دانلود فایل های پایان نامه در مورد ارتباط بین … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مدیریت بگونه ای غیر علمی سابقه دیرین دارد وبه خلقت آدمی باز می گردد ،زیرا آدم وحوا هر کدام به عنوان یک انسان مستقل باید می توانستند در اداره ی خودشان موفق باشند .همچنین به نظر می رسدتاروزی که انسان در کره ی زمین زندگی کند ، این بعد مدیریت مطرح می باشد ، چرا که همواره ضرورت خواهد داشت که انسانها خودشان را اداره کنند .(تورانی،۲۰:۱۳۸۹)
آن چه به مفهوم دقیق تر کلمه ” مدیریت ” خوانده می شود ، اقدامات انسانهای نسبتا متمدن دوران باستان است .به بیانی دیگر ،از عمر مدیریت سازمان یافته در سومر بیش از ۵۰۰۰ سال می گذرد هر چند نمی توان تصور کرد تمدنهای عظیم دوران باستان از چین و هند گرفته تا ایران ،بین النهرین ، مصر ، یونان ومانند آن بدون برخورداری از مدیریت سنتی تحقق پذیر بوده باشد . در چین باستان نیز بین سالهای ۱۱۰۰ تا ۵۰۰ قبل از میلاد ، اصولی همچون سازماندهی ، برنامه ریزی ، رهبری ، وکنترل مراعات می شد . در یونان باستان ، اداره ی امور بر اساس مشورت یا به بیان امروز مدیریت شورایی یا حتی مشارکتی مورد توجه بود .(محمدی،۱۲:۱۳۸۹) پس از سقوط وافول تدریجی امپراطوری روم واقدامات شگفت انگیز آنان در زمینه ی مدیریت یا دست کم با تکیه بر ضوابط مدیریت ، در قرون میانه نیز علی رغم سکون وسکوت نسبی پیشرفت های علمی ، مدیریت سنتی وجهه خاص خود را داشت . (همان منبع :۱۶)
پس از بروز تحول بنیادی سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۷۸۰ که به نام انقلاب صنعتی شهرت یافته ، مدیریت سنتی رنگ وروی تازه ای به خود گرفت . برای مثال افرادی همچون آدام اسمیت اندیشه هایی بی نظیرتقسیم کار را عنوان کردند که هنوز هم اززیر بناهای اساسی هرنوع مدیریت انسان بر انسان محسوب می شود .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
چارلزببج[۲] از دیگر کسانی است که در کتاب صرفه جویی صاحبان صنایع بر تقسیم کار ، بررسی حرکات برای انجام کار ، بررسی مراحل تولید وقیمت تمام شده ، به کار گرفتن روش های بررسی زمان تعیین محل مناسب برای کارگاه ، استفاده از نمونه های استاندارد شده وتحقیق وتوسعه تاکید دارد . هنری تون در مقاله ی سال ۱۸۷۰ روش های منظم وکار آمد مدیریت را مطرح کرد وبه خصوص طرح او برای “مشارکت کارکنان در منافع شرکت ” در نظام عادلانه ی پرداخت دستمزد ، تاثیر بسزایی داشته است . جوزف وارتن [۳] در سال ۱۸۸۱ بااهداء هزار دلار به دانشگاه پنسلوانیای آمریکا بنیانگذار رشته مدیریت شد .اگر چه از افرادی همچون ویلیام سی دورانت بنیانگذار جنرال موتورز ، هنری فورد ، آندروکارنگی ، وهانری فایول [۴] نیز به عنوان کسانی نام میبرند که در زمره ی اندیشمندان مدیریت پیش از انجام بررسی های علمی فردریک ویلسوتیلور قرار دارند .( محمدی ، ۱۳۸۷ : ۲۸)
با توجه به آنچه گفته شد صحیح بنظر نمی رسد که فکر کنیم مدیریت زائیده تحولات سبز فایل ودر کشورهای اروپایی وآمریکایی پایه گذاری شده است ودیگر جوامع وملل فعالیتهای مدیریتی راتجربه نکرده وسهمی درشکل گیری مفاهیم متداول امروزی دررشته مدیریت نداشته اند به بیان دیگر این مطلب که مدیریت در سالهای پایانی سده نوزدهم میلادی شکل گرفت به معنای عدم وجود آن در اعصار پیشین نیست . همانگونه که به سادگی می توان پذیرفت کشف جاذبه زمین بوسیله نیوتن به معنای عدم وجود چنین قدرتی قبل از وی نبوده است . (نکویی ، ۱۳۷۹ :۱۷ )
خلاصه اینکه عمل مدیریت به قدمت تاریخ بشری است .
اندیشه های حاکم بر مکاتب مدیریت
دوره کلاسیک
رشد وپیشرفت نظریه کلاسیک
در اواخر سالهای ۱۸۰۰ میلادی مجموعه ای از مفاهیم تازه درباره ی سازمان ، که هم اکنون به عنوان تئوری کلاسیک شناخته شده است ، به گونه ای وسیع گسترش یافت . تاثیر نظریه ی کلاسیک سازمان هم اکنون نیز بارز وبرجسته است ، چندان که آثار آن در بسیاری از سازمانهای پیچیده مصداق پیدا می کند که تاثیر بسزایی در تکامل تمدن نوین داشته است . بوروکراسی عمدتا توسط جامعه شناسان مورد توجه قرار گرفت . برعکس ، نظریه های مدیریت علمی و اداری توسط آنانی که علاقه مند به مسائل علمی بودند ، مطالعه شد . آنان صرفا متمایل به توصیف سازمان نبودند ، بلکه اصول وفعالیت هایی را که برای پیشبرد و بهبود عملی سازمان ، مناسب بود به کار می گرفتند . تعریف زیر نقطه نظر کلاسیک ها در باره ی سازمان را نشان می دهد” سازمان یک ساختاری از روابط قدرت ، اهداف ، نقشها ، فعالیتها ، ارتباطات وعوامل دیگری است که بین افرادی که با یکدیگر به صورت گروهی کار می کنند وجود دارد “
در اوایل قرن بیستم ، سه تن از بنیانگزاران اصلی علم مدیریت در کشور های موطنشان به طورمستقل از یکدیگر مشغول مطالعه وتحقیق در مورد سازمانها ومدیریت بودند .آنها فردریک تیلور آمریکایی[۵] هنری فایول فرانسوی[۶] وماکس وبر آلمانی [۷] بودند که تحقیقات ونوشته هایشان اساس دوره کلاسیک نوین را پایه گذاری نمود . تئوریسینهای فوق را می توان به ترتیب ، سخنگوی هر یک از شاخه های این دوره معرفی کرد که عبارتند از:
الف : مدیرت علمی
ب : تئوری اداری
ج: بروکراسی ( نکویی ، ۱۳۷۹ :۱۷ )
هر سه جریان بروکراسی ، نظریه اداری ومدیریت علمی در چهار چوب مکتب کلاسیک ها همین نقطه نظر را از تعریف سازمان ارائه داده اند . یعنی از دید این سه جریان ، سازمان دارای یک ساختار”مکانیستی”[۸] است و نکته جالب اینکه اگر چه هر سه جدای از هم رشد یافته اند ، لیکن همگی به این تعریف رسیده اند . (هیکس ، ۱۳۸۷ :۱۲۰ )
* مدیریت علمی
“هدف اصلی مدیریت باید تامین حداکثر رضایت وخوشنودی برای کارفرما باشد ، که این رضایتمندی باید توام با ایجاد حد اعلای کامیابی برای هر کارمند نیز باشد ” (فردریک تیلور) [۹]
نظریه مدیریت علمی در واقع از سال ۱۸۳۲ یعنی زمانی که ” چارلز ببج ” نویسنده انگلیسی کتاب خود را تحت عنوان ” صرفه جویی صاحبان صنایع ” به رشته تحریر در آورد ، آغاز گردید .تا قبل از سال ۱۹۰۳ علم جدید مدیریت شکل و حالت مشخصی به خود نگرفته بود در این سال ” فرد وینسلوتیلور” رساله ای تحت عنوان “مدیریت کارگاه ” درباره اصول مدیریت علمی کارگاه های صنعتی در انجمن مهندسان مکانیک آمریکا قرائت کرد که مقدمه تدوین وتکمیل یک رشته رساله های بعدی پیرامون غناوین ونظریه های علمی مدیریت به شمارمیرود.(احمدی،۵۵:۱۳۸۸)
تیلور بیشترین سهم را در پیشرفت وگسترش مدیریت علمی دارد .وی مهندس مکانیک بود که سمت مهمی در مدیریت صنایع فلز وفولاد بر عهده داشت . تیلور ادعا نمی کند که مبتکر این نهضت وحرکت بوده است ، او می گوید : ” مدیریت علمی ، حاصل کار یک صدنفر یا بیشتر بوده وفرایندی است که هر یک از ما سهم کوچکی را در کل جریان آن برعهده داریم …” اما با این وجود ، تیلور نخستین فردی بود که توضیح وبیان کامل ومناسبی را از مدیریت علمی عرضه داشت . در واقع این تیلور بود که یک قالب وچهارچوب علمی و کلی را پدید آورد به گونه ای که این نظام به اصطلاح شفاف و واضح به خوبی مورد پذیرش واستفاده قرار گرفت . بدین لحاظ او سزاوار عنوان (( پدر مدیریت علمی )) است .
مدیریت علمی[۱۰] ، اولین عنصر تئوری کلاسیک به شمار می آید که توسعه ی آن در حوالی سال ۱۹۰۳ میلادی آغاز شد وبه سرعت مورد استفاده قرار گرفت .شاید بتوان گفت مدیریت علمی یکی از مهمترین عواملی بوده است که معیارهای تازه ای را در ایالات متحده آمریکا وبرخی دیگر از جوامع صنعتی پدید آورد ه است . (هیکس،۱۳۸۷ :۱۶۱)
نتیجه سالها تلاش تیلور در حل مشکلات تولید در کارخانه های سرتاسر آمریکا ، اصولی بود که در کتابی تحت عنوان (( اصول مدیریت علمی )) در سال ۱۹۱۱ میلادی انتشار یافت . تیلور معتقد بود که برای تسریع در نیل به اهداف سازمان می بایست روند مدیریت را به طورمنطقی تجزیه وتحلیل کرد تا بتوان از منابع مالی ومادی موجود حداکثر استفاده را نمود .(شیرازی ، ۱۳۷۳ : ۴۰ )
تیلور پیشنهاد می کند که کلید ترکیب سازمانی ، قبول بی طرفی وعقلایی بودن علم است .بدین معنا که هردوطرف کارگر وکارفرمابه عنوان یک ضرورت ، باید معرفت ودانش علمی را به جای قضاوتهاوعقاید ونظرات شخصی در تمام موضوعات مرتبط کاری که انجام می گیرد ، جانشین سازند .( هیکس ، ۱۳۸۷ :۱۶۹)
بگفته خود تیلور مدیریت علمی پایه گذار یک انقلاب روانی در کارگران برای نگرش تازه به وظائفشان در برابر کار خود ، همکاران ، وکار فرماهایشان بوده ونیز به همان نسبت انقلابی روانی برای مدیران وصاحبان صنایع در نگرش به همکاران وکارگران می باشد .در سایه دگرگونیهای یاد شده سود آوری وکار ایی آنچنان افزایش می یابدکه خشنودی هردو سو را تامین می کند .( رضایی نژاد ، ۱۳۷۵ :۲۰ )
تیلور در آخر کتاب خود می گوید : ” مدیریت علمی عنصرواحدی به شمار نمی رود بلکه فلسفه ای است که عناصر متشکله آن عبارتند از : علم بجای تجربه محض ، هماهنگی بجای افتراق ، همکاری به جای استقلال فردی وحداکثر تولید بجای محدودیت محصول ، هدف غایی مدیریت علمی پرورش هر یک از کار کنان به حداکثر ظرقیت تولیدی اوست ” (اقتداری،۱۵:۱۳۶۹)
اصول قانونمند شده تیلور
اصولی را که بعنوان اصول چهاگانه تیلور می نامند به شرح زیر بیان شده اند :
۱- ایجاد علم واحدی برای انجام هر جزء از کار که جایگزین روش غیر علمی متداول شود
۲- گزینش علمی کارکنان وآموزش وتربیت آنان برای انجام بهتر وظایف خود ، در حالی که در گذشته هر کارگر ، به گونه ای شخصی ، مسول انتخاب شغل وپرورش خود به بهترین وجه ممکن بود .
۳- مدیریت باید همکاری صمیمانه ای با کارکنان داشته باشد تا از این طریق مطمئن شود که تمام کارهایی که انجام می گیرد ، بر اساس اصول علمی تعیین شده است .
۴- تقسیم تقریبا مساوی کار ومسولیت بین مدیریت وکارکنان .مدیریت باید تمام کارهایی را که بهتر از کارکنان می تواند رتق وفتق دهد ، برعهده گیرد . درحالی که در گذشته تقریبا تمامی کار وبخش اعظم مسولیت به کارکنان تحمیل می شد .
تیلور عنوان می کند که مدیریت باید به موارد استثنایی ، اهمیت بیشتری دهد وبرعکس .همچنین به آن دسته از کارها و عملیاتی که در سطح استاندارد انجام می گیرد ، علاقه کمتری نشان دهد . شاید بتوان گفت که او در این زمینه ، به” مدیریت بر مبنای هدف توجه دارد ، چندان که با تاکید او مبنی بر پرداخت مزد برای کار تکمیل شده ، بیش از زمان صرف شده در شغل ، این توجه و تایید آشکارتر می شود . ۰(.هیکس ، ۱۳۸۷ :۱۶۹)
* تئوری اداری
همزمان با تحقیقات وشکل گیری جنبش مدیریت علمی تیلور در آمریکا ، مهندسی فرانسوی بنام هنری فایول (۱۹۲۵ -۱۸۴۱ )مشغول تحلیل وبررسی سازمانها بود .در حالیکه نوع مدیریت تیلور بواسطه تجربیاتش معطوف به سطوح پائینی سلسله مراتب سازمانی عمدتا در سطح عملیاتی تولید وکارگران بود ، هنری فایول که فردی از طبقه بورژوازی با تجربه سی سال مدیریت در مقام مدیر کل یک شرکت بزرگ ذوب آهن بود .نظریاتش را در ارتباط با سطوح بالای سلسله مراتب سازمانی ومدیران مطرح کرد .( نکویی ، ۱۳۷۹ : ۲۱ ) در بحث فایول از توانایی هاو ویژگیهای مدیر ، نکاتی همچون موارد زیر مطرح می شود : ویژگیهای جسمانی ، توانایی های ذهنی یا فکری ، خصوصیات اخلاقی ، اطلاعات عمومی ، دانش تخصصی ، تجربه ی مفید وکارامد در نهایت ، نامبرده عناصر مدیریت را به نیروهای فنی ، تجاری ، امنیتی ، حسابداری ، مالی واداری تقسیم می کند .ضمن اینکه فعالیتهای اداری ( برنامه ریزی ، سازماندهی ، فرماندهی ، هماهنگی ، نظارت ) را بیش ازبقیه درخوراهمیت میداند.(تورانی،۱۳۸۹:۲۴)
به نظر وی توانایی های مورد نیاز مدیران در سطوح گوناگون متفاوت است و در حالی که مدیران رده پائین سازمانی بیشتر به آگاهیهای فنی نیاز مندند ، مدیران ارشد به آگاهیهای عمومی ومدیریتی نیاز دارند . ( رضایی نژاد ، ۱۳۷۵: ۲۱ )
کار مهم فایول در مطالعه مدیریت ، تفاوت قایل شدن بین وظایف مدیریتی مثل : برنامه ریزی ، سازماندهی ، ونظایر آن با سایر فعالیهای سازمانی مثل ، امور فنی ، بازرگانی و نظایر آن می باشد ( احمدی ، ۵۹:۱۳۸۸ )
فایول برای دستیابی به ساختاری سازمانی مناسب با شرایط فنی ومحیطی کار ، رعایت ۱۴ اصل را ضروری می داند که به اصول مدیریتی وی معروفند:
۱-تقسیم کار ۲- اختیار ومسولیت ۳- وحدت فرماندهی ۴- وحدت مدیریت ۵- تبعیت منافع فردی از منافع سازمانی ۶- جبران خدمت ۷- متمرکز سازی وتمرکز کنترل ۸- مشخص کردن خط اختیار بالا به پایین ۹- نظم ۱۰- عدالت ۱۱- انضباط کارکنان ۱۲- ثبات ۱۳ – تشویق ابتکار عمل ۱۴- تقویت روحیه گروهی (همان منبع:۵۶ )
* بروکراسی ، ماکس وبر
در حالی که تیلور و فایول بر مسائل مدیریت وکارایی ، برای کسب اهداف توجه داشته اند ، توجه “ماکس وبر “به این مساله اساسی تر معطوف بود که ، چگونه می توان ساختار سازمانها را به طور مناسب طراحی کرد .ماکس وبر یک جامعه شناس آلمانی بود ودر سال ۱۹۱۰ با این استدلال که یک سازمان هدفدار دارای هزاران کارگروکارمند است وبرای انجام دادن کارها ناگزیر است قوانین ومقررات را به صورت دقیق رعایت کند ، تئوری مدیریت “دیوان سالاری ” یا “بروکراسی ” را ارائه کرد ودر آن ، به سلسله مراتب اختیار ، خطوط ارتباطی قوانین ومقررات بسیار دقیق توجه کرد(احمدی،۵۸:۱۳۸۸)
اصطلاح بروکراسی در معانی مختلفی بکار برده می شود ، مشهور ترین آنها عبارتند از :
الف – بروکراسی ” تشریفات زائد ” است ، یعنی کاغذ بازی ومقررات اضافی که موجب ازبین رفتن کارآیی می شود ، این معنی منفی کلمه است
ب – بروکراسی ” دستگاه اداری ” است . یعنی همه ابزارها وامکانات دولت مرکزی ومحلی ، این معنا ، مشابه تشریفات زائد است .
ج – بروکراسی ، نوعی شکل سازمانی است ، دارای ویژگیهای مشخص از قبیل سلسله مراتب اختیار ونظام مقرارات با توجه به کار اساسی وبر ، توضیح ومورد بحث قرار دادن این شکل سازمانی پر اهمیت و فراگیر است . ( نکویی،۱۳۷۹ : ۲۲ )
بروکراسی در سازمانهای گوناگون سیاسی ، تجاری یا فرهنگی پدید آمده است . مطالعه منظم وبرنامه ریزی شده آنها تا زمانی که “ماکس وبر ” بروکراسی ایده آل خودرا ارائه داد ،معوق ماند . اماساختارهای سازمانی با مشخصاتی که تقریبا مشابه بروکراسی ایده آل “وبر” است ، در تمدنهای چندین هزار ساله دیده می شود .هم اکنون بسیاری از آن مفاهیم در سازمانهای نوین به کار گرفته شده است .بروکراسی را می توان به صورت یک آرایش نظامی که در ان نیروهای هوایی ، دریایی وزمینی از طریق سلسله مراتب فرماندهی بسیار پیچیده ، به هم مربوط می شوند ، مشاهده کرد همین چهارچوب ، در یک سازمان بازرگانی نیز وجود دارد .بدین ترتیب چگونه می توان بدون استناد به بروکراسی ، هزاران انسان رادر فرایند ساخت اتومبیل هماهنگ کرد ! همچنین شبکه تلفن یا فروشگاه های زنجیره ای را بدون سازماندهی بروکراتیک نمی توان هماهنگ کرد .(.هیکس ، ۱۳۸۷ : ۱۲۱ )
مهمترین کمک ماکس وبر به مدیریت ، نظریه اقتدار ( اختیار ) و توصیف سازمانها بر مبنای ساختار روابط ناشی از اختیار است در سازمانها ، بر مبنای اختیار ، روابطی پدید می آید که اجازه می دهد بعضی از افراد برای بعضی دیگر دستور صادز کنند و این بدان معنا است که اول صاحب اختیار هستند . ( علاقه بند ، ۹۹:۱۳۷۷ )
تئوری بروکراسی وبر به ساختار رسمی سازمانها تاکید دارد و ۵ اصل مهم آن عبارتند از :
۱- تقسیم کار و تخصص
۲- سلسله مراتب اختیار
۳- قواعد و دستورات
۴- جهت گیری غیر شخصی
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:00:00 ب.ظ ]
|