتی خلاقیت تفکری است که شامل نگرش نو و ایده های بکر می باشد. بدیهی است خلاقیت مثل هر مفهوم دیگر ذهنی ، تعاریف مختلفی از اصطلاح خلاقیت ارائه شده است. پیچیدگی و دشواری شناخت ماهیت ، تعریف و کارکرد خلاقیت ، بیشتر ناشی از ماهیت غامض کنشهای مغزی است.
نظریه های خلاقیت
در مورد خلاقیت چون سایر مفاهیم روانشناسی دیدگاه های مختلف و متفاوتی وجود دارد که ماهیت ، خاستگاه و کارکرد آنرا به شکلی خاص تبیین می نماید . در این مجال به اختصار به مهم ترین آنها اشاره می شود .
– خلاقیت به عنوان ودیعه الهی[۵۱] : در دنیای باستان ، فیلسوفانی چون افلاطون معتقد بودند که خداوند اذهان این گونه مردان را از آنها گرفته و با دادن قوه ابتکار آنان را به عنوان سفیرانش بکار می گیرد ( پلاتو[۵۲] ۱۹۲۵). عنصر خلاقیت فرد یک هدیه خداوندی است و بیش از آنکه از تربیت ناشی شوداز الهام ناشی میشود( کارلایل[۵۳] ۱۹۳۴ ). سامرست موام نیز معتقد بود الهام پایه واساس تفکر خلاق است( مویدنیا ، ۱۳۸۴، ص ۱۶۳).
– خلاقیت به عنوان دیوانگی[۵۴] : این دیدگاه قدیمی خلاقیت را نوعی جنون و دیوانگی تلقی می کند غیرعادی بودن ، بی ارادگی ، خودجوشی و ظاهر غیرعقلائی خلاقیت عاملی بود که افرادی چون لمبروزو( ۱۹۸۱) خلاقیت را نتیجه آسیب عقلی دانسته و برای اثبات ادعای خود نمونه هایی از افراد نابغه و مشاهیر را نام ببرد که کم وبیش عصبی و یا دیوانه بوده اند. مثلا فیلسوفی چون نیچه در تمام زندگی بخصوص زمان خلق آثار خود بین حالت تعادل وعدم تعادل روانی به سر برده است.امروزه نیز افراد عامی بعضا کار غیرعادی و خلاقانه را که تا حدود زیادی از استانداردهای رفتاری و عرف جامعه متفاوت باشد بیمارگونه می پندارند. براساس تحقیقات انجام شده خودکشی، تمایل کمتر به ازدواج و داشتن فرزند کمتر و طلاق زیاد در زندگی افراد خلاق بیشتر از نرم جامعه است.تحقیقات جدید صورت گرفته براساس معیارهایIV-DSM[55]( چهارمین ویرایش سیستم طبقه بندی بیماریهای روانی – انجمن روانپزشکی امریکا) نشانگر شیوع بیشتر اختلالات روانی در میان افراد خلاق است . شایع ترین اختلالات انواع بیماریهای اسکیزوفرنیا و اختلالات خلقی گزارش شده است . امیل کراپلین طی تحقیقات خود به این نکته اشاره می کند که احتمالا اختلال روانی مانیا[۵۶]( شیدائی ) باعث دگرگونی هایی در فرایند تفکر شده و منجر به افزایش خلاقیت گردد. خودکشی و اختلالات روانی بیشتر در میان هنرمندان که مصادیق بارز خلاقیت محسوب می شوند دلیل دیگر ارتباط بیماریهای روانی و خلاقیت شمرده می شود . فلیکس پست ( ۱۹۹۴) روانشناس انگلیسی با بررسی فراوانی اختلالات روانی در بین افراد خلاق و برجسته نشان داده است که ارتباطی بین این دو عامل وجود دارد ( احدی ، مظاهری و فخری ، ۱۳۷۱، ص۳). عامه مردم نیز کم وبیش در مورد ایده ها ی خلاقانه نظر نامناسبی دارند بطوریکه با مسخره کردن و دیوانه پنداری موجب یاس افراد خلاق می شوند. برنارد شاو در این باره می گوید ” تمام اندیشه های بزرگ ابتداء مسخره پنداشته می شوند “( موید نیآ ، ۱۳۸۴، ص ۱۶۴).
– خلاقیت بعنوان نبوغ شهودی[۵۷] : با تعدیل دیدگاه دیوانه پنداری، ماهیت اشراقی[۵۸] ، شهودی و غیرقابل آموزش بودن خلاقیت مطرح گردید که دارنده آن شخصی نادر و متفاوت تلقی شود که می تواند بدون واسطه و استفاده از قدرت استدلال و بطور مستقیم ایده خلاق را دریابد . لغزشهای ظاهرا غیرمنطقی ، کپرنیک و کالیله را یاری کردند تا نظریه های خود را به نظم درآورنداینان راه های ذهنی معمولی و منطقی تفکر را پیگیری نکردند. بلکه به واسطه کمک ذهن ناخودآگاه هدایت شده اند. مطابق این دیدگاه خلاقیت را نمی توان آموزش داد چرا که غیرقابل پیش بینی بوده و از اصول خاصی پیروی نمی کند و درعین حال غیرعقلائی ومختص افراد غیرعادی است ( مردیث[۵۹] ، ۱۹۱۱ ). درمجموع خطرناک است که بپنداریم خلاقیت ها از مکاشفه و اشراق سرچشمه می گیرند و نتیجه بگیریم که دیگر نمی توانیم و نیازمند هم نیستیم کاری در این باره انجام دهیم این کار شبیه معمای جعبه سیاه است که مستلزم به کنار گذاشتن مساعی آگاهانه و در انتظار ظهور مکاشفه نشستن است. با این حال امیدواری ما به شهود و مکاشفه باید گاهگاهی باشد نه همیشگی . با این فرض سهم آن نیزارزشمند خواهد بود ( قاسمی ، ۱۳۸۶، ص ۶۷).
– خلاقیت به عنوان نیروی حیاتی[۶۰] : داروین به موازات نظریه مشهور تکاملی خود ، خلاقیت را عامل ذاتی حیات که پیوسته در حال نوشدن است دانست. براین اساس ماده بی جان غیرخلاق محسوب می گردد . به نظر می رسد که نیروی خلاق تکامل ، خود را به صور گوناگون پایان ناپذیری عرضه می کند که یکتا ، بی نظیر ، غیرقابل تکرار و بازگشت ناپذیر هستند.(دوبزهانسکی[۶۱] ۱۹۵۷). یکی از پیشتازان این نظریه بیولوژیکی شخصی بنام ادموند سینوت ( ۱۹۶۲ )است وی اعتقاد داشت که حیات ماهیتا خلاق است چرا که خود را سازمان می دهد تنظیم میکند و همواره در حال نوشدن می باشد . در این میان انسان بی همتاست چون از داده های درهم و برهم ، اثری هنری و یا علمی پدید می آورد انسان توانائی آنرا دارد که الگوهای تنظیمی خود را خلق کند.
– نظریه تداعی گرایی[۶۲] : تداعی گرایی بعنوان مکتب مسلط روانشناسی قرن نوزدهم امریکا و انگلستان که ریشه در افکار و عقاید جان لاک دارد اذعان می کند ایده های جدید ، از ایده های قدیم و بوسیله آزمون و خطا حاصل می شوند به عبارت دیگر وقتی که ایده ای خاص در ذهن ظاهر شود ایده مرتبط نیز بلافاصله در ذهن متداعی می گردد هرقدر این دو ایده بیشتر، تازه تر و واضحتر بهم مرتبط باشند. احتمال همراه شدن آنها بیشترخواهد بود. بنابراین سه اصل مهم فروانی[۶۳] ، تازگی[۶۴] و وضوح[۶۵] در نظریه تداعی گرایی مهم هستند. ایده های تازه در واقع ترکیبی از ایده های قدیم هستند که از نو سازماندهی شده اند . تفکر خلاق نیز چیزی جز برقراری ارتباطات ذهنی[۶۶] نیست وهرچه انسان قادر به تداعی بیشتری باشد خلاقیت بیشتری خواهد داشت .
– نظریه گشتالت[۶۷] : کلی نگری شاکله نظریه گشتالت را تشکیل میدهد. فلذا خلاقیت نیزعبارت از بازسازی الگوهایی است که ساختار ناقص دارند و ذهن در صدد تکمیل آن است به عبارتی دیگر تفکر خلاق معمولا با وضعیتی مسئله دار شروع می شود که از جهاتی ناتمام است و نهایتا ذهن جهت کامل و هماهنگ کردن آن فعال شده و راه های جدیدمی یابد .
نظریه روانکاوی[۶۸]:(خلاقیت بعنوان نتیجه تصعید[۶۹] و پالایش روانی[۷۰] و تعادل حیاتی[۷۱])همواره مفهوم روانکاوی نام زیگموندفروید[۷۲] (۱۹۴۹)یکی از تاثیرگذارترین متفکرین تاریخ جهان و واضع تئوری روانکاوی را تداعی می کند. روانکاوی فروید ، بیش از هرمکتب دیگری ایده هایی بنیادی در مورد خلاقیت ارائه داده است که رهنمودی برای پژوهشهای علمی مربوط است . فروید معتقد بود خلاقیت و هنر در واقع نوعی تطهیر عاطفی و پالایش روانی است که موجب حفظ سلامتی انسان می شود. به زعم او هنرمند خلاق کسی است که هنر را وسیله ای برای ابراز تعارضات درونی خود قرار داده و تمایلات مطرود و سرگوفته را در قالب پذیرفته شده ای ظاهر می سازد که در غیر این صورت می بایست شاهد روان نژندی فرد باشیم. به نظر فروید رشد و تعادل روانی فرد درگرو تعادل صحیح بین نیروهای خلاقه و نیروهای متهاجم(تا حدودی با برتری نیروهای خلاقه)بستگی دارد. فروید زندگی و هر نوع گرایش مثبت به آنرا ناشی از یک نیروی غریزی بنام اروس[۷۳] ( نام خدای عشق در یونان قدیم وسمبل غریزه عشق به زنده ماندن ) می داند که سرمنشاء همه نیروهای خلاقه و حیاتی است . در مقابل از نیروی غریزی دیگری بنام تاناتوس[۷۴] (نام خدای مرگ و برادر هوپنوس[۷۵] که خدای خواب در نزد یونانیان قدیم بود) نام می برد که مانع خلاقیت و انرژی حیاتی است (وهاب زاده،۱۳۶۶،ص۲۰). او معتقد بود خاستگاه خلاقیت ، در تعارضی[۷۶] است که در ذهن ناخودآگاه وجود دارد و ذهن پیوسته در پی حل آن است که در صورت حل موجه و موفقیت آمیزمنجر به خلاقیت میگردد(با کمک بخش خودآگاه شخصیت) و گرنه آن تعارض واپس زده شده و یا در شکل بیماری (روان نژندی[۷۷] ) ظاهر می گردد(مغایر راه حل بخش خودآگاه شخصیت ). بنابراین خلاقیت و روان نژندی هر دو ریشه واحد در تعارضات ناخودآگاه فرد دارند یعنی هم فرد خلاق و هم فرد روان نژند با یک نیروی واحد هدایت می شوند . شخص خلاق ، در واقع میزان کنترل “خود”[۷۸] بر روی “نهاد”[۷۹] را کم کرده و اجازه میدهد اندیشه های آزادخیز[۸۰] ناخودآگاه بروز داده شوند یعنی تکانه های خلاق[۸۱] از سطح ناخودآگاه به سطح خودآگاه آیند. به نظر فروید خلاقیت ماهیتی چون غذا دارد. بوسیله غذا تنش درونی و عدم تعادل ناشی از گرسنگی فرد رفع می گردد بوسیله خلاقیت نیز تنش فرد برطرف می گردد.در هرحال به زعم فروید خلاقیت ریشه بیمارگونه داشته و نتیجه عدم تعادل و تعارضات درونی است . فروید معتقد بود جوامع اساسا نسبت به رفتار خلاقانه حالت تدافعی و حتی سرکوبگر دارد .
روانکاوان و پیروان جدید فروید معتقدند خلاقیت نه در ناخودآگاه ، بلکه ریشه در نیمه آگاه دارد ، ذهن نیمه آگاه بدلیل داشتن آزادی در جمع آوری ایده ها ، مقایسه و آرایش مجدد آنها ، سرچشمه خلاقیت به شمار می آید. افرد خلاق لزوما دارای زمینه های بیمارگونه و آشفتگی روانی نیستند بلکه همچون افرادی دارای چهارچوب شخصیتی محکم هستند تا بتوانند به عمق ناخودآگاه خود مراجعه و پس از کشفیات خلاقانه سالم به واقعیت برگردند. اریک فروم(۱۹۴۱) بیان می دارد که خلاقیت در شرائط سلامتی و هماهنگی فعالیت روانی بروز داده می شود(کفایت،۱۳۷۳، ص۲۳).او پنج طرح شخصیتی را که شامل شخصیت پذیرا ، بهره کش ، سوداگر ، محتکر و سازنده است توصیف می نماید که آخرین آنها نمونه کامل شخصیت رشد یافته بوده و ویژگی مهم آن ” عشق به خلاقیت “است . چهارچوب نظریه فروم در تائید نقش ویژه عوامل محیطی و فرهنگی است که به شخصیت افراد شکل می دهد. او می گوید ” افراد محصولی از فرهنگ خویش هستند” براین اساس در جوامع صنعتی ، انسانها دچار از خودبیگانگی[۸۲] می شوند(وهاب زاده ، ۱۳۶۶، ص ۳۳ و۳۴).
– نظریه انسانگرایی کارل راجرز[۸۳]وآبراهام مازلو[۸۴] : راجرز (۱۹۵۴) و مازلو(۱۹۶۲) دو تن از مشهورترین روانشناسان انسانگرا[۸۵] هستند. راجرز صاحب نظریه “پدیدارشناختی[۸۶]معتقد است انگیزه عمده دررشد شخصیت عبارت است از ” تمایل فعلیت بخشیدن به استعدادها ، توانائیها و خواسته ها ” . خلاقیت نیز در حقیقت نوعی خودشکوفائی[۸۷] بعنوان عالی ترین مرحله ارضاء نیازها و رشد شخصیت است و آن عبارت است از اینکه موجود زنده میل دارد و تلاش می کند تمام استعدادهای بالقوه خود را تا حد امکان بالفعل ساخته و تعالی ببخشد. (وهاب زاده ، ۱۳۶۶، ص ۴۰). خاستگاه این میل ، واقع بینی ، استقلال عقیده و رضایت درونی فرداست . بطوریکه واقعیت پدیده ها را همانگونه که هستند بپذیرد ، نظرات خود را تابع دیگران نسازد و از نتیجه تلاش فکری و کار خلاقانه نیز احساس شعف نماید. به زعم راجرز امنیت روانی و آزادی ، احتمال ظهور خلاقیت را افزایش می دهند(مویدنیا ، ۱۳۸۴،ص ۱۶۵). مازلو خلاقیت را به دو حالت عمده ” خلاقیت استعداد ویژه[۸۸] ” و” خلاقیت خودشکوفائی[۸۹] ” تقسیم بندی می کند. به نظراو شکل اول می تواند همراه با حالت روان نژندی نیز بروز داده شود لکن شکل دوم در بستر شخصیتی سالم ظاهر می گردد (کفایت ، ۱۳۷۳ ، ص ۲۸). هاتز[۹۰] ( ۲۰۰۱) تصریح دارد در نظریه های انسانگرایانه خلاقیت ذاتی انسان در نظر گرفته شده است . چراکه انسان سرشت زیباشناسانه داشته و میل وافر به پیشرفت دارد و دراثر نیل به موفقیت و عملکرد خلاقانه احساس مثبت کسب می کند( حاجی دخت ، ۱۳۸۷، ص ۴۰ ).
– نظریه تحلیل عوامل[۹۱] گیلفورد[۹۲] : در بحث ماهیت و اندازه گیری خلاقیت بیش از هرکس دیگر نام گلیفورد(۱۹۶۰)مطرح است. به نظر او هوش ۱۲۰ عامل و توانائی مختلف را شامل می شود که تنها حدود ۵۰ عامل آن شناخته شده است . این توانائیها به دو دسته اصلی “مربوط به حافظه ” و “مربوط به تفکر” تقسیم می شوند البته سهم توانائیهای مربوط به تفکر خیلی زیادتر است. توانائیهای تفکر همگرا[۹۳] و تفکر واگرا[۹۴] بخشی از توانائیهای تفکر هستند که هر کدام عوامل ریزتری نیز دارند . گیلفورد در ابتدا ، توانائیهای مربوط به خلاقیت را شامل تفگر واگرا دانست اما بعدا دریافت عوامل جزیی تر دیگری نیز در این مقوله دخیل هستند. به نظر گیلفورد تفکر واگرا یا همان خلاقیت هشت بعداساسی به شرح زیر دارد که عبارتنداز : ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴).
۱- حساسیت به مسئله[۹۵] ۲- سیالی[۹۶] ۳- افکار نوین[۹۷] ۴ – انعطاف پذیری [۹۸]
۵- هم نهادی ( ترکیب )[۹۹] ۶- تحلیل گری[۱۰۰] ۷- پیچیدگی[۱۰۱] ۸- ارزشیابی [۱۰۲]
نظریه رشد روانی – اجتماعی اریک اریکسون[۱۰۳] : یکی از نظریه پردازان بنام عرصه روانشناسی که در تائید تاثیر بلامنازع تجربه ، فرهنگ ، محیط و اجتماع در برابر وراثت بر شکل گیری شخصیت و خصوصیات روانی انسانها مانند ابتکار و خلاقیت سخن گفته اریک اریکسون[۱۰۴] (۱۹۰۲) روا نکاو و روانشناس مشهور آمریکایی و واضع نظریه رشد روانی – اجتماعی است که رابطه میان شخصیت و گستره اجتماع و فرهنگ را نشان می دهد وی هشت دوره قابل پیش بینی و معینی برای رشد که از بدو تولد شروع و تا کهنسالی ادامه می یابد فرض می کند که هرکدام دارای نیازها ، تجارب ، تضادها ، تعارضات مخصوص خود است . برای مثال تجربه خلاقیت و ابتکار کودکان در مرحله سوم ( ۳ تا ۶ سالگی ) مطرح می گردد که در تضاد و تعارض[۱۰۵] با تجربه احساس گناه است و درحالت توازن ، اکثر مردم حد میانه تجربه ها را در پیش می گیرند که در آن میزان تجربیاتی که احساس ابتکار را به آنها می دهد احتمالا بیشتر از میزان تجربیاتی است که منجر به احساس گناه می شود . در دوره سوم رشد کودک شروع به کشف جهان می کند و می آموزد که دنیا چگونه جایی است و او چگونه می تواند بر آن تاثیر گذارد . هرگاه فعالیت کودک موفقیت آمیز باشد ، با دید سازنده با دنیا برخورد و حس ابتکار پیدا می کند و هرگاه مورد سرزنش و تنبیه قرار گیرد ، در برابر بیشتر کارهای خود احساس گناه خواهد داشت . تاثیرات برخورد با تجارب و نحوه حل تعارضات ، بیشتر در میانسالی خود را نشان می دهند که در صورت حل موفقیت آمیز تعارضات ، توانائی همکاری و همراهی فرد با دیگران و اشتغال به کارهای خلاقانه فراهم می گردد . ( بنی جمالی و احدی ، ۱۳۷۰ ، ص ۱۸).
نظریه سینکتیکز یا بدیعه پردازی[۱۰۶] گوردون : درسال ۱۹۶۱ ویلیام گوردون[۱۰۷] این روش را برای توضیح جریان بروز خلاقیت و نوآوری ابداع و ارائه کرد. وی اعتقاد داشت می توان با یک سری تمرین های گروهی ، خلاقیت را آموزش و توسعه داد مهم ترین عنصر در بدیعه پردازی همان استفاده از قیاس است . به زعم گوردون تولید فکر وعمل نوآورانه چندان ماهیت پیچیده ندارند و تقربیا برای تمام افراد قابل دسترس است وی چهار پایه برای بدیعه پردازی برشمرده که عبارتند از :
۱- خلاقیت به واسطه داشتن آثار شگرف و مفید در زندگی دارای اهمیت است .
۲- فرایند خلاقیت به هیچ وجه اسرارآمیز نیست بطوریکه می توان آنرا شرح داد ، آموزش داد و بکار برد عوام آنرا اسرارآمیز و ذاتی افراد خاص می پندارند در حالیکه با تحلیل آگاهانه قابل انتقال و افزایش است .
۳- ماهیت فرآیندهای خلاقیت در تمامی رشته ها یکی است . هرچند مردم عادی خلاقیت را بیشتر در زمینه هنر قبول دارند و حاصل آنرا در زمینه مهندسی و علوم ” اختراع [۱۰۸]” می نامند.
۴- فرایند بروز خلاقیت فردی و جمعی شبیه هم هستند هرچند اکثر مردم خلاقیت را امر فردی می پندارند .
گوردون تاکید داشت در خلاقیت بعد عاطفی از بعد عقلی و نامعقول از معقول بیشتر است فلذا می بایست برای بروز خلاقیت ضرورتا عناصر نامعقول و عاطفی درک شده و با کشاندن عناصرعاطفی و ناخودآگاه به سطح آگاهی و کنترل آن ، زمینه بروز خلاقیت را فراهم کرد( بهرنگی ، ص ۲۱۴ ).
تفاوت خلاقیت با نوآوری[۱۰۹]
خلاقیت مورد علاقه روانشناسان و نوآوری مورد علاقه جامعه شناسان است (فرنودیان ، ۱۳۷۰ ،ص ۶). البته ظاهرا مفاهیم خلاقیت و نوآوری مشابه هم به نظر می رسند حقیقت نیز چنین است هر دو مفهوم ارتباط نزدیکی به هم دارند چرا که هردو به ایجاد ایده و پدیده جدید معطوف هستند با این تفاوت که خلاقیت به عنوان عامل فردی ، ذهنی و درونی ، ریشه نوآموری محسوب می شود. به عبارت دیگر نوآوری مرحله کاربردی و محصول نهایی خلاقیت است. چنانچه نتیجه خلاقیت به صورت یک محصول ، خدمات و روش انجام کار جدید تجلی یابد نوآوری ظاهر شده است. بنابراین خلاقیت خمیرمایه و جوهره نوآوری محسوب می شود . به عبارت دیگر ، درخلاقیت اطلاعات جدید بدست می آید و در نوآوری آن اطلاعات به صورتهای گوناگون در بازار عرضه می شود. با این حال ممکن است خلاقیت افراد به مرحله ظهور نرسد اما درهرحال افراد نوآور خلاق محسوب می شوند بنابراین نوآوری اعم از خلاقیت است. یعنی در فرایند خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری ، آن اطلاعات به صورتهای گوناگون عرضه می شود. از این منظر است که اهمیت ایجاد بستر و شرائط بروز خلاقیت بسیار مهم و حیاتی به نظر می آید . تئودور لویت استاد دانشگاه هاروارد در خصوص تفاوت خلاقیت و نوآوری می گوید ” خلاقیت اندیشیدن به چیزهای جدید و نوآوری انجام دادن کارهای جدید است “. در حالیکه تعداد افراد خلاق اغلب به تعداد زیاد وجود دارند تعداد افراد نوآور کم است و در نتیجه نظریه های افراد خلاق از آنجائیکه مورد استفاده قرار نمی گیرند ، بی فایده می ماند . پیترز و واترمن در کتاب” به سوی بهترین ها “اذعان می کنند ” قهرمان نوآور، یک فرد رویایی و یا یک غول روشنفکر نیست ، او می تواند دزد نظریه ها باشد بدین معنی که نظریه دیگران را بگیرد و آنرا به مرحله عمل درآورد( موید نیا ، ۳۴). روزنفلد[۱۱۰](۱۹۹۱) معتقد است خلاقیت نقطه شروع هر نوآوری است وی معادله زیر را برای توجیه رابطه خلاقیت و نوآوری پیشنهاد نمود . ( انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری )
ارتباط خلاقیت با هوش[۱۱۱]
در بحث ارتباط و یا تفاوت هوش و خلاقیت باید گفت عملکرد افراد خلاق درآزمونهای هوش چندان قابل توجه نیست. ظاهرا علت این امر روشن است آنها در واقع هنجارهای آزمونهای هوشی را قبول ندارند و از پاسخ دادن به آنها امتناع می کنند و بیشتر کار فردی را قبول دارند تا کار گروهی ( مینا کاری ،۱۳۶۸، ص ۷۸). برای آنکه تفاوت هوش و خلاقیت را در یابیم فرض می کنیم کسی که هواپیما را اختراع نموده است خلاقیت داشته است اما کسی که خلبانی را خوب یادگرفته است با هوش است . شاید عموم مردم چنین تصور نمایند که خلاقیت همان داشتن هوش و استعداد بالا است در حالیکه چنین نیست . تورنس ( ۱۹۶۳) اذعان می کند تمام پژوهشگران مربوط ، اتفاق نظر دارند که خلاقیت متفاوت از آن چیزی است که به عنوان توانائی هوشی شناخته شده و با تستهای مخصوص سنجیده می شود ( سایت اینرنتی تی سی رکورد ، ص ۱). جوهره اصلی خلاقیت عبارت از یک گرایش به نوع فعالیت فکری است نه صرفا داشتن هوش سرشار . خلاقیت اساسا ربطی به هوش بالا ندارد بعبارت دیگر افراد با هوش الزاما دارای خلاقیت نیستند. چه بسیارند کسانی که در محیط زندگی ما قرار دارند و از هوش و استعداد شگرفی برخوردار هستند لکن از ارائه هرنوع راه حل نو به مسائل و مشکلات عاجز هستند آنها فقط قادرند راه حلهای قدیمی و موجود را بیابند و میل چندانی به یافتن پاسخ های احتمالی و نو ندارند حفظ متون بلند، فرمولها و بیان عین آموخته ها بدون کم وکاست، نمونه فعالیت ذهنی این قبیل افراد است نیل به موفقیت اساسی ترین هدف و روش زندگی این قبیل افراد را تشکیل می دهد. البته این نوع استدلال نباید به معنی خلاق نبودن افراد مستعد تعبیر شود آنان نیز مانند سایر انسانها ممکن است خلاقیت داشته یا نداشته باشند. بدیهی است وجود خلاقیت در این قبیل افراد بواسطه برخورداری از زمینه مساعد هوش شرسار، اثرات شایان توجهی درپی داشته و هوشبهر بالا شانس خلق آثار شگرف و ایده های مهم تری را ایجاد خواهد کرد. بنابراین پیام مهم مطلب فوق این است که خلاقیت تنها ویژگی افراد تیز هوش و نوابغ نبوده بلکه متعلق به تمامی انسانهاست یعنی همه افراد معمولی بالقوه توانائی خلاقیت در حد خود را دارند.
تورنس و تورنس (۱۹۷۳) ، پارنز ( ۱۹۶۳) دی بنو ( ۱۹۷۰ ) فلدهیوسن و کلینکن برد (۱۹۸۶)در تحقیقات خود نشان داده اند که خلاقیت با شدت کم یا زیاد بصورت بالقوه در همه انسانها وجود دارد(سام خانیان ،۱۳۸۱،ص ۳۰ ).البته بدون داشتن حدی از هوش متوسط نیز نباید انتظار کارکرد و گرایش خلاقانه قابل توجهی از فردی داشت . بااین حساب افراد کم هوش و عقب مانده ذهنی تا حدود زیادی از مقوله بحث ما خارج خواهند بود. تورنس (۱۹۶۷)در طی تحقیقات خود دریافت که وقتی بهره هوشی پائین تراز حد معینی است خلاقیت نیز محدود است در حالی که فراتر از این حد( بهره هوشی۱۲۰ الی۱۱۵). خلاقیت تقریبا بعد مستقلی پیدا می کند مفهوم این یافته آن است که داشتن حدی از هوش برای بروز خلاقیت شرط لازم(نه کافی)است براین اساس نظریه آستانه ای همبستگی بین هوش وخلاقیت در ادبیات تئوریهای تورنس وارد شده است ( کفایت ، ۱۳۷۳، ص ۹۲ و ۹۳ ) . تورنس با مرور مطالعات موجود به این نتیجه رسید که همبستگی میان خلاقیت و هوش هنگام استفاده از آزمونهای کلامی ۲۰% و هنگام استفاده از آزمونهای غیرکلامی ۶% است نهایتا وی همبستگی ۱۶% را برای دو عامل هوش و خلاقیت ذکر کرد( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۱). تحقیق کلاسیکی که گتزلس[۱۱۲] و جکسون[۱۱۳] انجام دادند موید آن است که تا ضریب هوشی ۱۲۰ ، خلاقیت و هوش همبستگی نزدیک دارند ، لیکن از آن پس ، این دو از هم فاصله می گیرند یعنی هوش تنها پیش نیاز خلاقیت می شود( قاسمی ، ۱۳۸۶، ص ۷۱). طبق نظر لفرانسوا(۱۹۹۵) در مجموع می توان گفت که هوش بالا به منزله خلاقیت بالا نیست ، اما کم هوشی می تواند مانع خلاقیت باشد ( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴).
جالب توجه است بنا به تحقیقات صورت گرفته اکثر کارهای خلاق توسط افرادی انجام شده که در کودکی نه تنها به عنوان نوابغ شناخته نشده اند و حتی گاها تنبل نیز بوده وعملکرد تحصیلی و اجتماعی بسیار ضعیفی داشته اند. مثلا لوئی پاستور کاشف عامل میکرب به عنوان یکی از نوابغ و خلاقان مشهورجهان ، درآموزش درس شیمی در مدرسه مشکل جدی داشته است . یا اینکه انیشتین در دوران کودکی مورد شماتت و استهزاء معلم خود واقع بوده است بطوریکه در مورد او ذکر شده است که معلم به مادرش گفته بود ” این کودک مثل سگ تنبل است هیچ چیز از او ساخته نیست ” ( میناکاری ، ۱۳۶۸، ص ۸۰). انیشتین در نوشته های خود با تعدیل این معنا به نوعی عادی بودن خود را از نظر داشتن هوش واستعداد تصریح می نماید ” من دارای استعداد و قریحه خاصی نیستم فقط حس کنجکاوی شدیدی دارم ” . مخترع مشهور جهان توماس ادیسون (۱۹۰۳) معتقد بود ۹۹ درصد نبوغ را تلاش و عرق ریختن و ۱ درصد آنرا استعداد تشکیل میدهد . بنا بر این وجود هوشبهر متوسط و بالا در بروز خلاقیت بیشتر شرط لازم است تا شرط کافی و ماهیت خلاقیت بیشتر اکتسابی است تا فطری . نتیجه علمی و عملی دریافت این حقایق از سوی دانشمندان واقعا برای همه ، بخصوص دست اندرکاران تعلیم وتربیت و مدیران جامعه هیجان انگیزو جالب خواهد بود بدین معنی که با فرض داشتن حد متوسطی از هوش می توان شرائط رشد خلاقیت و نوآوری را در دانش آموزان تقویت کرد پس امکان تاثیر گزاری عوامل محیطی و اکتسابی در این امر بسیار مهم است که امکان دخل وتصرف را نسبت به عوامل ارثی آسان تر می نماید . فرض شمرده می شود چنین هدف بسیار ارزشمند می تواند در سرلوحه برنامه ریزیها و اقدامات حمایتی والدین ، مربیان و مدیران مراکز آموزشی قرار گرفته و زمینه های رشد و پیشرفت جامعه را فراهم آورد. فرض مخالف بصورت دخل و تصرف در توارثی بودن زمینه خلاقیت حقیقتا بسیار مشکل می نماید چرا که دخل و تصرف در برخورداری از یک موهبت مادرزادی دراغلب موارد بسیار مایوس کننده است تصور زحمات و هزینه های کم نتیجه والدین کودکان عقب مانده ذهنی می توتند شاهد این مدعا باشد. با وجود این همه امکانات و پیشرفت های علمی، متخصصان تا چه اندازه می توانند عملکرد رفتاری و فعالیت ذهنی عقب ماندگان ذهنی را بهبود بخشند ؟
در سال ۱۹۲۰ میلادی گروهی از محققان در ایالت کالیفرنیای امریکا برای پیگیری یافتن ارتباط هوش و خلاقیت تحقیقات دامنه داری انجام دادند آنان پس از ارزیابی هوشبهر هزاران دانش آموز ، صدها نفر پراستعداد را شناسائی نمودند پس از پنجاه سال دوباره وضعیت افراد شناسائی شده بررسی گردید که در کمال تعجب مشاهده شد هیچکدام از آنان نه تنها خلاقیتی نداشته اند بلکه مشهور هم نشده بودند . تحقیقات کاکس و تولمن نشان داد اغلب نوابغ برجسته و خلاقان مشهور دنیا ضرورتا هوشبهرهای بالائی نداشته اند. آنان دریافتند در سطح هوشبهر ۱۰۰ تا۱۳۰ همبستگی معنی داری بین هوش و خلاقیت وجود دارد لکن پس از آن گاهش می یابد درعین حال اغلب آنان وضع تحصیلی و آموزشی خوبی هم نداشته اند و بعضا تنبل هم بوده اند . نشان دادن علائم زودرس از پیشرفت فوق العاده در درس و زمینه خاص ، همواره نوید بخش روشن شدن چراغ ابداع و نوآوری اغلب افراد خلاق بوده است یعنی آنان در سنین خیلی پائین تر از همسالان خود علائم پیشرفت را از خود بروز داده اند این علائم در واقع نشانه های پیشگوئی ظهور خلاقیت آنان بوده است . مثلا پاسکال وقتی یازده سال داشت قوانین اصلی هندسه را می شناخت.
مطالعات تکمیلی و دقیق تر اخیر نشانگر آن است که در حقیقت هیچ خلاقیت آشکاری نیست که با هوشبهر حداقل ۱۲۰ همراه نباشد. افرادی که هوشبهرهای بالاتر از حد متوسط دارند معمولا درآزمونهای خلاقیت نیز نمره های بالایی می گیرند اما از سطح هوشی معینی به بالا( مثلا در سطح هوشبهرهای بالاتراز۱۲۰) رابطه بسیار ناچیزی بین هوش و نمره های خلاقیت وجود دارد یعنی در هوشبهرهای بالاتر همبستگی بطور ناگهانی گاهش یافته و این دو، بعد مستقلی می یایند( حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۱). چه بسیارافرادی که با هوشبهرهای بسیار بالا در آزمونهای خلاقیت نمره های بسیار پایینی دارند و از سوی دیگر افرادی نیز وجود دارند که از هوش مختصر بالاتر از حد متوسط دارنداما در آزمونهای خلاقیت نمره های بسیار بالایی بدست می آورند . براین مبنا برخی از متخصصان از جمله تورنس یک ” الگوی آستانه ای[۱۱۴] ” از خلاقیت ارائه کرده اند طبق این الگو میزان هوش فرد باید از حد معینی بالاتر باشد تا بتواند آثار خلاقی در رشته خود بوجود آورد بنابراین در مورد توانائیهای مختلف ، آستانه هوش لازم برای ایجاد دستاوردهای خلاق متفاوت است مثلا احتمال دارد که کشف یک اصل جدید در فیزیک یا ریاضیات نظری مستلزم داشتن هوشبهر بالاتری باشد تا نوشتن یک داستان کوتاه بدیع(هلیگارد، ۱۹۸۳ص ۵۵).
گیج و برلاینر(۱۹۸۸) بسته به اینکه فرد دارای خلاقیت بالا یا کم و یا هوش بالا یا کم باشد ، ویژگیهای زیر را برای آنان بیان می نمایند :

  • خلاقیت بالا- هوش زیاد : چنین افراد دارای قدرت کنترل کافی روی رفتار و آزادی عمل بوده و بسته به شرائط کودکانه و بزرگسالانه رفتار می کنند.
  • خلاقیت بالا – هوش پائین : چنین افرادی با خود و مدرسه تعارض شدید دارند بدین لحاظ احساس بی کفایتی و ناشایستگی می نمایند و در محیطهای بدون فشار عملکرد ایده آلی دارند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:17:00 ب.ظ ]




وجود تأویل یا شبهه موضوعی است که از دیدگاه فقه اسلامی بغی را به عنوان جرم سیاسی مطرح کرده و آن را از جرایم عادی مانند قتل، غارت، محاربه و قطع طریق متمایز می‌کند. مقصود از تأویل این است که افرادی که علیه حکومت اسلامی دست به اقدام زده‌اند، برای عمل خویش دلایل و توجیهاتی ذکر می‌کنند .به عبارت دیگر برخلاف جرایم عادی که انگیزه مادی و سودجویانه پشتوانه اجرای آن‌ها است، افرادی که علیه حکومت یا حاکم مسلمان دست به قیام زده‌اند، دلایل و توجیهاتی از قبیل این که انتخاب خلیفه یا حاکم به طور صحیح نبوده، یا وظایف حکومتی خود را انجام نداده و یا دچار انحراف و ظلم شده و مبنای قیام و حرکت آن‌ها است (محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه،ص ۱۷۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این ادعاها، تأویلات ودلایلی که باغیان ارائه می‌کنند، لزوما صحیح و مطابق با واقع نیست؛ کما این که بعد از واقعه به قتل رسیدن عثمان،افرادی که علیه حضرت علی (ع) خروج کردند؛ ادعا می‌کردند که ایشان قاتلین عثمان را می‌شناسد و در مجازات آن‌ها کوتاهی می‌کند. آن‌ها به این دلیل وتوجیه،جنگ جمل را سازمان دادند. یا معاویه به خون خواهی عثمان قیام کرد و جنگ صفین را سبب شد. خوارج متعصب به بهانه پذیرش حکمیت و فاسق شدن علی(ع) در سرانجام جنگ صفین، راه خروج و مخالفت در پیش گرفتند و جنگ نهروان را دامن زدند (یوسفیان ودیگران، دانشنامه امام علی (ع)، ۱۳۸۰، ج۶، ص۲۲۰). یا مخالفین ابوبکر- به حسب نقل اهل سنت- به بهانه این که طبق آیه قرآن، زکات را به کسی می‌دهند که نمازش سبب سکون و آرامش آن‌ها باشد، از دادن زکات اموال خویش به ابوبکر امتناع کردند و ابوبکر با آن‌ها جنگید (آیه شریفه ۱۰۳ سوره توبه: خذ من اموالهم صدقه… وصل علیهم ان صلاتک سَکَن لهم).[۱۰]
از دیدگاه فقهی«باغی» دارای دلیل و توجیهی است که به نظر خودش قیام و مقاومت در مقابل حکومت اسلامی وکارگزاران آن را برایش جایز می‌کند.
لذا کسانی که در مقابل حکومت اسلامی جهت سرقت و غارت اموال مردم خروج کرده‌اند و دارای تأویل و توجیهی نیستند و یا توجیه و تأویلی دارند.، ولی به ایجاد نا امنی در راه‌ها و سلب امنیت مردم یا اقدام به ترور و ریختن خون مردم بی‌گناه اقدام می‌کنند، به عنوان قطاع‌الطریق و محارب مطرح هستند و جرم آن‌ها واجد وصف بغی و جرم سیاسی نیست. اما گروهی که بر امام یا بر حاکم اسلامی خروج کرده و خون و مال مسلمانان را مباح نمی‌دانند و هدف خویش را خلع حاکم یا سرنگونی حکومت اسلامی قرار داده‌اند، به عنوان باغی شناخته می‌شوند و از محاربین و قطاع الطریق تمیز داده می‌شوند (محمد ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه،ص ۱۷۱).
از نظر فقهی میان قطع الطریق و خرابکاری و تروریزم با جرم سیاسی و بغی تفاوت ماهوی وجود دارد. آن این که باغیان یا مجرمان سیاسی دلیل یا شبهه‌ای دارند که آن‌ها را به قیام علیه حاکم اسلامی واداشته است، ولی خرابکاری، ترور و راهزنی هرچند با انگیزه‌های مقابله با حکومت باشد، به دلیل ماهیت رفتار و این که مردم و شهروندان مسلمان هدف مجرمان هستند، جرم آن‌ها سیاسی نبوده وعمل آن‌ها بغی نیست . عکس‌العمل حکومت دربرابر آن‌ها به گونه‌ای متفاوت است که در بحث مجازات براندازی به آن اشاره خواهیم کرد.
ج.وجود سازمان و تشکیلات
پیش از این اشاره کردیم جرم براندازی یک جرم سازمانی و گروهی است وعلی الاصول فرایند براندازی با کار گروهی، حزبی و تشکیلاتی امکان‌پذیر است. این نکته در کلمات دانشمندان اسلامی در خصوص تحقق جرم بغی به دقت مورد توجه قرار گرفته و وجود« منعه»، «شوکت»و«کثرت» در بغات لازم دانسته شده است. از دیدگاه فقهی، جرم بغی یک جرم فردی نیست. اگریک فرد و لو با تأویل و شبهه علیه حکومت اسلامی قیام کند، او را باغی و مجرم سیاسی نمی‌دانند، بلکه اگر خروج به صورت گروهی، حزبی و جمعیت کثیر بود، این جمع و گروه را باغی می‌نامند.
از نظر فقهی، توجیهات، عقاید حزبی و سازمانی جهت مقابله با حکومت پذیرفته شده و عقیده‌ای که طرفدار و پیرو دارد، با اهمیت تلقی و شیوه خاصی در مواجهه با آن اتخاذ شده است. از نظر شریعت، اجازه سرکوب و قلع و قمع احزاب و سازمان‌های مخالف داده نشده و برخورد و تعامل با آن‌ها مستلزم انجام روشنگری، رفع شبهات، انجام خواسته‌های به حق آن‌ها و گوش فرا دادن به سخنان مخالفین است. می‌توان گفت در حقوق اسلامی و در جوامع ابتدایی صدر اسلام، بهترین شیوه تعامل و مدارا با مخالفان، آموزش و تعلیم بوده است که می‌تواند راهنمای خوبی برای گسترش آزادی‌های مشروع و شناخت حقوق مخالفین و وظایف حکومت اسلامی در مقابل مخالفین سیاسی خود باشد.
در لزوم وجود کثرت و شوکت برای تحقق جرم بغی، بعضی اندیشمندان اسلامی راه افراط پیموده‌اند و گفته‌اند؛ اگر افرادی که علیه حاکم اسلامی قیام کرده‌اند، دارای قدرت،شوکت و کثرت نیستند، از عنوان بغی خارج شده و در زمره « محاربین» قرار می‌گیرند (علامه حلی، قواعد الاحکام،ج۲، ص ۲۲۹).[۱۱] این دیدگاه مورد قبول نیست زیرا اولا؛ بعضی از فقیهان میان قیام یک نفر با یک گروه تفاوت قائل نشده‌اند، کما این که شهید اول در لمعه می‌فرماید:
کسی که بر ائمه معصوم خروج کند باغی است، یک نفر باشد مانند (ابن ملجم)یا یک گروه مانند خوارج (محمد بن جمال الدین مکی العاملی(شهید اول)، اللمعه الدمشقیه،ج۲، ص ۴۰۷).
ثانیا؛ آن چه ملاک تمایز میان محارب و باغی است، وجود تأویل و دلیلی برای خروج و ماهیت عمل محارب و باغی است. عمل ابن ملجم در کشتن حضرت علی (ع) اگر مورد ایراد و اشکال از جهت صدق عنوان بغی باشد؛ از این جهت است که یک عمل ترریستی محسوب می‌شود، نه قیام علیه حکومت اسلامی.[۱۲]
نتیجه این‌که؛ تأکید فقیهان بر لزوم وجود فئه یا کثرت در بغات، از باب غالب و تطبیق با موارد حادث شده در صدر اسلام بوده و با توجه به ارفاق‌آمیز بودن مقررات راجع به جرم سیاسی و بغی در اسلام، فرد یا افراد اندکی هم که با تأویل، توجیه و اهداف سیاسی و در جهت رفع ظلم و نجات ملت علیه حاکم یا حکومت اسلامی قیام می‌کنند، باغی محسوب شده و از ارفاقات و امتیازات مجرم سیاسی در اسلام بهره‌مند می‌شوند.
د.مسلمان بودن باغیان
یکی دیگر از موضوعات مطرح در جرم بغی، مسلمان بودن باغیان است اصولا جرم بغی در نزاع‌های داخلی میان مسلمانان مصداق پیدا می‌کند .با ارتکاب بغی، کسانی که علیه حکومت اسلامی و یا حاکم مسلمان شوریده‌اند ازدین خارج نمی‌شوند (ابن قدامهف المغنی،ج۲، ص ۷۰).[۱۳] بنابراین هجوم کفار به سرزمین‌های اسلامی و یا جنگ ومبارزه اهل ذمه با مسلمانان وصف بغی پیدا نمی‌کند (الموسوعه الفقهیه، ذات السلاسل، ج۸، ص ۱۳۳). مسلمان بودن باغیان که مورد تأکید و وفاق اهل سنت است، در قرون میانه اسلام از طرف بعضی ازعلمای شیعه مورد تردید قرار گرفته و معتقد شدند کسانی که در مقابل امام (معصوم) قیام می‌کنند، و لو در ظاهر مسلمان هستند، در واقع از اسلام خارج شده‌اند (شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه،ج۷، ص ۲۶۴). در نظریات فقهی متأخرین شیعه و معاصرین که بغی به قیام علیه حاکم عادل تعریف شده در مسلمان بودن باغیان شبهه و تردید نشده است (علامه حلی،قواعد الاحکام،ج۱، ص ۵۲۲؛ الشریف المرتضی علم الهدی،علی بن الحسین الموسوی، الانتصار، ص ۴۷۶؛ سید محمد حسینی شیرازی، الفقه، ج۴۸، ص ۱۳۱).

۲-۵-۲- رکن معنوی بغی در اسلام

مقصود از رکن معنوی درجرم بغی، قصد عام خروج کنندگان دایر برقیام علیه حکومت اسلامی یا امام و قصد عزل وسرنگونی حاکم یا حکومت اسلامی است. بنابراین اگر خروج‌کنندگان قصد سرنگونی وقیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی ندارند، بلکه صرفا برای سرپیچی ازفرمان حکومت یا عدم همکاری در موضوعی که به نظر ان‌ها خلاف شرع محسوب می‌شود، خروج کرده‌اند، به دلیل فقدان قصد مجرمانه باغی محسوب نشده و مجوزی جهت درگیری وبازداشت یا قتل آن‌ها وجود نخواهد داشت. به تعبیر دیگر وبه زبان امروزی می‌توان گفت؛ از نظر فقهی میان «خروج بر حاکمیت» با « خروج از حاکمیت» تفاوت وجود دارد.لذا عقیده صاحب‌نظران در مورد قیام امام حسین(ع) علیه سلطنت یزید این است که تا زمانی که حضرت صرفا به دلیل این که بیعت با یزید را انحراف اساسی از شریعت می‌دانست وبه علت سرپیچی از بیعت از مدینه خارج شد، رفتار حضرت حتی از دیدگاه کسانی که حکومت یزید را مشروع می‌دانستند، بغی و خروج محسوب نمی‌شود (عبدالقادر عوده، التشریع الجنایی، ج۲، ص ۶۸۶؛ محمد ابوحسان، احکام الجریمه والعقوبه فی الشریعه الاسلامیه، ص ۳۸۸).[۱۴]

۲-۶- اقسام بغی

حرکت‌هایی که علیه نظام حکومتی صورت می‌گیرد براساس انگیزه آن به دو دسته تقسیم می‌شود:
الف: حرکت‌هایی که هدف آن براندازی حکومت است؛
ب: حرکت‌هایی که هدف آن سرنگون کردن حاکم و یا مخالفت با اوست.
و هر کدام از این دو دسته نیز بر اساس شکل و نحوۀ انجام آن ممکن است به دو صورت مسلحانه و غیر مسلحانه، یعنی؛ در مجموع به چهار صورت انجام شود:
۱٫حرکت‌های مسلحانه با هدف سرنگونی حکومت؛
۲٫حرکت‌های غیر مسلحانه به منظور سرنگونی حکومت؛
۳٫حرکت مسلحانه به منظور سرنگونی حاکم یا مخالفت با او؛
۴٫حرکت غیر مسلحانه به منظور سرنگونی حاکم و مخالفت با او؛
در ادامه به هر کدام از این اقسام با رعایت اختصار می‌پردازیم:
۱.حرکت‌های غیر مسلحانه به منظور سرنگونی حکومت اسلامی
حرکت‌هایی که از سوی مخالفان داخلی حکومت اسلامی به منظور سرنگونی حکومت اسلامی صورت می‌گیرد گاهی به شکل خزنده و مخفی با بهره گرفتن از سلاح‌های تبلیغاتی و ایجاد جنگ روانی صورت می‌گیرد و تأثیر این شیوه برای براندازی حکومت به مراتب بیشتر و برخورد با آن از رویارویی مسلحانه بدون شک مشکل‌تر است: یکی از محققان و صاحب‌نظران این گروه را به چند دسته تقسیم کرده است.

۲-۶-۱- منافقین (توطئه‌گران)

گروهی که از روی عناد و یا سوء نیّت، جریان انحرافی در جامعه اسلامی به وجود آورده، و زمینه‌ساز شورش و نافرمانی- به طور خزنده و مستتر می‌شوند. آنان در ظاهر خود را با جریان قانونی و عادی دولت اسلامی هماهنگ می‌کنند و از پوشش‌های به ظاهر اسلامی در مخفی نگهداشتن مقاصد خود استفاده می‌نمایند. مشابه آن را در جریان « مسجد ضرار» مشاهده می‌کنیم که پیامبر (ص) با شدّت و قاطعیت با آن برخورد نمود و حتی به قیمت تخریب مسجد (ضرار) توطئه خزنده بانیان مسجد ضرار را سرکوب کرد. کیفیت برخورد با این نوع جریان‌های سیاسی نفاق را می‌توان از آیات متعدد قرآن که در این زمینه نازل شده به ویژه در سوره‌های مبارکه بقره و منافقین به دست آورد. گرچه دولت اسلامی با این گروه قاطعانه برخورد می‌کند، ولی از نظر فقهی از بغات محسوب نمی‌شوند (عمید زنجانی، فقه سیاسی اسلام، جلد۳، ص ۳۱۰) و می‌توان آنها را محارب و عمل آنها را به نظر رهبر انقلاب شروع به محاربه دانست (خامنه‌ای، سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه امیر کبیر، اسفند ماه ۱۳۷۹).

۲-۶-۲- مفسدین (اخلالگران)

گروهی که از روی عناد و به خاطره اغراض مادّی و تمایلات قدرت‌طلبی از اطاعت امام سرپیچی نموده و دست به شورش می‌زنند و مردم را به طغیان و آشوب و سرکشی دعوت می‌کنند:
قیام و شورش این گروه اگر غیر مسلحانه باشد از مصادیق« افساد در زمین» محسوب شده و رفتار دولت اسلامی با عوامل آن براساس حکم مفسدین خواهد بود به این گروه نیز باغی گفته نمی‌شود (عمید زنجانی، فقه سیاسی اسلام، ج۳، ص ۲۱۰).

۲-۶-۳- مبطلین (ستیزه‌گران گمراه)

گروهی که در جست و جوی یافتن حق نبوده و از روی تمایلات غیر منطقی و برای رسیدن به اهداف مادی و دنیوی سیاست و شیوه‌ای را در مخالفت با دولت اسلامی مطرح می‌کنند و با تبلیغات گمراه کننده مردم را به شورش و قیام وا می‌دارند. برخی از فقها این گروه را از بغات شمرده و تحت عنوان مبطلین( ستیزه‌‌گران گمراه) آورده‌اند (همان، ج۳، ص ۲۱۰).

۲-۶-۴- حرکت‌های مسلحانه به منظور سرنگونی حکومت اسلامی

هرگاه مبطلین (ستیزه‌گران گمراه) و یا مفسدین اخلالگر، و یا منافقین چه به صورت گروهی و چه فردی دست به قیام مسلحانه علیه دولت اسلامی بزنند، محارب محسوب شده و طبق دستور صریح قرآن محکوم به احکام محارب خواهند بود (مائده، آیه ۳۳).

۲-۶-۵- حرکت مسلحانه به منظور سرنگونی حاکم اسلامی

یکی از مشخصه‌ های جرم بغی هدف آن است که عبارت است از خروج علیه امام جامعۀ اسلامی، و به منظور سرنگونی او یا مخالفت او یا مخالفت با او.
در این حرکت، قصد و نیت شورشیان براندازی حکومت اسلامی نیست بلکه هدف حاکم و یا هیئت حاکمه می‌باشد؛ یعنی شخص، اساس اسلام و حکوت اسلامی را قبول دارد ولی به دلائلی که به نظر خود او شرعی است و یا توجیه منطقی برایش دارد حاکم را قبول ندارد و او را از دلایل حکومت نمی‌داند.
شورش مسلحانه علیه حاکم اسلامی اگر با وجود جمیع شرایط «بغی» صورت گیرد «بغی» نامیده می‌شود و در صورت فقدان جمیع شرائط و یا بعض آنها، در حکم محارب خواهد بود. در یک تقسیم‌بندی کلی براساس بررسی و تعیین کیفیّت و کمیّت قوا و توان مادی و معنوی این گروه به دو دسته تقسیم می‌شوند که اکثر فقهای امامیّه به این دو دسته اشاره کرده و نحوۀ برخورد با آنها را برشمرده‌اند و آن دو دسته عبارتند از: باغیان دارای تشکیلات و باغیان فاقد تشکیلات.

۲-۶-۶- حرکت غیر مسلحانه به منظور سرنگونی حاکم ( شورش‌های عقیدتی):

این دسته از باغیان کسانی هستند که از اطاعت امام خارج شده و بیعت خود را نادیده گرفته‌اند و با رفتار و گفتارشان اعلام موضع نموده‌اند و یا پس از عکس‌العمل دولت اسلامی مجبور به زمین گذاشتن سلاح گردیده‌اند. بعضی از نویسندگان به این قسم اشاره نموده‌اند و آن را مجرمان عقیدتی و جرم آنها را جرم عقیده نامیده‌اند (اصغری، بررسی تطبیقی جرم سیاسی، ص ۵۰). آیه ا…. مرعشی این قبیل مخالفتان را به دو گروه خطرناک و غیر خطرناک تقسیم کرده، می‌گوید:
«حاکم باید در ابتدا کسانی را که قیام مسلحانه نکرده‌اند ارشاد و هدایت نماید اما اگر قابل هدایت و ارشاد نباشند ولی خطری هم برای نظام ندارند نباید متعرض آنان گردد. و اگر برای نظام خطرناک باشند و فعّالیّت‌های تبلیغاتی علیه نظام نمایند تا نظام را سرنگون سازند، لازم است حاکم شدیدا با انان برخورد نماید و تحت تعقیب قرار دهد و حسب مورد، مجازات حبس برای آنان در نظر گیرد» (مرعشی، ۱۳۷۳، ص ۷۰).
امام علی(ع) در دوران حکومت خویش با این گروه بیش از دیگران درگیر بود؛ چون عده‌ای از آنها در میان سپاه امام (ع) و به عنوان طرفداران او بودند که بعدها در غالب خوارج نهروان دست به شورش مسلحانه زدند. هنگامی که امام مشغول خطابه بود، یکی از آنان فریاد زد «لا حکم الّا لله لا لک یا علی» (حکومت از آن خداست نه برای تو) امام (ع) با آرامی پاسخ داد «کلمه حقّ یُادُ بِها الًباطِل» (نهج البلاغه، خطبه ۴۰).
(سخن حقی است که گوینده از آن قصد باطل و فریب دارد) (همان، خطبۀ ۱۲۷).
شعار «تفرقه» و ایجاد دو دستگی، از شعارهایی است که توسط این گروه سر داده می‌شد و امام (ع) خطر این عمل و شعار را در خطبه‌ای به جامعۀ مسلمان اعلام کرد و با بیان این جمله که « هر کس مردم را دعوت به این شعار می‌کند او را بکشید هر چند اگر من باشم» (ابویعلی، احکام السطانیه، ص ۵۴). جدیّت خود را به مبارزۀ با این گروه بیان داشت.
قاضی ابویعلی از فقهای اهل سنت با اشاره به این گروه می‌گوید: « جاز للأمام ان یعزّر من تظاهر بالعناد ادباً و تعزیراً» امام می‌تواند کسانی که تظاهر به دشمنی با او می‌کنند را از باب أدَب تعزیر نماید (به نقل از علامه حلی، تذکره الفقها، ج۹، ص ۴۰۶).

۲-۶-۷- شورش‌های سیاسی

یکی از ارکان جرم بغی، داشتن توجیه شرعی انگیزۀ اصلاح‌طلبی است که این جرم را از سایر جرم‌هایی که بر ضد امنیّت داخلی حکومت اسلامی انجام می‌پذیرد جدا ساخته، نسبت به این مجرمان با دید ارفاق نگریسته می‌شود. امّا در صورتی که این انگیزه، هواپرستی و مقام خواهی باشد، مجرم در ردیف مجرمی عادی و مجازات او به عنوان حدّ محاربه قرار داده می‌شود.
شورش‌هایی که هدف آن سرنگونی حاکم و یا هیئت حاکمه است، در صورتی که به منظور رسیدن به قدرت و حکومت و پست و مقام و انگیزه‌های شهوانی باشد «بغی» نیست و اگر به شکل مسلّحانه باشد محاربه است (شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۳، ص ۹۲). و در صورتی که غیر مسلحانه باشد، شروع به محاربه و افساد می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:17:00 ب.ظ ]




علّت ثبات و دوام شخصیّت ها در تاریخ و کمیّت و کیفیّت آنان به جهت استناد آن شخصیّت ها در تفکّرات و کردار به اصول ثابت و مستحکم است. البته معنای این تکیه آن نیست که خود شخصیّت ها با آن اصول و مبانی پویا و هدف دار زندگی شخصی خود را اداره نموده و ازغفلت ها و ارزش های والای انسانی برخوردار باشند بلکه مقصود این است که علاوه بر این‌که شخصیّت های مورد نظر آن اصول و مبانی را دارا هستند، آن‌ها را در حیات انسان‌ها متحقّق و قابل اجرا می سازند.
برای شناخت تأثیر شخصیّت ها در دگرگون ساختن جوامع و نفوذ در دل های مردم سه عامل مهمّ را باید در نظر گرفت:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نخست این‌که: قدرت نفوذ شخصیّت در ابعاد و شئون حیات انسان‌ها تأثیر عمیق گذاشته و میزان این اثر بخشی مشخص باشد.
دوّم: مدیریت ها و نقش تعلیم و تربیت و آمادگی پذیرش جامعه برای برخورداری ازامتیازات شخصیّت هایی که خداوند برای بشر عنایت می‌فرمایند نقشی حیاتی می دارند.
سوّم: با عظمت ترین مختصّ یک شخصیّت سازنده این است که مردم جامعه را به سوی تکامل و ترقّی بکشاند و آنان را رهسپار آرمان‌های اعلای حیات نمایند (رافعی ، ۱۳۷۷، ج اوّل، ص۳۸۵).
با توجّه به دیدگاه علاّمه‌ی جعفری در ارتباط با شخصیّت ها باید گفت که کلید شخصیّت پیشرو علاّمه را باید در ارتباط گسترده‌ی او با شخصیّت ها دانست. قدرت سیاسی، صفای درونی و معنوی، توانمندی تربیتی و.. هر کدام مواردی هستند که به اضافه ی چیزهای دیگر در بررسی ارتباط علاّمه با شخصیّت ها، به راحتی می‌توان از تک تک آن‌ها نشان گرفت.
در هر حال، شک نباید کرد که از مهم ترین جلوه‌های بارز و منحصر به فرد هویّت علمی و عملی علاّمه‌ی جعفری، ارتباط و نزدیکی دوستانه و صمیمی او با تعداد کثیری از اندیشمندان والامقام و طراز اوّل عصر اعمّ از فقیهان، فیلسوفان، عارفان و غیره می‌باشد. جالب این‌که بررسی و ریشه‌یابی این ارتباط دو جانبه‌ی گسترده که در هیچ جا نمی‌توان مثال دوّمی برای آن پیدا کرد، ناگفته های فراوان و زیادی از زندگانی پربار علاّمه را روشن می سازد که در سینه ی دوستان و یاران کهنسال و احیاناً در گذشته ی او پنهان مانده و به یک عبارت مدفون شده اند.
ناگفته های گنجینه ی گونه ای که ابعاد و زوایای تازه ای از شخصیّت فرا طبیعی علاّمه را برای اوّلین بار می‌نمایانند و نشان می‌دهند که شخصیّت علاّمه‌ی جعفری فراتر ازتصوّر بوده و به هیچ وجه قابل خلاصه گردیدن در تدریس، تحقیق خصوصیات علمی و عملی نیست که عدّه‌ای گمان می‌کنند بلکه او یک شخصیّت عظیم تاریخی و چهره‌ی ذوابعاد و جاودانی است که کم نظیرترین رجال علمی و عملی دوران و زعمای قوم با وی سابقه ای دیرینه دارند و بر آن افتخار می‌ورزند. بالاتر ازاین، روشن می‌کند شخصیّت او به اندازه ای لطیف، جامع و جذّاب است که قابلیت «پیوند» و «به هم آمیختگی» با هر دسته و گروه خدمتگزار فرهنگی و اثرگذار و اثرپذیر دینی را به کمال دارا می‌باشد و گویا به همین خاطر است که عدّه ای، «در ارتباط با شخصیّت ها» را یکی از ابعاد شخصیّت علاّمه به حساب آورده‌اند (فیضی تبریزی، ۱۳۸۰، ص ۳۸۲).
ارتباط ایشان باعلاّمه‌ی طباطبایی، نوّاب صفوی، محمّدصالح حائری مازندرانی، علاّمه‌ی سمنانی نشان دهنده ی ارتباط ایشان با شخصیّت های مختلف علمی مذهبی است و علاوه بر این علاّمه می کوشید در عرصه‌ی عمل با شخصیّت های دانشگاهی پیوند علمی داشته باشد و نمونه‌ی آن شرکت در جلسات پرفسور حسابی است.
۲-۷) جمع بندی
علاّمه‌ی جعفری یکی از دانشمندان قرن حاضر است که از شخصیّتی متواضع برخوردار بود و در مجامع علمی در تمامی عرصه ها همچون جواهری درخشید. علاّمه‌ی جعفری در ردیف اندیشمندانی است که لذّت ترک لذایذ دنیوی را چشیده و برای درک حیات معنوی درد حیات کشیده، رنج های طاقت فرسا را به جان خریده، ناملایمات را تحمل کرده، دیو نفس را کشته، جام آرزوها را شکسته و در انتظار وصول به حقیقت، سر از پا نشناخته است. او با کاوش و پژوهش در کارگاه هستی و کشف رموز آن، هویّت خویش را جاودان ساخت. وجود پرفروغ این فرزانه‌ی گران مایه، همواره گرمابخش و روشنگر محافل علمی و مجالس درسی بود. وی با عزمی استوار و همّتی بلند، جانش را در دریای حکمت شست و برای ارتقای حیات تکاملی، در میدان عمل پای نهاد و نستوه و خستگی ناپذیر، پیشتاز عرصه های علم و معرفت گردید.
فصل سوم
بررسی آراء و اندیشه های علاّمه‌ی جعفری
۳- بررسی آراء و اندیشه های علاّمه‌ی جعفری
مطالعه‌ی شخصیّت های بزرگ جامعه از این جهت حایز اهمّیت است که امکان دستیابی به الگو و اسوه را ممکن می سازد. زمانی که با فراز و فرود ابعاد مختلف حیات یک شخصیّت آشنا می‌شویم می‌توانیم در مسیری که می‌خواهیم حرکت کنیم، گام های بلندتری برداریم و این موجب می‌شود که موانع راه را نه تنها خوب بشناسیم بلکه آن چنان توان و انرژی پیدا کنیم که بتوانیم بر این موانع غلبه کنیم. متأسفانه ما افرادی را می شناسیم که استعداد های خوب و در خشانی داشته‌اند و لیکن در آغاز یا در نیمه‌ی راه، مسیرشان را ادامه نداده اند و تصوّر کرده اند که با طی کردن این مسیر بی فایده بوده و یا موانع به قدری جدّی است که نمی‌توان بر آن غلبه کرد. از این جهت توجّه به ابعاد شخصیّتی، شخصیّت هایی همانند علاّمه‌ی جعفری ضرورت دارد. شخصیّت علاّمه‌ی جعفری، را می‌توان از دو بُعد مورد مطالعه و بررسی قرار داد. یک بُعد علمی و فکری، دوّم بُعد نظری ایشان، که این دو بُعد ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. وسعت مطالعات علاّمه‌ی جعفری در عرصه های مختلف علمی از او یک شخصیّت علمی جامع ساخت نه تنها در علوم اسلامی، از فقه، اصول، تفسیر و حدیث گرفته تا فلسفه و کلام، تاریخ ملل و نحل، اندوخته های بسیار کسب کرده بود و با مکتب ها و فلسفه های غربی و شرقی آشنایی داشت. همین گستردگی مطالعات و دانش اندوزی های بسیار، موجب تنوّع آثار و نوشته های او شد. در عرصه هایی چون هستی شناسی، معرفت شناسی، مباحث کلامی و عرفان، فلسفه‌ حقوق، هنر و زیبایی، شرح مثنوی، تفسیر نهج البلاغه، فلسفه‌ تاریخ و تمدّن شناسی، مبانی اندیشه‌ی سیاسی اسلام، شناخت خیّام و نظامی و حافظ قلم زد و آثار گوناگون از خود بر جای نهاد. با توجّه به گستردگی آراء و دیدگاه‌های علاّمه‌ی جعفری در این فصل سعی داریم به بررسی برخی از مهم ترین آراء و دیدگاه‌های وی بپردازدیم.
۳-۱) دیدگاه‌های فلسفی علاّمه‌ی جعفری
دیدگاه علاّمه‌ی جعفری و انتظار او از فلسفه‌ علم با نگاه فیلسوفان علم فرق دارد، زیرا فیلسوفان علم عمدتاً به متدولوژی علوم توجّه دارند، به بحث هایی نظیر وظایف علم و عالم نمی‌پردازند، امّا علاّمه‌ی جعفری از فلسفه، انتظارات بالاتری دارد. از نظر ایشان فیلسوفان علم باید به مسایل ارزشی توجّه داشته باشند و نقش علم را در حیات تکاملی انسان مشخص کنند. به بیان دیگر، فلسفه‌ علم نباید نسبت به رابطه‌ی علم با حیات انسان و رسالتی که در جهت تکامل انسانها دارد بی توجّه باشد( نصری، ‎۱۳۸۹، ص۲).
اکبری در این زمینه می‌گوید:«علاّمه‌ی جعفری هیچ گاه دست از تعلیم فلسفه بر نداشت و بی وقفه در رسوخ دادن فلسفه تلاش می‌کرد. فلسفه را چونان (لذّّت ارجمند و گران بها) گرامی می داشت و حیات معقول او متضمّن این معنی بود که خود آن چه را که به آن بر می‌خوریم به نور و روشنی مبدّل سازد» (اکبری، ۱۳۷۹، ص۴۵).
علاّمه‌ی جعفری در کتاب ارتباط انسان و جهان که از نخستین آثار اوست چنین تعریفی از فلسفه ارائه داده اند:«فلسفه، تحصیل توانایی است برای تأمین فعّالیت ادراک راجع به معرفت رابطه‌ی انسان و جهان»(جعفری ، ۱۳۶۳، ص ۳۹).
علاّمه‌ی جعفری در بررسی تعریف های فلسفه، آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرده است:
۱) فلسفه«کوشش و تلاش برای شناخت علل و معلولات و نتایج و جریانات تحلیلی و ترکیبی یک مسأله است» هنگامی که نخستین سئوال در مورد مسأله ای مطرح می‌شود، اوّلین گام برای تحلیل فلسفی برداشته می‌شود. از نظر علّامه، اصطلاح رایج درباره‌ی معنای فلسفه این تعریف نیست ( جعفری، ۱۳۷۷، ص ۹).
۲) فلسفه عبارت است از فعّالیت ذهن در قلمرو امور پنج گانه ی زیر:
الف) اصول مبنایی معرفت؛ مانند این‌که واقعیّت با قطع از من وجود دارد یا نه؟ آیا واقعیات را می‌توان شناخت یا نه؟ اگر می‌توان آن‌ها را شناخت چه مقدار با چه کیفیّتی می‌توان آن‌ها را شناخت.؟
ب) مسایل ما قبل تشکّل قضایای علمی، مانند این‌که اجسام جهان عینی قابل تجزیه است تا جایی که قابل قسمت به کوچک تر از آن نباشد. این یک دریافت فلسفی است که قبل از آن که مسایل علمی مربوط به ذات و کوانتم های بنیادین مادّه و انرژی مطرح شده باشد مورد پذیرش بوده است. آیا نظم جهان در ذات آن قرار دارد که منشأ انتزاع قانون است یا امر غیر ذاتی است و قانون هم قراردادی است.
ج) مسایلی که پس از ارتباط علمی با واقعیّات به دست می‌آید. برای مثال پس از آن که علم، انواع حرکت ها در عرصه‌ی طبیعت را مطرح کرد، می‌توان از حرکت موجودات به عنوان مقدّمه ای برای بررسی یک سلسله مسایل فلسفی استفاده کرد.
د) مسایل همزمان با بروز و استمرار قضایای علمی نظیر مسایلی مانند حرکت متناهی یا غیر متناهی بودن مادّه، زمان، فضا، مبانی ارزشها. در هر دوره ای که معارف علمی ما به درجه‌ی معیّنی برسد، این گونه قضایا و مفاهیم در دیدگاه تفکّرات بشری قرار می‌گیرد.
ه) مباحث مربوط به ویژگی های نفس و فعّالیت‌های ماورای طبیعی نفس مانند بقای «من» در طول حیات انسان و ابعاد ثابت نفس انسانی یا تجرید کلّیات و انتزاع اعداد از معدودات و تجسیماتی که روآن‌های معتدل به دست می آورند در حیطه ی بررسی های فلسفی قرار می‌گیرند.
۳) معرفت حاصل از «درک علمی و دریافت حدسی و ابداعی و الهامی و شهودی» فلسفه نامیده می‌شود. برای مثال علم به ما، نظم جهان طبیعت را نشان می‌دهد و دریافت حدسی موجب می‌شود تا دریابیم که جریان طبیعت عبث و بیهوده نیست و از این دو دریافت علمی و حدسی به این نتیجه می‌رسیم که جهان هستی دارای معنی و آهنگ بسیار با اهمّیتی است. برخی از اشخاص نیز شکوه عظمت جهان و معنی داربودن آن را با شهود درک می‌کنند که این دریافت خود، دریافتی فلسفی است ( نصری، ۱۳۸۹، ص۵).
علاّمه تعریف ملّاصدرا را بر مبنای این معنا از فلسفه تفسیر می‌کند:
«الفلسفۀ استکمال النفس الانسانیه به معرفه حقایق الموجودات علی ما هی علیها و الحکم بوجودها تحقیقاً بالبراهین لا اخذاً بالظّن و التقلید بقدر الوسع الانسانی و اِن شئت قلت نظمُ العالم نظماً عقلیا علی حسب الطاقه البشریه لیحصل التشبه بالباری تعالی». فلسفه عبارت است از طلب تکمیل نفس انسانی به وسیله‌ی معرفت حقایق موجودات آن چنان که هستند، و حکم به وجود آن‌ها با تحقیق برهانی نه با تبعیّت از ظنّ و تقلید، به اندازه ی استعداد و امکان انسانی و اگر خواستی می‌توانی چنین بگویی: تنظیم جهان هستی در عالم عقل بر مبنای طاقت بشری، تا از این راه تشبیه به خداوند متّعال و (قرار گرفتن در جاذبه‌ی کمال او) حاصل گردد (ملاصدرا، ۱۴۱۹، ص ۹۸).
هر نظام فلسفی از دو نوع اصول بهره می‌گیرد:
اصول موضوعه که اثبات کننده ی نظام های فلسفی است و خود بر دو نوع است:
الف) اصول موضوعی که در طول تاریخ تفکّر بشر از سوی نظام های فلسفی شرق و غرب پذیرفته شده اند، مانند اصول فلسفه‌ ارسطویی در دوران قدیم یا اصول تجریدی قرون وسطی و مبانی اصالت واقع افراطی (پوزیتویسم) در دوران جدید.
ب) اصول موضوعه ی پویا و نامحدود مانند اصل ضرورت شناخت واقعیّت، کمال جویی و عظمت جویی انسان که در فلسفه‌ اسلامی مورد توجّه قرار گرفته است.
۲) اصول و فعّالیت ذهنی متفکّران که بر اصول تعقّلی محض و تجرید و ذوق پردازی استوار است. گاهی برخی از دریافت های یک متفکّر چنان اعماق سطوح روانی وی را اشغال می‌کند که تفکّرات او را توجیه جبری می کند و وی، اندیشه های خود را مطلق تلقّی می‌کند. برای مثال اشخاصی مانند ماکیاولی و هابس این مطلب را که طبیعت بشری، شر خالص است، چنان مطابق با واقع دریافته بودند که احتمال خلاف آن را تصوّر نمی‌کردند ( جعفری، ۱۳۳۴، ج۱، ص ۳۹).
«گاهی بعضی از اصول و دریافت ها چنان اعماق سطوح روانی متفکّر را اشغال می‌کند که خود به خود تفکّرات او را توجیه جبری می کند که اغلب جبری بودن این توجیه، مستند به عامل اشغال کننده ی سطوح روانی است، که برای متفکّر، مغفول عنه می‌باشد. مانند این‌که متفکّری چون ماکیاولی و هابس، این مطلب را که طبیعت بشری، شر خالص است، چنان مطابق واقعیت دریافته است که همه‌ی اعماق سطوح روانی وی را اشغال نمود، و تبدیل به یک عنصر فعّال درونی در او شده است، و عشق و ایمان او به مطلب مزبور چنان محکم است که گویی، انسان را خود او آفریده است» ( وایتهد، ۱۳۷۰، ص ۹).
مراد علاّمه‌ی جعفری از بیان این اصل این است که گمان نرود همه‌ی متفکّران آزاد از مطلق گرایی ها و یا ذوق پردازی های خود به تفکّر می‌پردازند. از همین جاست که بر این نکته تأکید می‌ورزند که گاه متفکّری عشق و تعصب به موضوعی پیدا می‌کند آن هم به صورتی که این عشق و تعصب عمیقاً روان آن‌ها را به تسخیر خود در می‌آورد و موجب می‌شود تا برخی از حقایق را نادیده بگیرد. پژوهش گری که با دقّت نظر و عشق و علاقه در مسیر تحقیقات علمی‌گام برمی دارد، اگر با مجموعه ای از اصول پیش ساخته مغز و روان خود را مشغول ندارد، ممکن است که با درک روابط ظریف قضایای علمی به سوی کشف کلّی ترین و عالی ترین قضایای عالم هستی حرکت صعودی پیدا کند. این حرکت صعودی در هر دو قلمرو علوم انسانی و علوم طبیعی محض تحقق می پذیرد. به زعم علاّمه‌ی جعفری، از قضایای محض علمی می‌توان به عالی ترین مسایل فلسفی و قضایای متافیزیکی صعود پیدا کرد. دقّت نظرهایی که علاّمه در آرای برخی از فیزیک دانان نظیر اینشتین[۲]، ماکس پلانک[۳]، شرودینگر[۴] و نیلزبوهر[۵] نموده، موجب شده است تا این نکته ها را بیان کند (اکبری، ۱۳۷۹، ص ۴۹).
پژوهش گران ژرف نگر، با مشاهده ی واقعیات جهان طبیعت می‌توانند ابعاد دیگری از عالم را درک کنند که طبیعت نگران سطحی هرگز آن‌ها را درک نخواهند کرد. به بیان دیگر، طبیعت شناسان مخلص می‌توانند با شناسایی همین عالم طبیعت «شهودی را درباره‌ی آن مطلق کامل احساس کنند» و بر اثر فروغ شهود واقعیّات عالم طبیعت، اصالت و نورانیّت خاصّی پیدا کنند. به بیان دیگر همین آب و گُل و کوه و دشت و جنگل، که در مشاهدات اوّلیه به عنوان موجوداتی مطرح می‌شود که تابع قوانین طبیعی محض است، پس از آن حرکت صعودی به عنوان «جزیی معنادار از یک کلّ معنادار و دارای آهنگ بزرگ وجود» دیده می‌شود (جعفری، ۱۳۷۲، ص ۲۸).
معرفت متافیزیکی از نظر علاّمه‌ی جعفری برای بشر ضرورت حیاتی دارد. علاّمه برای لزوم معرفت مابعدالطبیعی استدلال خود را به صورت اصول زیر بیان می‌کنند:
الف) انسان دارای حسّ کنجکاوی است و در شناسایی واقعیّات جهان تنها به بررسی روابط ظاهری آن‌ها اکتفا نمی‌کند، بلکه می کوشد تا عمق واقعیّات و سطوح مختلف آن‌ها را مورد پژوهش قرار دهد.
ب) علوم تجربی نمی‌تواند پاسخگوی همه‌ی سؤالات اساسی باشد. ذهن بشر می‌خواهد از جزئیات به کلّیات برود و پیرامون اصول و مبانی واقعیّات جهان کنکاش کند و علم نمی‌تواند در این زمینه‌یاری رسان او باشد.
ج) برای رفع نیاز شدید بشر به شناسایی اصول و مبانی واقعیّات جهان و ایجاد آرامشی که مولود ناتوانی بشر از حلّ مشکلات اساسی معرفت شناسی او می‌باشد، مفاهیم و قضایای عالی فلسفی ضرورت پیدا می‌کند (جعفری۱۳۳۴ ، ج ۱، ص ۳۱).
باید توجّه داشت که علاّمه آن نوع معرفت مابعدالطبیعی را ضروری می‌داند که نه تنها به عقل که به تطهیر اراده هم توجّه دارد و انسان را بر آن می دارد تا رابطه‌ی سودجویانه ای میان خود و حقیقت برقرار نسازد. معرفت متافیزیکی حدود طبیعی علوم مختلف و انسجام و مراتب آن‌ها را بیان می‌کند. معرفت متافیزیکی مورد نظر علّامه، شناسایی محض واقعیّات جهان نیست، بلکه آن نوع شناسایی است که عامل رشد انسان تلقّی می‌شود. این نوع معرفت متافیزیکی که در برابر واقعیّات و حیات انسان بی‌اعتنا نیست، دارای آثار و فواید زیر است:
۱) انسانی که از این نوع معرفت برخوردار می‌شود، سایر شناخت ها و معرفت های خود را جزیی از آن معرفت متافیزیکی به شمار می‌آورد.
۲) این نوع معرفت، اصول و مبادی کلّی شناخت ها را عرضه می‌کند و با برخورداری از این معرفت، انسان اهداف و غایات شناخت های خود را در آن شهود می‌کند.
۳) علوم طبیعی، اجزای عالم طبیعت را به ما می شناساند، ولی از اصول و مبادی عالی و هدف خود برای ما سخن نمی‌گوید، امّا معرفت مابعدالطّبیعی، علاوه بر آن که از اصول و مبادی عالی و غایت برای ما بحث می‌کند، احساسات عالی را هم نصیب انسان می سازد. معرفت مابعدالطّبیعی هدف اعلای زندگی را نشان می‌دهد. متأسّفانه با وجود افزایش علوم، توجّه به فلسفه‌ زندگی نه تنها بیش‌تر نشده که کم تر هم شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:17:00 ب.ظ ]




  • شرکت ها در دوره مورد نظر، سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
  • شرکت ها در دوره مورد نظر، بیش از سه ماه توقف فعالیت نداشته باشند.
  • صورت های مالی و یادداشت­های همراه شرکت ها در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ به گونه ای کامل در سایت بورس اوراق بهادار موجود باشد.
  • تمامی اطلاعات مربوط به اجزای محاسبه متغیر­های معادلات در دسترس و افشا شده باشد.
  • مشاهدات سال-شرکت که دارای درآمد قبل از مالیات منفی یا صفر نباشند.
  • مشاهدات سال-شرکت، مالیات قطعی را افشا کرده باشند.
  • همچنین در گروه، شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی نباشند. عدم شمول شرکت های سرمایه گذاری و واسطه گری مالی به دلیل عدم یکنواختی و قابلیت مقایسه آنها با شرکت های تولیدی و خدماتی می باشد. بخش عمده پوشش سود این شرکت ها حین تقسیم سود شرکت های سرمایه پذیر آنها اتفاق می افتد. در نتیجه گزارش های میان دوره ای آنها درمقایسه با سایر شرکت ها از اهمیت کمتری نزد فعالان بازار سهام برخوردارهستند، ضمن اینکه بر اساس تبصره ۳ ماده ۱۰ دستورالعمل اجرایی افشا به همین دلیل از برخی موارد مستثنی شده اند.

به این ترتیب کلیه شرکت های جامعه آماری برای انتخاب نمونه با توجه به معیار فوق بررسی شدند. لذا با توجه به محدودیتهای فوق۸۲ شرکت در بازه زمانی مربوطه به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید در ادامه روند انتخاب نمونه در جدول ۳-۱ به تصویر کشیده شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول (۳- ۱): روند انتخاب نمونه آماری پژوهش

کلیه شرکت های فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در تاریخ ۲۹/۱۲/۱۳۹۱
۴۷۸

شرکت هایی که بعد از سال ۱۳۸۴ در بورس پذیرفته شده‌اند
۴۴

شرکت هایی که طی دوره تحقیق بیش از سه ماه در حالت تعلیق بوده و یا از بورس خارج شده‌اند
۸۸

شرکت هایی که سال مالی آنها به ۲۹ اسفند ختم نمی‌شود و یا تغییر سال مالی داده‌اند
۱۰۴

شرکت های واسطه‌گری مالی (سرمایه‌گذاری، هلدینگ، لیزینگ و بانک‌ها)
۶۳

شرکت هایی که صورت‌های مالی سال ۱۳۹۱ خود را در زمان انجام این تحقیق ارائه نداده بودند
۰

شرکت هایی که اطلاعات آن ها برای بدست آوردن برخی متغیرهای تحقیق کافی نبود
۴۳

مشاهدات سال-شرکت که دارای درآمد قبل از مالیات منفی یا صفر نباشند
۴۰

مشاهدات سال-شرکت، مالیات قطعی را افشا کرده باشند
۱۴

کل نمونه آماری قابل آزمون با در نظر گرفتن پیش‌فرض‌ها
۸۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:17:00 ب.ظ ]