کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



البته باید اشاره داشت که امروزه زردشتیان ازدواج با محارم را جایز نمیدانند.[۳۱۵]

۴-۲- خرفسترغن

سیاهجامگان نیمی از چوبدستی خود را که کافرکوب نام داشت، سیاه کرده بودند و همزمان با آغاز این نهضت، با در دست داشتن این چوبدستیها به ابومسلم پیوستند.[۳۱۶] برخی از محققان، این چوبدستی سیاهجامگان را به دلیل دفع گزند عربان، با خْرَََفْسْتْرَغَنْ [۳۱۷] زردشتیان که برای دفع خرفستران[۳۱۸] و موجودات زیانکار به کار میرود، یکی دانستهاند.[۳۱۹]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در دین زردشتی مار، کژدم، موش، مورچه، ملخ، مگس، پشه، زنبور، عنکبوت، کرم، سوسک و همه جانوران زیانکار «خرفستر» نام دارند و باید آنها را از بین برد. زردشتیان اعتقاد دارند آنچه بد و زیانکار است و زندگی خوش و آرامش ایشان را به هم میزند، اهریمنی و سزاوار دشمنی است. آنان وظیفه داشتند با خرفستران بجنگند و جهان پاک ایزدی را از آلایش اهریمنان بزدایند.[۳۲۰] از نظر زردشتیان، خرفستران از تن اهریمنان هستند و با کشتن آنها اهریمن صدمه میبیند.[۳۲۱] آنان هنگام کشتن خرفستران باید این کلمات را به زبان برانند: «به خاطر ترک گناهان و دوستی ثواب، خرفستران را میکشم و میرانم». در این صورت به اندازه تعداد خرفسترانِ کشته شده و اهمیت آنها، گناهان زردشتیان بخشیده میشود.[۳۲۲]
در ایران قدیم، موبدان بایستی همیشه یک چوبدستی که در اوستا خرفسترغن (وندیداد، فرگرد ۱۸: ۲)، حشراتزن، حشراتکش و در پهلوی مارگن یا خرفسترگن نام دارد، همراه خود داشته باشند؛[۳۲۳] چرا که آنان در کشتن خرفستران وظیفه سنگینتری نسبت به دیگران داشتند.
همچنین در ایران باستان، جشنی برای کشتن جانوران زیانکار برگزار میشد. در آغاز تابستان در روز معینی، زنان و مردان که بیشتر از خاندان موبدان بودند، جامه سفید به تن کرده و با یک چوبدستی در شهر و بیرون از آن به کشتن خرفستران میپرداختند. آنان پس از این کار، خرفستران کشته شده را در جای مخصوصی روی هم میریختند و از داروهایی برای از بین بردن کامل آنها استفاده میکردند.[۳۲۴]

۴-۳- اشتراک در ناموس

برای بررسی این اندیشه در بین سیاهجامگان کمی به عقب برمیگردیم. همانطور که پیش از این خواندیم، یکی از دعات عباسی که عماربنیزید نام داشت، بعد از اینکه مدتی مردم را به عباسیان دعوت نمود، روش خود را تغییر داد و به خرّمدینان گرایش یافت. او به عنوان داعی عباسی عقاید خرّمدینان را در بین مردم ترویج میکرد و به نشر عقاید آنان میپرداخت. او زنان را برای همه حلال دانست، روزه و نماز را باطل إعلام کرد و گفت منظور از نماز، نیایش امام و منظور از حج، وصول به امام است.[۳۲۵]
اندیشه اشتراک زنان که توسط عمار در بین سیاهجامگان تبلیغ شد، نشان دهنده تأثیرپذیری آنان از عقاید مزدکیان است. اگر عقاید مزدکیان را مورد کنکاش قرار دهیم، درمییابیم که مزدک نیز اندیشه اشتراک اموال و زنان را ترویج میکرد و به مساوات در مال و زن اعتقاد داشت.[۳۲۶] او میگفت مال، فرزند و زن در میان تمام انسانها مشترکند و عقیده به آن، موجب رضایت خداوند و کسب پاداش خواهد شد.[۳۲۷]
در مورد اعتقاد مزدک به اشتراک زنان روایات مختلفی ذکر شده است. بنا به روایتی، مزدک مردم را از مخالفت و کشتار نهی میکرد و میگفت چون بیشتر کشتارها و مخالفتها به دلیل تصاحب زنان و اموال است، زنان برای همه حلال و اموال نیز برای همه مشترک است و این دو مانند آب، آتش و غیره در میان تمام انسانها مشترکند.[۳۲۸] از نظر وی، رنج مردم – که سبب آن وسوسه دیو تاریکی است- بایستی با اشتراک عادلانه در همه چیز، از میان برداشته شود. در نتیجه، وی به مزدکیان توصیه میکرد که زنان خود را همچون مال خود در اختیار دیگران قرار دهند، تا هیچکس از لذات و شهوات دنیا بینصیب نماند.[۳۲۹] در روایتی دیگر، در زمان مزدک، مردان خاندان سلطنتی، زنان متعددی را در حرمسراهای خود نگهداری میکردند و مزدک با چنین رسمی مخالف بود؛ چرا که از نظر وی به پاداشتن حرمسرا باعث میشد که مردانی که در طبقه پایین جامعه زندگی میکردند، برای ازدواج با مشکل مواجه شوند.[۳۳۰]
جدا از وجود اندیشه اشتراک زنان در بین سیاهجامگان که بیانگر تأثیرپذیری ایشان از مزدکیان است، باید گفت که بین سیاهجامگان و مزدکیان ارتباط نزدیکی وجود دارد و برخی از محققان نیز به این ارتباط اشاره کردهاند.[۳۳۱] هر چند که این ارتباط خیلی روشن نیست،[۳۳۲] اما موارد بسیاری در منابع وجود دارد که نشان دهنده پیوند میان ابومسلم با مزدکیان است.
به عنوان مثال، در تاریخ آمده است که پس از دستور خسرو انوشیروان مبنی بر کشتار مزدکیان، برخی از آنان که از این کشتار جان سالم به در بردند، پنهانی به حیات خود ادامه داده و در زمان محمدبنحنفیه به او پیوسته و پس از وی به سیاهجامگان گرایش یافتند و ابراهیم امام را به عنوان امام پذیرفتند. پس از ابراهیم نیز به امامت ابومسلم و دختر او گوهر معتقد شدند.[۳۳۳]
به عنوان دلیلی دیگر باید گفت ابومسلمیّه که ابومسلم را امام خود میدانستند و بر این باور بودند که خدا در او حلول کرده است، در منابع به عنوان فرقهای از مزدکیان و خرّمدینان ذکر شده است[۳۳۴] که این موضوع ارتباط بین این دو را پررنگتر میکند. با توجه به اینکه خرمدینان همان نومزدکیان میباشند، میتوان استنباط روشنتری از ارتباط بین سیاهجامگان و مزدکیان داشت. در نشان دادن این ارتباط موارد دیگری هم وجود دارد که در زیر میتوان از آن نام برد:
۱- مسعودی (متوفی۳۴۴) آورده است که پس از انتشار خبر کشته شدن ابومسلم، خرمدینان شورش کردند. ایشان که مسلمیه نیز نام داشتند و ابومسلم را امام خود میدانستند، پس از مرگش به دو دسته شدند. برخی مرگ او را انکار کرده، منتظر بازگشت او ماندند و برخی با قبول مرگ او، دخترش فاطمه را امام خود دانستند و فاطمیه نام گرفتند؛[۳۳۵]
۲- خرّمدینان معتقد بودند که از نسل فاطمه – دختر ابومسلم- مردی خواهد آمد و بر کل زمین احاطه خواهد یافت؛[۳۳۶]
۳- بنا به روایتی، بابک رهبر جنبش خرّمدینان، پسر مطهّر نوه ابومسلم بوده است؛[۳۳۷]
۴- خرّمدینان هر از گاهی گرد هم جمع میشدند و با یاد ابومسلم و خاطره مرگ او لحظاتی را به سوگواری و عزاداری پرداخته و منصور را به دلیل کشتن وی لعنت میکردند؛[۳۳۸]
۵- خرمدینان به مهدیبنفیروز نوه ابومسلم درود و سلام میفرستادند؛[۳۳۹]
۶- برخی منابع فرقه کوذیه یا کُرْدَکیه را فرقهای از فرق مزدکی و خرمدینی ذکر کردهاند. فرقه کوذیه، کردکیه و کورَکیه که تلفظ نادرست فرقه کودکیه هستند، به مهدیبنفیروز – پسر فاطمه- منسوب است[۳۴۰] و به این دلیل به کودکیه معروف شده است که خرمدینان به دلیل احترام زیاد به وی، او را کودک دانا میخواندند.[۳۴۱]

فصل دوم

راوندیه

۱- معرفی راوندیه

سال ۱۴۱ ه.ق. هاشمیه،[۳۴۲] قصر منصور (۱۳۶-۱۵۸)، صحنۀ حضور کسانی بود که با شور و اشتیاق گرد قصر وی جمع آمده و قصر او را طواف میکردند. آنان علاوه بر اعتقاد به الوهیت منصور، بر این باور بودند که روح آدم (ع)، در عثمانبننَهیک[۳۴۳] و روح جبرئیل، در هَیثمبنمعاویه[۳۴۴] حلول نموده است.
منصور به محض آگاه شدن از این موضوع، دستور دستگیری آنان را صادر نمود. در نتیجه، به دستور وی، ۲۰۰ نفر از شورشیان دستگیر و راهی زندان شدند. با دستگیری شماری از آنان و متفرق شدن باقیماندگان، آرامش دوباره به هاشمیه بازگشت، اما هنوز مدتی نگذشته بود که هاشمیه بار دیگر دچار آشوب گشت. اینبار شورشیان با هدف کشتن منصور و آزاد کردن بزرگان خود- که مدتی پیش منصور، آنان را زندانی کرده بود- به داخل قصر هجوم بردند. این افراد که ابتدا به الوهیت منصور معتقد بودند، نظر خود را در مورد وی تغییر دادند و او را دشمن خدا دانستند و با باور به اینکه خدا از پیکر منصور خارج شده، وی را لعنت کرده و کشتنش را واجب دانسته،[۳۴۵] درصدد قتل منصور برآمدند.[۳۴۶]
آنان با نقشهای قبلی، تابوتی را حمل کرده و با تظاهر به تدفین میت خود، به سمت قبرستان حرکت کردند، اما همینکه به قصر منصور نزدیک شدند، مسیر خود را تغییر دادند و به زندان قصر حمله نموده و بزرگان خود را آزاد کردند. آنان پس از آزادیِ بزرگان خود، وارد قصر شدند و دروازه های قصر را – به منظور جلوگیری از رسیدن قوای کمکی- محکم بستند.[۳۴۷]
منصور و چندین تن از همراهانش که در قصر به سر میبردند، با اطلاع از وقوع این حمله ناگهانی، با ناامیدی کامل و در حالی که به شدت احساس خطر میکردند، درصدد مقابله با آنان برآمدند. به دستور منصور، چند نفر برای درخواست یاری از مردم، به پشتبام قصر رفته و با فریاد مردم را به کمک فرا میخواندند. جنگ کاملاً نابرابری بین آنان که بالغ بر ۶۰۰ تن بودند و همراهان اندک خلیفه درگرفت. شمشیرِ غضبِ آنان هر لحظه جان خلیفه و یاران اندکش را تهدید میکرد. عثمانبننهیک در گیرودار جنگ به شدت مجروح شد و بر اثر این جراحات چند روز بعد درگذشت. با وخیمتر شدن اوضاع، مَعــنُبنزائدهشیبانی[۳۴۸] که در آن حوالی مخفی بود، برای حمایت از منصور وارد صحنۀ نبرد شد. وی که فداکاری زیادی در حمایت از منصور از خود نشان داد، سهم بزرگی در دفع فتنه راوندیه داشت. مدتی بعد، قوای مردمی و سپاه خلیفه نیز فرا رسیدند و موفق شدند شورش آنان را سرکوب نمایند.[۳۴۹]
هر چند این شورش خاموش گشت، اما ترس ناشی از این شورش، به حدی بود که پس از خاتمه آن، منصور که ترس و بیم تمام وجودش را گرفته بود[۳۵۰] و دیگر در هاشمیه احساس امنیت نمیکرد، برای رهایی از تعرض دشمنان و تهدیدات خارجی، دستورِ ساختِ شهرِ بغداد[۳۵۱] را صادر نمود.[۳۵۲]
این افراد که بر ضد خلیفه مسلمانان دست به سرکشی و قیام مسلّحانه زدند، بر اساس روایت بسیاری از منابع، اهل خراسان[۳۵۳] و عضوی از فرقه راوندیه[۳۵۴] بودند.

۱-۱- وجه تسمیه راوندیه

در مورد علت نامگذاری آنان به راوندیه، روایات مختلفی ذکر شده است. بنا به نظری، آنان از پیروان و هواداران عبداللهبنراوندی[۳۵۵] بودهاند و به دلیل پیروی از وی راوندیه نام گرفتهاند،[۳۵۶] و بنا به نظری دیگر، آنان به این دلیل راوندیه نام گرفتهاند که منطقه راوند در نزدیکی اصفهان کانون دعوت آنان به شمار میرفته است،[۳۵۷] اما این نظر درست نیست؛ چرا که بر اساس روایات بسیاری از منابع، راوندیه اهل خراسان بودهاند و احتمالاً کانون دعوت آنان نیز در خراسان بوده است نه در اصفهان. با این توضیح به نظر میرسد که راوندیه نام خود را از نام رهبرشان گرفتهاند.
۱۲ بررسی تاریخی راوندیه
اگر بخواهیم سیر تاریخی راوندیه را از زمان شکلگیری تا پایان آن بررسی کنیم، ابتدا باید به فرقه کیسانیه بپردازیم. همانطور که میدانیم، بر اساس عقاید فرقه کیسانیه، امامت پس از علی (ع) به محمدحنفیه رسیده است. محمدحنفیه در ۸۱ ه.ق. درگذشت و پس از مرگ وی، گروهی بر آن شدند که وی در زمان حیات خود، فرزندش عبداللهبنمحمد معروف به ابوهاشم را به جانشینی خود برگزیده است. بلافاصله پس از مرگ ابوهاشم در ۹۸ ه.ق. موضوع جانشینی، مجدداً باعث بروز اختلاف در بین هواداران وی شد. در میان گروه های شکلگرفته، گروهی معتقد بودند که ابوهاشم، محمدبنعلیبنعبداللهبنعباس را به جانشینی خود انتخاب نموده است. معتقدان به این عقیده، راوندیه نام گرفتند[۳۵۸] که به ادامه سلسله امامت، پس از محمدبنعلی در میان عباسیان معتقد شدند.[۳۵۹]
راوندیه در ۱۰۱ ه.ق. نمایندگانی از جانب خود، نزد محمدبنعلی فرستادند و با وی بیعت نمودند. مقارن همین زمان، داعیان عباسی در گوشه و کنار، مشغول دعوت و جلب افکار عمومی، برای پذیرش خلافت عباسیان بودند. ابومسلم نیز که به ابراهیمامام پیوسته بود، در حال تدارک قیامی بزرگ، برای برانداختن سیطره و قدرت امویان بود و عدۀ زیادی از مردم به صف هواداران او پیوسته بودند. راوندیه نیز پس از مرگ محمدبنعلی، با پوشیدن لباسهای سیاه، به سیاهجامگان پیوستند.[۳۶۰] ابومسلم که برای قیام خود به حمایت و پشتیبانی گروه های مختلف برای چیره شدن بر امویان و افزایش دایرۀ هواداران خود نیاز داشت، حضور راوندیه را در جنبش خود با روی باز پذیرفت.
منابع آوردهاند که عبداللهبنراوندی نیز به عنوان یکی از رهبران عباسی، مردم را به سوی عباسیان فرا میخواند. او که همراه با چند تن از هوادارانش در خراسان به سر میبرد، با مشاهده بیپروایی ابومسلم در کشتار مردم، درصدد برآمد با او صحبت کند و او را از این اقدامات خشن نسبت به مردم بیگناه بازدارد، اما ابومسلم در پاسخ به اعتراض او، بیان کرد که هدفش بدون کشتن مردم محقق نمیشود و چارهای غیر از ادامه این روند ندارد.[۳۶۱] این مسئله که عبدالله در مورد قتلعام مردم با ابومسلم صحبت نمود و درصدد حل این موضوع برآمد، نشان میدهد که مناسبات نزدیکی بین این دو برقرار بوده است.
عبدالله برای کمک به ابومسلم، نامهای به سایر هواداران خود نوشت و از آنان خواست که به سیاهجامگان ملحق شوند. هنوز مدتی از نوشتن این نامه نگذشته بود که بسیاری از هواداران عبدالله نزد ابومسلم گرد آمدند. ابومسلم همینکه از تجمع آنان مطمئن شد، بر اساس نقشهای قبلی، دستور داد گروه گروه راوندیان را به باغی ببرند و مخفیانه آنان را بکشند. بدین ترتیب، عبدالله و بسیاری از هوادارانش در این ماجرا به قتل رسیدند. لازم به ذکر است که همه راوندیان در این ماجرا کشته نشدند. مدتی بعد خبری به ابومسلم رسید مبنی بر اینکه گروهی از راوندیان او را میپرستند. ابومسلم با اطلاع از این قضیه، بار دیگر به آنان حمله و آنان را سرکوب نمود. روایتی وجود دارد که همین افراد با فریب یکی از نزدیکان ابومسلم، به او زهر دادند و ابومسلم پس از بهبودی، انتقام خود را از آنان گرفت.[۳۶۲]
هر چند در روزگار حکمرانی ابومسلم، قدرت راوندیه به شدت تقلیل یافت و مجالی برای ظهور نداشتند، اما پس از مرگ ابومسلم، دوباره در صحنه اجتماع ظاهر شدند و همانطور که پیش از این به آن اشاره شد، در ۱۴۰ ه.ق. با شعار خونخواهی ابومسلم و الوهیت منصور، در هاشمیه گرد آمدند و پس از مدتی به شدت سرکوب شدند، اما این سرکوبی به معنای پایان جنبش آنان نبود. راوندیه در ۱۴۲ ه.ق. بار دیگر به بهانه خونخواهی ابومسلم شورش کردند که این بار منصور سپاهی را به سوی آنان گسیل داشت.[۳۶۳]
در زمان خلافت مهدی خلیفه پس از منصور نیز راوندیه به بارگاه او شتافته و او را خدای خویش خواندند. اعتقاد آنان به الوهیت مهدی تا جایی بود که او را «المهدی ربنا و رب آباءنا الأوّلین» میخواندند.[۳۶۴] مهدی از پذیرش الوهیت خود سرباز زد و درصدد مقابله با آنان برآمد. وی برای خاتمه بخشیدن به عقاید منحرف آنان، ایشان را مورد ملامت قرار داد و کوشید آنان را از این عقیده برگردانده متقاعدشان کند که اندیشهای که در پیش گرفتهاند، بویی از حقیقت ندارد. وی آنان را توجیه نمود که عباسبنعبدالمطلب، عموی پیامبر، شایستهترین فرد برای امامت پس از پیامبر است.[۳۶۵] گویا مهدی موفق شد نظر آنان را تغییر دهد، چون ما در میان منابع، نشانهای از حضور دوباره آنان و اعتقاد به الوهیت خلیفه پس از مهدی را نمیبینیم. هر چند، محققان بر این باورند که راوندیه در شورشهای مقنّع و بابک خرمدین که سالها بعد شکل گرفتند، حضور داشتند.[۳۶۶]

۱-۳- هدف راوندیه

بنا به نظری، هدف راوندیه خونخواهی ابومسلم بوده است و آنان به دلیل نارضایتی از قتل ابومسلم بر ضد دستگاه خلافت اسلامی شورش کردهاند.[۳۶۷] بنا به نظری دیگر، راوندیه از مسئله خونخواهی ابومسلم، صرفاً به عنوان دستاویزی برای جلب هواداران او استفاده کردهاند و هدف اصلی جنبش آنان، احیای ادیان ایرانی چون زردشتی، مانوی و مزدکی بوده است و آنان درصدد بودند حکومت ایرانی را دوباره در ایران حکمفرما کنند.[۳۶۸]

۲- بررسی عقیدتی راوندیه

با مطالعه منابع تاریخی درمییابیم که نظر یکسانی در مورد راوندیه وجود ندارد. برخی از مورّخان، راوندیه را شیعه آلعباس میدانند و از سه شاخه راوندیه به نامهای ابومسلمیه، رزامیه و هریریه نام میبرند.[۳۶۹] برخی دیگر از منابع، راوندیه را شاخهای از شاخه های حلولیه و باطنیه میدانند که سبعیّه نام دارند و بر این باورند که چون زمین، آسمان و هفته هفتتا هستند، أئمه نیز هفت نفرند.[۳۷۰] علاوه بر این، در برخی از منابع، فرقه راوندیه شاخهای از فرقه کیسانیه شمرده شده است.[۳۷۱]
باید اشاره داشت که این جنبش مغایرت زیادی با اسلام و آموزههای اسلامی داشت. راوندیه در کنار اعمال و عقاید بیمعنی خود،[۳۷۲] منصور و مهدی (۱۵۸-۱۶۹) خلفای عباسی را به عنوان خدا میپرستیدند و در برابرشان سجده میکردند. علاوه بر این، به حلول خدا و فرشتگان الهی در پیکر انسان اعتقاد داشتند و بر این باور بودند که خدا در منصور، و روح آدم (ع) و جبرئیل در دو تن از اطرافیان او داخل شده است. چنین اندیشهای در بین غلات شیعه نیز رواج داشت. فرقهای از غلات به نام «نصیریه» یا «اسحاقیه» به ظهور جبرئیل در برخی از افراد اعتقاد داشتند.[۳۷۳] بررسی سایر اعتقادات[۳۷۴] راوندیه نیز بیانگر این مطلب است که عقاید آنان در تعارض با اسلام و عقاید اسلامی قرار داشت و به همین دلیل نمیتوان فرقه راوندیه را فرقهای اسلامی دانست.

۳- انعکاس باورهای ایران باستان در عقاید و افکار راوندیه

مطالعه عقاید مربوط به راوندیه گویای این واقعیت است که آنان در برخی از عقاید خود متأثر از اندیشه های ایران باستان بودهاند و در بین عقاید و افکار آنان، باورهای ایرانی، عقاید زردشتی و مزدکی خودنمایی میکند. برای نمونه، اعتقاد به الوهیت خلفا آنان را به باورهای ایرانیان باستان در مورد پادشاه نزدیک میکند و اعتقاد به ازدواج با محارم و مهماننوازی، بیانگر تأثیرپذیری آنان از ادیان ایرانی است. در زیر برای روشن شدن این تأثیرات، به بررسی دقیق این عقاید میپردازیم.

۳-۱- الوهیت خلفا

راوندیه به الوهیت منصور و مهدی اعتقاد داشتند. آنان با باور به حلول خدا در منصور، اعتقاد داشتند که منصور خداست و سخنان پنهانی و آشکار ایشان را میشنود. از این رو، هر جا که وی را میدیدند، در برابرش سجده میکردند.[۳۷۵] محققان در مورد اعتقاد راوندیه به الوهیت خلفا نظرات مختلفی مطرح کردهاند. از جمله اینکه راوندیه به حلول خدا در افراد زیباروی معتقد بوده و به جهت ظاهر زیبای منصور، به الوهیت او قائل بودند.[۳۷۶] اما باید به این نکته نیز توجه داشت که به احتمال زیادتر راوندیه در این مورد، تحت تأثیر اندیشه های ایرانی – که برای پادشاهان خود، مقام خدایی قائل بودند- قرار داشته و به همین دلیل منصور و مهدی را خدا میخواندند.[۳۷۷] اگر نظر اخیر را بپذیریم، راوندیه تحت تأثیر اندیشه های ایرانی قرار داشتهاند. برای اینکه از تأثیر یا عدم تأثیر اندیشه های ایرانی در مورد پادشاه و انعکاس آن در راوندیه اطلاع یابیم، جایگاه پادشاهان را در ایران باستان مورد بررسی قرار میدهیم، تا به شناخت کلی نسبت به عقاید ایرانیان در مورد پادشاهان دست یابیم.
در دوره هخامنشیان، پادشاه ایران خدا محسوب نمیشد، بلکه این اعتقاد وجود داشت که با کمک و حمایت اهورهمزدا به سلطنت رسیده و در مقام نماینده اهورهمزدا بر روی زمین حکومت میکند (کتیبه داریوشکبیر در بیستون، ستون ۱، بند ۵، ۶، ۹، ۱۳؛ کتیبه خشایارشاه در تخت جمشید، بند ۱؛ کتیبه اردشیر اول در تخت جمشید، بند ۱؛ کتیبه اردشیر دوم در همدان، بند ۳؛ کتیبه اردشیر سوم در تخت جمشید، بند ۱).[۳۷۸] از نظر پادشاهان هخامنشی، اهورهمزدا آنان را از میان سایرین گزینش کرده، شایسته مقام پادشاهی دانسته و در نتیجه، این مقام را به آنان داده است. پادشاه به دلیل چنین گزینشی، جایگاهی ممتاز و یگانه داشت و هیبت و عظمت خدا را منعکس میساخت.[۳۷۹] علاوه بر این، چنین جایگاهی وی را ملزم میساخت تا رفتار و کردار خود را با معیارهای اخلاقی مطابقت دهد و نماینده راستی بر ضد دروغ و تباهی باشد.[۳۸۰]
در دوره اشکانیان نیز همانند دوره پیشین، مقام پادشاهی مقامی خدایی دانسته میشد. یکی از تصاویر به جا مانده از دوره اشکانی، میترا را نشان میدهد که لباسی همانند لباس پادشاهان به تن دارد و در حال شکار است؛[۳۸۱] این مسئله که میترا همانند پادشاهان به شکار میپردازد و از نظر ظاهری نیز لباسی همانند پادشاهان به تن دارد، نشان دهنده ارتباط نزدیک بین خدا و پادشاهان اشکانی است. علاوه بر این، با توجه به سکههای ضرب شده در این دوره، درمییابیم که از زمان پادشاهی مهرداد دوم (۱۷۱-۱۳۸پ.م) به بعد، صفت «اپیفانس»؛[۳۸۲] یعنی مظهر خدا، بر پادشاهان اطلاق میشده و فرهاد دوم (۱۳۸-۱۲۸پ.م) خود را «تئوپاتوروس»؛[۳۸۳] یعنی فرزند خدا، میخوانده است. در پشت سکههای مربوط به برخی دیگر از پادشاهان اشکانی[۳۸۴] نیز، عبارت «شاه بزرگ، زاده خدا» خودنمایی میکند.[۳۸۵] شواهد نشان میدهند که پادشاهان اشکانی خود را تا مرتبه خدا بالا میبردند.
پادشاهان ساسانی بر آن بودند که از جانب اهورهمزدا، مهر یا ناهید به این مقام رسیدهاند. آنان نه تنها برای خود تباری ایزدی قائل بودند، بلکه خود را تا حد خدایان بالا برده و برادران خورشید و ماه میدانستند. برای نمونه، شاپور دوم خود را شاه شاهان و قرین ستارگان میدانست.[۳۸۶] برخی تصاویر به جا مانده از این دوران نیز، پادشاه را در جوار خدایان نشان میدهند که این امر بیانگر ارتباط نزدیک بین پادشاه و خدایان است.[۳۸۷] علاوه بر این، شاه ساسانی دارای فرّه[۳۸۸] ایزدی بود و این فرّ به پادشاهی وی مشروعیت میداد؛ به طوری که فرمانش فرمان خدا به شمار میرفت، قانون رسمی و لازمالاجرا بود و سرپیچی از آن گناهی نابخشودنی تلقی میشد. بر اساس کتیبههای به جا مانده از این دوره، پادشاهان ساسانی اگر چه خود را مزدیسن؛ یعنی پرستندگان اهورهمزدا معرفی کردهاند، اما خود را بغ یا خدا نامیدهاند و برای خود نژاد خدایی قائل شدهاند.[۳۸۹] برای نمونه، در کتیبه شاپور یکم که در کعبه زردشت حک شده است این عبارت خودنمایی میکند «من، بغ مزدیسن، شاپور، شاهان شاه ایران و انیران که چهر[۳۹۰] از ایزدان دارد …».[۳۹۱] اشاره به نژاد خدایی علاوه بر این کتیبه، در کتیبههای همین پادشاه در نقش رجب، نقش رستم، حاجیآباد و تنگ براق؛ کتیبه شاپور دوم و شاپور سوم در طاق بستان و کتیبه به جا مانده از بهرام اول نیز به چشم میخورَد.[۳۹۲]
تصاویر و نقش برجستههایی از خدایان و برخی پادشاهان ساسانی وجود دارد که نشان میدهد پادشاهان ساسانی و خدایان تفاوت چندانی با هم ندارند. در این تصاویر پادشاه و خدا از نظر ظاهری شبیه به هم هستند و پادشاه به همان صورت خدا حکاکی شده است. برای نمونه، در نقش برجستهای در نقش رستم، اهورهمزدا و پادشاه هر دو سوار بر اسب هستند و اهورهمزدا عصای پادشاهی را به دست چپ گرفته و حلقه سلطنتی را با دست راست به جانب پادشاه دراز میکند. پادشاه نیز حلقه را با دست راست گرفته و با دست چپ مراسم احترام را به جا میآورد. در این نقش برجسته اهورهمزدا و پادشاه از حیث لباس با هم فرقی ندارند. در نقش برجسته دیگری که در طاق بستان حک شده و اهورهمزدا، مهر و اردشیر دوم در آن تصویر شدهاند، پادشاه و اهورهمزدا هر دو شلواری به پا دارند و قبایی دارند که تا زانو رسیده و کمربند، گردنبند و دستبندهایی به خود بستهاند.[۳۹۳] برخی دیگر از تصاویر به جا مانده از این دوران نیز، پادشاه را در جوار خدایان نشان میدهند که این امر بیانگر ارتباط نزدیک بین پادشاه و خدایان است.[۳۹۴]
اعتقاد به اندیشه الوهیت پادشاهان در بین خود پادشاهان نیز مرسوم بود. مثلاَ، خسرو اول نه تنها القاب نیکوکار و واجبالاحترام را برای خود به کار میبرد، بلکه خود را موجودی الهی میدانست که به خدایان شباهت دارد. خسرو دوم نیز خود را با این عبارت میستود: آدمی فناناپذیر از میان خدایان و خدایی بسیار جلیل در میان مردمان، کسی که در طلوع با آفتاب قرین است و چشمان شب عطاکرده اوست. شاپور دوم نیز در نامهای خود را خدا خطاب کرده است. علاوه بر این، پادشاهان ساسانی چون خود را زاده خدایان میدانستند، سعی میکردند در امور مذهبی نیز سمتی داشته باشند و به این شکل سلطنت را با دیانت بیامیزند.[۳۹۵] چنانکه ملاحظه میشود پادشاهان ساسانی خود را خدا دانسته و برای خود جنبه الوهیت قائل بودند.
طبق اندیشه های مرسوم در این دوره، مردم پادشاهان را با لقب اَشما بَغان؛ یعنی موجودات الهی خطاب میکردند و برای آنان احترام زیادی قائل بودند.[۳۹۶] مردم نه تنها پادشاه را تکریم کرده و او را موجودی مقدس و نماینده برگزیده اهورهمزدا بر روی زمین میدانستند،[۳۹۷] بلکه در برابرش سر تعظیم فرود آورده و او را مورد تمجید قرار میدادند.[۳۹۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:04:00 ب.ظ ]




در این پژوهش از دسته‎بندی ذکر شده‎ی اخیر استفاده شده‎است. این دسته‎بندی هم نسبتا جامع است و هم این که از آن جایی که جامعه‎ی ما یا افراد مورد آزمون در این تحقیق، گردشگران می‎باشند، بنابراین باید یک دسته‎بندی انتخاب شود که تخصصی نبوده و آن‎ها بتوانند انواع تبلیغات اینترنتی را تشخیص داده و میان آن‎ها تمایز قایل شوند. در صورتی که سایر دسته بندی‎ها بسیار تخصصی بوده و گردشگران یا کاربران اینترنتی نمی‎توانند درک درستی از آن‎ها را به سادگی به دست آورند. در زیر به معرفی مختصر آن‎ها می‎پردازیم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۶-۲-۱- بنر‎های[۸۱] تبلیغاتی
تبلیغی آنی به شکل تصویری گرافیکی که معمولا در بالا یا پایین صفحه‎ی وب، در حاشیه، یا فضای دیگری که مختص تبلیغات است، به نمایش در می‎آید. (Kameya & Zmija, 2002)
البته موسسه تبلیغات تعاملی[۸۲] آمریکا، بنر‎ها را به صورت ساده تری تعریف می‎کند: تصویر تبلیغاتی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه‎ی وب.
۲-۲-۶-۲-۲- پنجره‎های پاپ‎اوت[۸۳] (پاپ‎آپ‎ها[۸۴])
واژه‎های «درون‎شبکه‎ای[۸۵]» و «پاپ‎آپ» در مقالات و کتاب‎های بازرگانی اغلب به جای یکدیگر به کار می‎روند. درون‎شبکه‎ای‎ها، تبلیغاتی معمولا تمام صفحه‎ای هستند که تماما بین دو صفحه‎ی محتوای وب به نمایش در می‎آیند. پاپ‎آپ‎ها، از طرف دیگر، در پنجره‎ای مجزا بر روی محتوایی که از قبل روی صفحه نمایش کاربر است، به نمایش در می‎آید. (Rodgers & Thorson, 2000)
همان‎طوری که قبلا نیز ذکر شد، پاپ‎آپ‎ها خود به دو دسته پاپ‎آپ و پاپ‎آندر[۸۶] تقسیم می‎شوند که پاپ‎آپ بر روی صفحه وب باز می‎شود، در صورتی که پاپ‎آندر در زیر صفحه وب باز می‎شوند.
۲-۲-۶-۲-۳- تبلیغات متنی[۸۷]
تبلیغاتی که معمولا در فعالیت‎های جستجوی پولی[۸۸] (نوعی از تبلیغات جستجو که به ازای نمایش تبلیغات در وب‎سایت تبلیغ‎کننده، باید پول پرداخت شود) که شامل هایپرلینکی[۸۹] به صفحه اصلی موردی که تبلیغ شده، می‎باشد. (riseinteractive.com)
به بیان ساده تر، تبلیغات متنی، تبلیغاتی هستند که از هایپر لینک‎ها استفاده می‎کنند. (Muntjack.com)
۲-۲-۶-۲-۴- تبلیغات ویدئویی[۹۰]
تبلیغی که در آن، پیام تبلیغاتی از طریق ویدئو رسانده می‎شود. (Videobloom.com)
همچنین تبلیغات تجاری ویدئویی با پهنای بند بالا[۹۱] را این چنین تعریف می‎کنند: تبلیغاتی نظیر تبلیغات تلویزیونی که ممکن است در قالب تبلیغات ویدئویی درون صفحه[۹۲] یا قبل، در حین، و یا بعد از محتوای گوناگونی در محیط پخش برنامه‎های ویدئویی[۹۳] ظاهر شود و شامل محتوای ویدئوی جاری[۹۴]، پویا نمایی[۹۵]، بازی[۹۶]، و ویدئوی موسیقی[۹۷] می‎شود اما به آن‎ها محدود نیست. تبلیغات تجاری ویدئوی پهن باند ممکن است به صورت زنده[۹۸]، آرشیوی[۹۹] و محتوای جاری[۱۰۰] قابل دانلود ظاهر شود. (IAB, 2004)
۲-۲-۶-۲-۵- تبلیغات ایمیل[۱۰۱]
بنر‎های تبلیغاتی، لینک‎ها[۱۰۲] یا حامی گری‎های[۱۰۳] تبلیغ‎کننده که به شکل خبرنامه‎های ایمیل[۱۰۴]، فعالیت‎های بازاریابی ایمیل[۱۰۵] و سایر ارتباطات ایمیل تجاری[۱۰۶] ظاهر می‎شوند و شامل تمام انواع پست‎های الکترونیک (مثل متن ساده[۱۰۷] یا با قابلیت [۱۰۸]HTML) می‎شود. (IAB, 2004)
۲-۲-۷- ارزیابی تبلیغ
یکی از مهمترین گام‎ها در هر برنامه تبلیغاتی، ارزیابی آثار تبلیغات است که متاسفانه در ایران کمتر به آن توجه می‎شود. اندازه‎گیری آثار گوناگون تبلیغات اگر چه دشوار است اما نتایج آن برای برنامه ریزی، اصلاح و تعدیل فعالیت‎های تبلیغاتی سازمان‎ها بسیار مفید خواهد بود. با بررسی آثار تبلیغات و ارتباط آن با اهداف سازمان‎ها می‎توان تغییراتی در بودجه تبلیغاتی، شکل و محتوای پیام‎ها و نوع رسانه‎ها و کانال‎های ارتباطی و حتی زمان و شرایط اجرای تبلیغ به عمل آورد تا تبلیغات مفیدتر و موثرتر از گذشته صورت گیرد.
آثار هر تبلیغ بسیار متنوع و متفاوت است و به همین دلیل جداسازی هر یک از آن‎ها و حتی آثار تبلیغ در یک دوره زمانی، نیازمند روش‎ها و تکنیک‎های علمی و مناسب می‎باشد.
تبلیغ باعث تغییراتی در دانش، نگرش و رفتار مخاطبین می‎شود و هدف نهایی هر تبلیغ بازار افزایی یا ازایش سهم بازار و فروش است و آگاه سازی، ترغیب و تشویق، یادآوری، تحکیم روابط و تسریع و ترویج مبادلات از جمله وظایف تبلیغات است و ارزیابی آثار تبلیغ در هر یک از این موارد برای سازمان‎هایی که تبلیغ را لازمه تداوم حیات و رشد و توسعه می‎دانند یک ضرورت است.
تحقیقات بازاریابی وسیله‎ای بسیار مهم برای گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات گوناگون در سه مرحله قبل از آغاز تبلیغ، هنگام اجرا و بعد از انجام تبلیغ است که چنان‎چه به درستی مورد استفاده قرار گیرد، نقش ارزنده‎ای در کنترل تبلیغ خواهد داشت. (محمدیان، ۱۳۸۸)
به دلیل ابهامات و نگرانی‎هایی که در مورد انواع روش‎ها و رویه‎های آزمایشی و اندازه‎گیری آثار تبلیغات وجود دارد، انجام تحقیقات در حوزه ارزیابی اثربخشی تبلیغات چندان ساده نیست. به همین دلیل در سال ۱۹۸۲، بیست و یکی از بزرگترین کارگزاران تبلیغاتی امریکا اصولی را به عنوان راهنمای ارزیابی تبلیغات پذیرفته‎اند که پی. ای. سی. تی.[۱۰۹] نامیده می‎شود. این اصول متدلوژی و چگونگی ارزیابی‎ها را مشخص می‎سازد. ۸۹ در زیر، این اصول به عنوان یک اندازه‎گیری صحیح آمده است:
بتواند موارد مرتبط با اهداف تبلیغات را اندازه بگیرد.
بتواند آزمون‎های مختلف را با هم تلفیق نماید.
در بردارنده اندازه‎گیری چند جانبه باشد.
به شکل یک مدل فرایند ارتباطات بوده و پاسخ مصرف‎کنندگان را بدهد.
نشان دهد که آیا شیوه‎های تبلیغاتی را می‎توان بیش از یک بار استفاده کرد.
بتواند تاثیر عوامل نامساعد در فرایند آزمون را بکاهد.
بتواند کنترل‎هایی را برای انحراف از محتوای اصلی اعمال کند.
در بردارنده مفروضات اصلی نمونه آماری مورد نظر باشد.
قابلیت اعتماد (روایی[۱۱۰]) و قابلیت اتکا (پایایی[۱۱۱]) داشته باشد. (منصوری‎مؤید، ۱۳۸۳)
۲-۲-۸- روش‎های ارزیابی اثربخشی تبلیغات بازرگانی
ارزیابی تبلیغات، خود شامل ارزیابی و اندازه‎گیری تاثیر تبلیغ روی فروش و تاثیر فرایند ارتباطات می‎باشد. در واقع یک برنامه تبلیغاتی صحیح باید مرتبا آثار ارتباطی[۱۱۲] و نتایج فروش[۱۱۳] تبلیغات انجام‎شده را مورد ارزیابی قرار دهد.
۲-۲-۸-۱- آثار تبلیغ بر فروش
تعیین و تشخیص آثار تبلیغ بر فروش بسیار دشوار است زیرا عوامل بسیاری بر فروش اثر می‎گذارند. هیچ گاه نباید فقط با مقایسه میزان فروش قبل از تبلیغ و بعد از آن نتیجه گرفت که تفاوت میزان فروش به دلیل تبلیغ بوده است. تغییر میزان فروش ممکن است ناشی از عواملی مانند وضعیت رقبا، شدت نیاز خریداران، شرایط قیمت‎ها، نحوه توزیع، شرایط اقتصادی جامعه، بازاریابی و یا حتی تبلیغات گذشته باشد.
۲-۲-۸-۱-۱- روش رابطه پیشین فروش- تبلیغ
اغلب شرکت‎ها اطلاعاتی درباره فروش و هزینه‎های تبلیغاتی خود در دوره‎های گذشته دارند. با مطالعه و یافتن رابطه‎ای بین تغییر در میزان فروش و نیز تغییر در هزینه‎های تبلیغاتی پیشین می‎توان آثار تبلیغ را در ایام گذشته به دست آورد. در این روش با بهره گرفتن از تکنیک‎های آماری، سهم و نقش تبلیغات فروش تخمین زده می‎شود.
مدیران تبلیغاتی می‎دانند که فروش دوره جاری حاصل تبلیغات دوره جاری، به علاوه آثار انتقالی تبلیغات دوره‎های گذشته است. برای جداسازی آثار انتقالی تبلیغات گذشته می‎توان از مدل‎های آماری پیشرفته استفاده کرد.
۲-۲-۸-۱-۲- روش مطالعات تجربی (نتایج فروش)
برای شناخت درست علت و معلول آثار تبلیغ بر روی فروش می‎توان از روش‎های تجربی استفاده کرد. در بعضی از روش‎های تجربی دو گروه از شهر‎ها انتخاب می‎شوند، شهر‎های آزمایش و شهر‎های کنترل. شهر‎ها باید از لحاظ جمعیت و ترکیب آن و ویژگی‎های بازار یا صنعت مشابهت‎هایی داشته و نسبتا از هم دور باشند. معمولا برای هر یک از گروه‎ها دو تا سه شهر انتخاب می‎شوند. معمولا فروش محصول در هر یک از شهر‎های آزمایش و کنترل را به مدت دو ماه رسیدگی و محاسبه می‎کنند و سپس تبلیغات به مدت حداقل دو ماه در شهر‎های آزمایش اجرا می‎شود و بعد از این مدت مجددا میزان فروش محصول در همه شهر‎ها را محاسبه کرده و نتایج حاصله را با فروش‎های قبل از اجرای تبلیغ مقایسه می‎کنند. اگر فروش در شهر‎های آزمایش پس از اجرای تبلیغ نسبت به فروش شهر‎ها در دوره قبل افزایش یافته باشد می‎توان نتیجه گرفت که این افزایش فروش حاصل تبلیغات انجام شده‎است. (محمدیان، ۱۳۸۸)
هیچ گاه نباید عجولانه و بدون بررسی و تنها بر اساس ارقام و آمار به دست آمده در مورد آثار تبلیغ بر فروش نتیجه گرفت. به عنوان مثال چنان‎چه شهر‎های انتخاب‎شده از لحاظ مقایسه دارای مشابهت‎های زیادی باشند گاهی طبیعی است که حتی بدون تبلیغات، میزان فروش در همه شهر‎ها افزایش یابد. در این صورت برای دست یافتن به نتایج واقعی درباره میزان افزایش کل فروش در شهر‎های آزمایش بهتر است درصد افزایش فروش در شهر‎های کنترل کنار گذاشته شود تا آثار خالص افزایش فروش ناشی از تبلیغ در شهر‎های آزمایش مشخص گردد. (منصوری‎مؤید، ۱۳۸۳)
۲-۲-۸-۲- اندازه‎گیری آثار ارتباطی
با اندازه‎گیری آثار ارتباطی می‎توان دریافت که آیا با آگهی تبلیغاتی به خوبی ارتباط برقرار شده‎است یا خیر.
آزمون‎های ارزیابی آثار ارتباطی تبلیغات به دو دسته تقسیم می‎شود: پیش آزمون‎ها[۱۱۴] و پس آزمون‎ها[۱۱۵].
۲-۲-۸-۲-۱- آزمایش‎های قبل از اجرای تبلیغ
هدف از این آزمایش‎ها تعیین آثار احتمالی هر یک از گزینه‎های تبلیغاتی است. این آزمایش‎ها معمولا قبل از این که تبلیغ در سطحی گسترده و از طریق رادیو، تلویزیون و مطبوعات به اجرا درآید و مبالغ زیادی صرف شود صورت می‎گیرد. بسیاری از مدیران تبلیغات معتقدند که این گونه آزمایش‎ها بسیار ضروری هستند زیرا می‎توانند ریسک تصمیم گیری‎های نادرست را به مقدار زیاد کاهش دهند.
با انجام این آزمایش‎ها می‎توان بهترین گزینه تبلیغاتی را انتخاب کرد. گاهی تفاوت گزینه‎ها ممکن است در عناوین نوشته‎ها و یا اشکال و تصاویر باشد. (منصوری‎مؤید، ۱۳۸۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ب.ظ ]




طبقه ­بندی اطلاعات
تعیین فرصت­ها

کنترل/ نظارت فرایند- سیستم­هایی که رویه­ ها و فرآیندها را نظارت و کنترل می­ کنند:
کنترل ماشین (شامل رباتیک)
کنترل موجودی
نظارت بر تولید
آزمایش­های شیمیایی
جدول ۲-۴ کاربردهای سیستم خبره

۲-۲-۹ استفاده از قواعد برای بازنمایی دانش

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تفاوت سیستم­های خبره با دیگر برنامه ­های متداول این است که سیستم­های خبره، خلاف برنامه ­های متداول که پردازش اطلاعات را انجام می­ دهند، به پردازش دانش می­پردازند. دانش در یک برنامه رایانه ای به شکل قواعد مشخص شده است. آن­­ها نحوۀ جستجو را ذخیره کرده ­اند که کارشناس خبره را هدایت می­ کنند. به طور کلی قواعد در سیستم­­های خبره به صورت زیر بیان می­شوند.
اگر شرایط
آنگاه عملگرها (اقدامات)
فعالیت­ها اجرا می­شوند، اگر شرایط فراهم شده باشد. قواعد ایجاد شده در این موارد، به نام پایگاه دانش نامیده می­شوند. بیش­تر سیستم­های خبره با بهره گرفتن از قواعد توسعه پیدا می­ کنند و به همین دلیل، سیستم های مبتنی بر قاعده[۱] نامیده می­شوند. ولی همه سیستم­های خبره با توجه به این قواعد توسعه پیدا نمی کنند و لذا شیوه ­های دیگر بازنمایی، نظیر چارچوب­های[۲] شبکه ­های معنی­شناسی[۳] یا منطق ممکن است به کار روند.
۲-۲-۱۰ سیستم­های خبره فازی
به طور کلی یک سیستم فازی، هر سیستم مبتنی بر منطق فازی می­باشد که در آن منطق فازی می ­تواند به عنوان مبنایی برای نمایش فرم­های مختلف دانش و یا در مدلسازی تاثیرات متقابل و روابط بین متغیرهای سیستم به کار رود. سیستم های فازی به عنوان ابزار مهمی برای مدلسازی سیستم­های پیچیده می­باشند که به خاطر پیچیدگی یا غیر دقیق بودن اینگونه سیستم­ها ابزارهای معمولی کارایی ندارند. برای گنجاندن عدم قطعیت و ماهیت طبیعی تجرید در روش تصمیم ­گیری انسان در سیستم­­های هوشمند، سیستم­های خبره فازی روش کارا و دقیق­تری را پیشنهاد می­ کنند. زیرا این روش سعی دارد که تقریب، عدم قطعیت و شرایط مرزی کیفی را از طریق مجموعه­های فازی با توابع عضویت مربوطه به نمایش گذارد. سیستمی با چنین قابلیت انعطاف پذیری، توابعی که به اصطلاحات انسان یعنی قوانین زبانشناختی اگر- آنگاه نزدیک می­باشند را پیاده سازی و ارزیابی می­ کند. این عمل با بهره گرفتن از منطق فازی که از پشتوانۀ محکم و محرز ریاضی برخوردار است صورت می­گیرد. این موضوع ثابت شده است که سیستم­های خبرۀ فازی سیستم هایی قابل اعتماد و مقاوم و پیاده سازی آن­ها به راحتی انجام پذیر است (Rogers, Li, 1993).
ضرورت اصلی در طراحی یک سیستم خبرۀ فازی این است که نخست باید به جمع آوری دانش در مورد مسألۀ مورد نظر پرداخت و از طریق کد کردن دانش جمع آوری شده به صورت قانون اگر- آنگاه، پایگاه قانون ایجاد نمود. پایگاه دانش یک سیستم فازی مبتنی بر قانون از دو قسمت پایگاه داده و پایگاه قواعد تشکیل شده است. پایگاه داده شامل تعاریفی مانند ضریب مقیاسی و پارامترهای توابع عضویت مجموعه های فازی می­باشد که این توابع معانی مربوط به اصطلاحات زبانشناختی را مشخص می­ کنند. در پایگاه قواعد، قواعد فازی جمع آوری می­شوند. یک طرح کلی از یک سیستم خبرۀ فازی در شکل ۲-۳ نشان داده شده است. سیستم خبرۀ فازی متغیرهای ورودی را از طریق یک قسمت تحت عنوان رابط شرطی به عناصر زبانشناختی فازی تبدیل می­ کند. این عناصر توسط توابع عضویت مجموعه­های فازی مشخص می شوند.
موتور استنتاج
پایگاه داده
پایگاه قواعد
فازی سازی
فازی زدایی
سیستم
شکل۲-۴ یک سیستم خبرۀ فازی، (برزویی، ۱۳۸۱، ۵۶)
در یک سیستم خبرۀ فازی عناصر زبانشناختی که در حوزۀ مورد بحث تعریف شده ­اند، با بهره گرفتن از قوانین ترکیبی استنتاج ارزیابی می­شوند. نتایج اعمال قوانین، یک مجموعۀ فازی می­باشد که بر روی تمام عملکردهای ممکن تعریف شده­است و بعد از آن عملکردی که به طور صحیح محاسبه شده است تعیین می­گردد و برای رسیدن به عملکرد نهایی دوباره به مقدار قطعی تبدیل می­ شود. از این رو مراحل طراحی یک سیستم خبرۀ فازی به صورت زیر می­باشد (برزویی، ۱۳۸۱، ۵۶)
مشخص نمودن متغیرهای ورودی و خروجی
تعیین تمامی مجموعه­های فازی و توابع عضویت آن­ها که برای هریک از متغیرهای ورودی و خروجی تعریف می­شوند.
تبدیل متغیرهای ورودی و خروجی به مجوعه­های فازی
جمع آوری مجموعۀ کامل و مناسبی از قوانین اکتشافی که بر روی این مجموعه های فازی عمل می کند (موتور استنتاج)
انتخاب یک روش برای تبدیل عملکرد فازی به مقدار قطعی (فازی زدایی)
۲-۲-۱۱ بررسی نرم­افزارهای مورد استفاده برای طراحی سیستم خبره
برنامه ­های کامپیوتری جهت سیستم­های خبره به سه دسته اصلی تقسیم می­شوند:
زبان ها (Languages)
برنامه ­های کاربردی (Tools)
پوسته­ها (Shells)
زبان­ها: یک مترجم دستورات است که به نحو بخصوصی نوشته شده است. یک زبان سیستم خبره همچنین موتور استنتاج برای اجرای بیانیه­های زبان فراهم می­ کند. بسته به کاربرد، موتور استنتاج ممکن است زنجیره رو به جلو، زنجیره رو به عقب و یا هر دو را فراهم کند (Giarratano, Riley, 1989,22). برخی از زبان­های برنامه نویسی که برای طراحی سیستم­های خبره به کار می روند شامل C، Prolog، JAVA، C++ می­باش
ند. Prolog به خاطر استفاده از زنجیرۀ رو به عقب، دارای مزایای بسیاری برای سیستم­های تشخیصی می­باشد. این زبان برای طراحی سیستم­های خبره با شل[۴] و برنامه ­های کمکی به کار می­رود.
Tools: یک زبان به علاوه برنامه ­های سودمند مرتبط برای تسهیل توسعه، اشکال زدایی و تحویل برنامه های کاربردی. برنامه ­های سودمند می­­توانند شامل ویرایش­گران متنی و گرافیکی، اشکال زداها، مدیریت فایل و حتی مولدان کد باشند (همان منبع، ۲۲)
Shells: یک Tool با مقصود خاص که برای انواع قطعی کاربردها طراحی شده­است که در آن کاربر باید فقط پایگاه دانش را عرضه کند. مثال کلاسیک آن EMYCIN Shell است (همان منبع، ۲۳). برخی از پوسته­ها که جهت طراحی سیستم خبره به­کار می­روند عبارتند از: Nexpert، Knowledgepro، VP- Expert، GURU و ….. .
۲-۲-۱۲ مقایسه سیستم­های خبره و سیستم­های پشتیبان تصمیم ­گیری
سیستم­های پشتیبان تصمیم ­گیری (DSS)[5] شاخه­ای از علم تحقیق در عملیات هستند که به دلیل نیاز به فنون کمی کردن مسائل پیچیدۀ مدیریت ایجاد شده ­اند.
بیش تر موفقیت تحقیق در عملیات در سه دهه اخیر به دلیل نگرش­های سنتی این علم بوده است که نیاز به محاسبات زیاد و پیچیده داشته اند. DSS کاربرد تحقیق در عملیات در پشتیبانی از فرآیندهای تصمیم گیری مدیریتی را شامل می­ شود. خصوصیات اصلی DSS به شرح زیر است:
دسترسی سریع مدیریت به اطلاعاتی که در فرایند تصمیم ­گیری مورد نیاز هستند.
تلفیق فنون تحقیق در عملیات با بهره گرفتن از نرم افزار پردازش اطلاعات را موجب می­ شود.
توانایی مدیران تصمیم­گیرنده را گسترش می­دهد و با این کار تأثیر فرایند تصمیم گیری مدیریت را بهبود می­بخشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱-۱-۶- غفلت مردم از یکدیگر
امام صادق فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ مَنْ سَأَلَ النَّاسَ عَاشَ وَ مَنْ سَکَتَ مَاتَ قُلْتُ فَمَا أَصْنَعُ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ قَالَ تُعِینُهُمْ بِمَا عِنْدَکَ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَتُجَاهِدُ»[۱۷]: روزگاری بر مردم بیاید که هر کس از مردم درخواست کند زندگی کند و هر کس ساکت ماند –و درخواستی نکرد- بمیرد. عرض کردم پس اگر آن زمان را درک کردم چه کار کنم؟ فرمود: از آنچه که در نزدت است آنها را یاری کن و اگر نبود -برای یاری و کمک رساندن به آنها- تلاش کن.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یعنی اگر کسی از مردم درخواست کمک کرد حوائجش برآورده می­گردد ولی اگر کسی خویشتن داری کرد و خواست که آبرویش نرود و از مردم چیزی به عیان نخواهد یا می­میرد و یا در شدت فقر زندگی خواهد کرد.
۲-۱-۱-۱-۷- سختی معاشرت با مردم
امام رضا فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَکُونُ الْعَافِیَهُ عَشَرَهَ أَجْزَاءٍ تِسْعَهٌ مِنْهَا فِی اعْتِزَالِ النَّاسِ وَ وَاحِدَهٌ فِی الصَّمْت‏»[۱۸]: بیاید روزگاری بر مردم که سلامتی در آن ده جزء داشته باشد که از آن ده جزء، نه قسمت آن در کناره­گیری از مردم و یک بخش آن در سکوت می باشد.
و در روایت دیگری رسول خدا۳ فرمود: «سَیَأْتِی عَلَى أُمَّتِی زَمَنٌ یُسْتَمَعُ فِیهِ بِاسْمِ الرَّجُلِ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَلْقَاهُ وَ أَنْ تَلْقَاهُ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تُجَرِّبَ»[۱۹]: زمانى خواهد آمد که اسم مردى را بشنوى بهتر باشد از آنکه او را ببینى، و اینکه او را ببینى بهتر از معاشرت و مخالطت با او ­باشد.
یعنی چون مردم از هم شناختی ندارند و نمی ­توانند همدیگر را درک کنند این خود سبب سختی معاشرت می­گردد لذا هر چه بیشتر از ایشان به دور باشیم در سلامت فکر و جسم بیشتری به سر خواهیم برد. البته روایت این را نیز می­خواهد بگوید که با مردم باش ولی با افکار ایشان نباش؛ با آنان مخالطت داشته باش ولی از ایشان پیروی نکن چرا که اکثر مردم دارای عقاید و افکار خراب یا شبهه آلود می­باشد که همین سبب سختی معاشرت گردیده است.
۲-۱-۱-۱-۸- تلاعن
امام حسین, فرمودند: «لا یکون الأمر الذی تنتظرونه حتى … یلعن بعضکم بعضا فقلت له ما فی ذلک الزمان من خیر فقال الحسین, الخیر کله فی ذلک الزمان یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله»[۲۰]: این امری که شما انتظار دارید نخواهد شد تا اینکه همدیگر را لعن کنند. راوی گفت خیری در آن زمان نیست. امام حسین, فرمودند: همه خیرها در همان زمان است، قائم ما برخیزد و همه اختلافات را برطرف سازد.
۲-۱-۱-۱-۹- صوف پوشی و برتری جویی نسبت به دیگران
رسول خدا۳ در وصیت به ابوذر فرمود: «یَا أَبَا ذَرٍّ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ یَلْبَسُونَ الصُّوفَ فِی صَیْفِهِمْ وَ شِتَائِهِمْ یَرَوْنَ أَنَّ لَهُمُ الْفَضْلَ بِذَلِکَ عَلَى غَیْرِهِمْ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[۲۱]: ای ابوذر! بوده باشد در آخرالزمان گروهی که در تابستان و زمستان خود، پشم بپوشند و خیال کنند که این یک فضلی است که بر دیگران دارند. ایشان را ملائکه آسمان­ها و زمین لعنت می­ کنند.
۲-۱-۱-۱-۱۰- خوردن چیزهایی مغایر با طبع انسان
رسول خدا۳ فرمود: «لَا تَقُومُ السَّاعَهُ … حَتَّى تُؤْکَلَ الْمَغَاثِیرُ کَمَا تُؤْکَلُ الْخَضِرُ»[۲۲]: بر پا نشود ساعت (ظهور) تا این­که «مغاثیر» خورده شود همان­طور که سبزی خورده می­ شود.
در معنای «مغاثیر» گفته­اند که: «یک چیز خوردنی مایع شیرین و بد بو»[۲۳] است که طبع انسان در اثر خوردن آن ناراحت می­ شود. ولی در آخرالزمان به دلیل این­که طبع ذاتی و درونی انسان­ها تغییر می­ کند لذا خوردن چیزهای بد طعم و بو را خوش می­پندارند و همه چیز خور می­شوند و همانند سبزی، آن را می­خورند. که این، غیر از منکر دانستن معروف و معروف دانستن منکر، در آخرالزمان است که این در حوزه رفتاری و کرداری انسان­هاست و آن [یعنی انحراف مورد بحث] در حوزه طبع و میل درونی افراد است.
۲-۱-۱-۱-۱۱- کثرت قهر و جدایی مردم از همدیگر
رسول خدا۳ فرمود: «مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ … یَکْثُرُ … الْفِرَاقُ … وَ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً»[۲۴]: از نشانه­ های ساعت (ظهور) آن است که فراق و جدایی زیاد شود و -این در حالی است که- این عملشان به خداوند ضرری نرساند.
۲-۱-۱-۱-۱۲- عدم رعایت حقوق همسایگی
از دیگر انحرافات ناپسند در آخرالزمان، همسایه آزاری است که اَشکال آن به قرار زیر است.
۲-۱-۱-۱-۱۲-۱- ظلم
رسول خدا۳ فرمود: « حَتَّى تَرَوْنَ … جَفَا (الرجلُ) جَارَهُ»[۲۵]: تا ببینید که (مرد) به همسایه خود ستم کند.
۲-۱-۱-۱-۱۲-۲- احترام گزاردن از ترس زبان
امام صادق, فرمود: « فَإِذَا … رَأَیْتَ الْجَارَ یُکْرِمُ الْجَارَ خَوْفاً مِنْ لِسَانِهِ»[۲۶]: و دیدی که به خاطر زبان بد همسایه، همسایه­ی دیگر به او احترام می­ گذارد.
۲-۱-۱-۱-۱۲-۳- بد بودن همسایه­ها
رسول خدا۳ فرمود: « مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ سُوءُ الْجِوَارِ»[۲۷]: از نشانه­ های ساعت (ظهور) بد بودن همسایه­هاست.
۲-۱-۱-۲- اختلال در امر به معروف و نهی از منکر
این فریضه در آخرالزمان با وجود اهمیت فوق العاده­ای که دارد، دچار آسیب­هایی می­ شود که به قرار زیر است.
۲-۱-۱-۲-۱- ترک امر به معروف و نهی از منکر
امام صادق, فرمودند: «فَإِذَا … رَأَیْتَ النَّاسَ قَدِ اسْتَوَوْا فِی تَرْکِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَرْکِ التَّدَیُّنِ بِهِ»[۲۸]: و دیدی که همه مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر، هماهنگی پیدا کرده اند و آن را جزء دینداری خویش نمی دانند.
۲-۱-۱-۲-۲- عدم شناخت معروف و انکار منکر
پیامبر۳ فرمودند: «یأتی على الناس زمان … لا یعرفون معروفا ولا ینکرون منکرا … أولئک شرار خلق الله، لا ینظر الله إلیهم یوم القیامه»[۲۹]: بیاید بر مردم زمانی که معروفی را نشناسند و منکری را انکار نکنند. آن مردم شرار خلق خدایند و خداوند در روز قیامت نظر رحمت به ایشان نکند.
۲-۱-۱-۲-۳- امر به منکر و نهی از معروف
پیامبر۳ فرمودند: «کَیْفَ بِکُمْ إِذَا … أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَ نَهَیْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ نَعَمْ»[۳۰]: شما را چه می­ شود وقتی که شما امر به منکر کنید و نهی از معروف نمایید. گفته شد آیا این­گونه خواهد شد ای رسول خدا؟ فرمود: بله.
۲-۱-۱-۲-۴- تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف
پیامبر۳ فرمودند: «کَیْفَ بِکُمْ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً»[۳۱]: شما را چه می­ شود وقتی که ببینید معروف، منکر و منکر، معروف شده باشد.
که از جمله این جابجایی می­توان به موارد زیر اشاره نمود.
۲-۱-۱-۲-۴-۱- خائن بودن امین و بالعکس؛ تصدیقِ دروغگو و بالعکس
پیامبر۳ فرمودند: «إِنَّ عِنْدَهَا … اؤْتُمِنَ الْخَائِنُ‏ وَ یُخَوَّنُ الْأَمِینُ وَ یُصَدَّقُ الْکَاذِبُ وَ یُکَذَّبُ الصَّادِقُ»[۳۲]: آن وقت خائن امین باشد و امین خائن، و دروغگو تصدیق شود و راستگو تکذیب گردد.
۲-۱-۱-۲-۴-۲- مقرب شدن سخن­چین و چاپلوس
امام علی, فرمودند: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ»[۳۳]: روزگاری بر مردم بیاید که مقرب نشود مگر سخن چین و خردمند و با هوش نباشد مگر فاجر و گناهکار.
۲-۱-۱-۲-۴-۳- سرزنش طالب حلال و تحسین دوستدار حرام
امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ طَالِبَ الْحَلَالِ یُذَمُّ وَ یُعَیَّرُ وَ طَالِبَ الْحَرَامِ یُمْدَحُ وَ یُعَظَّمُ»[۳۴]: و دیدی که طالب مال حلال را سرزنش و دوستدار حرام را تمجید و تکریم می­ کنند.
۲-۱-۱-۲-۵- ذلیل شمرده شدن آمِرِ به معروف
امام صادق, فرمودند: « فَإِذَا رَأَیْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِیلًا»[۳۵]: دیدی کسی که امر به معروف می­ کند در بین مردم ذلیل است.
۲-۱-۱-۲-۶- گسترش منکرات و عدم توان مقابله با آنها
امام صادق, فرمودند: «فَإِذَا رَأَیْتَ الْمَلَاهِیَ قَدْ ظَهَرَتْ یُمَرُّ بِهَا لَا یَمْنَعُهَا أَحَدٌ أَحَداً وَ لَا یَجْتَرِئُ أَحَدٌ عَلَى مَنْعِهَا»[۳۶]: و دیدی که گناهان در اجتماع آشکار می­ شود و مردم آنها را می­بینند و کسی هم منع نمی­کند و جرأت بر منع آنها نیز در مردم نیست.
۲-۱-۱-۲-۷- کم شدن امر به معروف و نهی از منکر
پیامبر۳ فرمودند: «لا تقوم الساعه حتى … قل الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر»[۳۷] : ساعت (ظهور) بر پا نشود، مگر وقتی که امر به معروف و نهی از منکر کم شود.
۲-۱-۱-۳- نا امنی و دزدی
امام علی, در بیان بلاهای آخرالزمان فرمودند: «إِذَا … خِیفَتِ الطُّرُقُ»[۳۸]: هر وقت که راه ­ها نا امن شدند.
و در جای دیگر امام صادق, فرمود: «فَإِذَا … رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَخْرُجُ إِلَى مُصَلَّاهُ وَ یَرْجِعُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ ثِیَابِهِ»[۳۹]: و دیدی که مردی برای نماز می­رود و در بر گشتن لباس ندارد.[۴۰]
که این ناشی از رواج نا امنی و دزدی است که مردم از دزدیدن چیزهای کم ارزش هم رد نمی­شوند.
۲-۱-۱-۴- زیاد شدن تفریحات و خوشگذرانی­های لهو
رسول خدا۳ فرمود: «لا تقوم الساعه حتى … تکثر الهزات»[۴۱]: بر پا نشود ساعت (ظهور) تا این که تفریحات و خوشگذرانی­ها زیاد شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ب.ظ ]




۷

کل

۳۲

۱۰۰

همان طور که در جدول فوق مشاهده میشود ۷۲ درصد از پاسخ دهندگان دارای تجربه زیر ۱۰ سال، ۲۱ درصد دارای تجربه ۱۰-۲۰ سال، ۷ درصد دارای تجربه بالای ۲۰ سال بودهاند در نمودار ذیل فراوانی مربوط به سطوح پاسخ دهندهها ارائه گردیده است.

نموار شماره ۴-۴- توزیع فراوانی نمونه آماری از نظر سابقه کاری
۴-۳- تجزیه و تحلیل داده ها براساس AHP
۴-۳-۱- ساختن درخت سلسله مراتب تصمیم
اولین گام در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ترسیم درخت تصمیم میباشد که از سه سطح تشکیل شده است. سلسله مراتب تصمیم، درختی است که با توجه به مساله تحت بررسی دارای سطوح[۱۰۲] متعدد است. سطح اول هر درخت بیان کننده هدف[۱۰۳]، سطوح میانی آن مختص فاکتورهای موثر در تصمیم و سطح آخر هر درخت نیز بیان کننده گزینههایی است که مورد مقایسه قرار میگیرند.
سطح سوم با توجه به مطالعات کتابخانهای انجام شده، تعدادی از شاخصها شناسایی و در نهایت با توزیع پرسشنامهای در بین ۵۰ نفر از کارشناسان و خبرگان بانکها، شاخصهای مناسب بانکها انتخاب گردیدند.
۴-۳-۱-۱- هدف تصمیمگیری
شناسایی و اولویت بندی شاخصهای اجزا سرمایه فکری
همانطور که در فصل ۳ و ۲ تحقیق آمده است مطالب جمعآوری شده از پرسشنامه بونتیس (سرمایه فکری) بطور کلی سه بخش را شامل میشود که براساس نظر خبرگان و کارشناسان بانکی شاخصهای ذیل مناسب بانکها تشخیص داده شد.
سرمایه انسانی (HC): سرمایه انسانی شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان است که شامل شایستگیها و طرز فکرهای کارکنان است که زیر شاخصهای آن عبارتند از:
صلاحیت و شایستگی کارکنان
ارتقای سطح مهارت و تحصیلات کارکنان
رضایت مندی کارکنان
کارگروهی کارکنان
بیان نظرات کارکنان
طرح ایدههای جدید
سرمایه ساختاری (SC) : سرمایه ساختاری شامل همه مخازن دانش غیر انسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارتهای سازمانی و فرآیندها و استراتژیها و … است که به سازمان ارزشی فراتر میدهد که زیر شاخصهای آن عبارتند از:
توسعهی بیشترین ایدهها در بانکداری
کمترین زمان وهزینه برای انجام عملیات بانکی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کارآمد بودن بانک
حمایت از بهبود ارزشها
اجرای ایدههای جدید
حمایت رویه های بانکی از نوآوری
سرمایه مشتری (CC): سرمایه ارتباطی عبارتست از دانش به کار گرفته شده در کانالهای بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان است که زیر شاخصهای آن عبارتند از:
اطمینان از ادامهی روابط مشتریان
کسب رضایت مشتریان
نشست با مشتریان
شناسایی بازارهای هدف
کاهش زمان حل مشکلات مشتریان
سرمایهگذاری روی خواسته های مشتری
۴-۳-۱-۲- ساختار درخت سلسله مراتب تصمیم در روش AHP
درخت تصمیمگیری یک نمایش گرافیکی از مسئله پیچیده واقعی میباشد که در رأس آن هدف کلی مسئله و در سطوح بعدی معیارها و گزینه ها قرار دارند. هر چند یک قاعده ثابت و قطعی برای رسم درخت سلسله مراتبی وجود ندارد اما برخی افراد سعی نمودهاند تا یک سری قواعد کلی را در این زمینه بیان کنند (قدسی پور، ۱۳۸۱).
نمودار شماره ۴-۵- ساختار درخت سلسله مراتب تصمیم در روش AHP
۴-۳-۱-۳- مراحل ارزیابی با بهره گرفتن از AHP
با توجه به ترسیم درخت تصمیم و شناسایی معیارها و گزینههای رقیب و با بهره گرفتن از روش AHP، گزینه ها ارزیابی میشوند.
۴-۳-۲- مقایسات زوجی
گزینههای رقیب در سطح سه باید به واسطه هر یک از معیارها در سطح دو مورد مقایسه دو به دو قرار گیرند. مقایسه دو به دو با بهره گرفتن از مقیاسی که از ترجیح یکسان تا بیاندازه مرجح و با انتخاب اعداد یک نهم تا نه طراحی شده است، انجام گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:04:00 ب.ظ ]