مطالب درباره اشتباه در موضوع قرارداد با مطالعه تطبیقی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
مبحث نخست: تقسیم اشتباه بر حسب ماهیت آن[۵۳۰]
اشتباه بر حسب ماهیت آن به اشتباه موضوعی[۵۳۱] و اشتباه حقوقی[۵۳۲] تقسیم میشود. از آنجا که اشتباه موضوعی و آثار آن نسبتاً روشن و معلوم است، در این قسمت تنها به توضیح اشتباه حقوقی میپردازیم. در فرهنگ واژگان حقوقی در تعریف این نوع اشتباه چنین آمده است «اشتباه حقوقی عبارت است از اشتباه راجع به وجود، مفهوم یا دامنه یک قانون یا یک مقرره قانونی که نسبت به فردی که بیاطلاع است (دارای حسن نیّت است) میتواند عذر تلقّی شود».[۵۳۳] بهعنوان مثال صغیری ۱۶ ساله به نام پائول پس از تنظیم وصیتنامه میمیرد، من [چون] وارث او هستم، موصیبه مطرح در وصیتنامه را اجرا میکنم، غافل از اینکه صغیر ۱۶ ساله نمیتواند وصیت کند.[۵۳۴]
درخصوص اثر اشتباه حقوقی در حقوق فرانسه نیز اختلاف نظر زیادی به چشم میخورد و این موضوع بحثها و گفتگوهای متعددی را در پی داشته است.[۵۳۵] براشیلوگوس[۵۳۶] و ایرنریوس[۵۳۷] درخصوص جبران آثار آنها صحبت کردهاند. ایشان ادعای اشتباه را از کسی که بابت اشتباه ضرر کرده است میپذیرند، درحالیکه اگر ادعا شود که فرد اشتباهکننده از اشتباه خود منفعت برده است ادعای اشتباه را رد میکنند. رویگنی[۵۳۸] و کینوس[۵۳۹] با تکیه بر متون رومی به جبران خسارت و مخصوصاً حمایت از زنان، کودکان، سربازان و روستائیان که جهل آنها مفروض است حکم دادهاند. در مقابل کوژاس و پوتیه با اعتقاد به ضربالمثل معروف جهل به قانون عذر محسوب نمیشود، اشتباه حقوقی را رد میکردند. بااینحال دونو نظریه ایرنویوس را میپذیرد و برای جلوگیری از ضرر معتقد است که درصورتیکه قرارداد هنوز اجرا نشده باشد میتوان به اشتباه حکمی و حقوقی توسل جست.[۵۴۰] این آراء که متعلق به حقوق قدیم فرانسه است مبتنی بر مصلحتهایی مانند حمایت از جاهل و اشتباهکننده، جبران خسارت و… میباشد و در آنها کمتر توجهی به اراده و فقدان و عیب آن نشده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
البته در دوران معاصر، آراء و دکترینحقوقی با توجه به اراده و تحلیل آن دچار دگرگونی شایان توجهی شده است. در دکترینهای معاصر اشتباه حکمی همانند اشتباه موضوعی رضایت اشتباهکننده را معیوب میکند، لذا تفاوتی در آثار آن دو وجود ندارد. اشتباهکننده در هر دو نوع شایسته حمایت قانونی میباشد.[۵۴۱] درواقع این نظر همان چیزی است که ما در قسمت اشتباه حقوقی در حقوق ایران گفتیم. البته برخی از نویسندگان با این بیان که تعارضی میان مثل معروف «جهل نسبت به قانون عذر محسوب نمیشود» و اثر داشتن اشتباه حقوقی وجود ندارد، چراکه معنای این قاعده این است که فرد نمیتواند بهاستناد جهل به قانون خود را از زیر بار مسؤولیت ناشی از قانون برهاند، اثر اشتباه حقوقی را بطلان نسبی اعلام کردهاند.[۵۴۲] به نظر میرسد این بیان قابل ایراد است، چراکه اثر اشتباه حقوقی بسته به مورد میتواند بطلان نسبی و یا بطلان مطلق باشد. اگر اشتباه راجع به قانون بهنحوی باشد که میان ارادهها تطابقی نباشد و اختلاف میان ایجاب و قبول وجود داشته باشد، باید حکم به بطلان مطلق صادر کرد. بنابراین از نگاه فنی و با تحلیل اراده اثر دو نوع اشتباه موضوعی و اشتباه حقوقی از جهت از میان برداشتن رضایت و توافق و یا مخدوشکردن آن یکی است و تفکیک میان این دو از این جهت نیاز به دلیل دارد.[۵۴۳]
مبحث دوم: تقسیم اشتباه بر حسب اثر آن
چنانکه دیدیم اشتباه حسب اثر آن به سه دسته تقسیم میشود. اشتباه یا مؤثر است یا غیر مؤثر. اشتباه مؤثر هم خود به دو دسته تقسیم میشود. نخست اشتباه مانع تراضی و توافق و دوم اشتباه عیب رضایت. این تقسیم درواقع همان تقسیم اشتباه به اشتباه مهم و غیر مهم است. اشتباه غیر مهم درواقع بیاثر است همانطورکه اشتباه بیاثر اهمیتی ندارد. درهرحال ما در سه بند ذیل بهترتیب به شرح مختصر اشتباه مانع، اشتباه عیب رضایت و اشتباه بیاثر میپردازیم.
بند نخست- اشتباه مانع[۵۴۴]
مواردی وجود دارد که اشتباه ارتکابی توسط طرفین قرارداد مانع تطابق و هماهنگی ارادههای ایشان میگردد.[۵۴۵] این نوع اشتباه که معروف به اشتباه مانع است باعث بطلان مطلق قرارداد میگردد. در حقوق روم اشتباه همیشه مانع از تشکیل قرارداد میشد و بهتعبیر روشنتر اثر اشتباه همیشه بطلان مطلق بود. چنانکه میدانیم در حقوق قدیم روم بهخاطر اینکه تنها شکل و شیوه ظاهری قرارداد بستن اهمیت داشت، ایشان ادعای اشتباه را ولو آنکه توسط تدلیس طرف دیگر واقع شده باشد، نمیپذیرفتند. این تفریط پس از پایان جمهوری به افراط گرایید. از این پس رومیان به طور بسیار منصفانه میگفتند کسی که در اشتباه است نمیخواهد قرارداد ببندد.[۵۴۶] لذا آهستهآهسته بهرغم تفوّق شکل گرایی، برخی اشتباهات در این حقوق پذیرفته شد، البته اثر همه آنها بطلان مطلق بود و همه آنها اشتباه مانع تلقّی میشدند.[۵۴۷]
برخلاف حقوق روم، در حقوق قدیم فرانسه اثر اشتباه محدود به بطلان مطلق نمیشد و بطلان نسبی را هم در برمیگرفت، همچنانکه در دکترینهای جدیدِ حقوق فرانسه، اشتباه دارای هر دو اثر فوق است.[۵۴۸] اشتباه مانع خود شامل چندین نوع اشتباه میباشد. اشتباه راجع به ماهیت معامله، اشتباه راجع به ماهیت موضوع معامله و نیز اشتباه راجع بهجهت تعهد از مهمترین این اشتباهات هستند. البته هیچ معلوم نیست چرا عادتاً اشتباه راجع به شخص طرف معامله ذیل این دسته از اشتباهات ذکر نمیشود، چراکه بهلحاظ منطق حقوقی هیچ فرقی میان این دو نوع اشتباه (اشتباه در شخص طرف معامله و موضوع معامله) از این جهت که هر دو میتوانند مانع تحقق قرارداد گردند وجود ندارد. به همین جهت است که برخی مؤلفان بهصراحت اشتباه در شخص طرف معامله را هم جزو اشتباه مانع آوردهاند[۵۴۹] و لذا باید این رویه را حمل بر شایعتر بودن اشتباه در موضوع معامله کرد.
مؤلفین فرانسوی هم درخصوص اشتباه مانع عادتاً به دو نوع اشتباه (اشتباه در ماهیت قرارداد و اشتباه در ماهیت موضوع قرارداد) به صورت فرضی و آموزشی میپردازند.[۵۵۰] بنابراین اشتباهات مانع چهار نوع هستند و نباید آنها را محدود به دو یا سه مورد کرد. درخصوص مبنای این اشتباهات بحثهای زیادی وجود دارد که در بخش دیگر به تفصیل به آن میپردازیم، لیکن باید دانست مبنای اشتباه در موضوع معامله، آنجا که باعث بطلان مطلق میگردد را میتوان در مقایسه با سه نوع اشتباه مانع دیگر که مؤلفان بهتفصیل به آنها پرداختهاند مورد تجزیه تحلیل قرار داد.
بند دوم- اشتباه عیب رضایت[۵۵۱]
اغلب اوقات اشتباه از ناحیه یکی از طرفین رخ میدهد، به این صورت که او در برخی مسائل مورد انتظارش درخصوص عقد اشتباه میکند. حسب ماده۱۱۱۰ قانون مدنی تنها وقتی اشتباه درخصوص خود موضوع معامله بطلان نسبی را به دنبال دارد که اشتباه اساسی باشد. از «ذات شیء»[۵۵۲] عقلاً چنین فهمیده میشود که اشتباه باید دارای یک مشخصه تعیینکننده باشد، مشخصهای که قربانی اشتباه آنرا به موضوع معامله نسبت میداده است.[۵۵۳] درخصوص اشتباه در شخص طرف معامله هم خود متن قانون (ماده ۱۱۱۰) بهعلت عمده بودن شخصیت طرف معامله اشاره میکند.
البته نباید این نوع اشتباه را به دو مورد مصرح در ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی محدود کرد. برخی از اساتید بدون ذکر انواع این اشتباه بیان میدارند که این اشتباه اغلب در مورد یک عنصر اساسی عقد رخ میدهد و اغلب رضایت را مخدوش میکند. ایشان در ادامه ملاکی هم برای این نوع اشتباه بیان میدارند. ایشان میگویند این اشتباه رضایتی را ایجاد کرده و از بین برده است که اگر آن اشتباه نبود، آن رضایت (توافق) حاصل نمیشد و یا لااقل آن رضایت با شرایط کنونی داده نمیشد.[۵۵۴] درخصوص اعتبار و درستی این ملاک در آینده بحث خواهیم کرد لیکن باید گفت ملاکی که این مؤلف به آن اشاره کرده است اگرچه تا حدی مانند ملاک معروف «اگر میدانست معامله نمیکرد» میباشد، لیکن با آن تفاوتهای معناداری دارد. شرط اساسی و تعیینکننده بودن اشتباه تنها محدود به دو نوع اشتباه مصرح در ماده۱۱۱۰ قانون مدنی نیست بلکه سایر اشتباهات عیب رضایت نیز که سبب بطلان نسبی میگردند، مانند اشتباه درخصوص قانون، باید دارای چنین شرطی باشند.[۵۵۵]
بهطورکلی در حقوق فرانسه هر اشتباه مؤثری که مانع به وجودآمدن توافق و رضایت طرفین نباشد لیکن در توافق و رضایت ایشان تأثیر منفی بگذارد، عیب رضایت و توافق محسوب میگردد و باعث بطلان نسبی میگردد. این اشتباه را نباید محدود به دو یا چند مورد خاص کرد، بلکه هر اشتباهی که در قصد و رضای طرفین تأثیر عمده داشته باشد باید بهعنوان یک اشتباه اساسی در زمره این نوع اشتباه بهحساب آورد.
بند سوم- اشتباه بیاثر
اشتباهی که هیچ تأثیری در قرارداد نداشته باشد اشتباه بیاثر یا غیر مهم نامیده میشود. اشتباه در اوصاف غیر اساسی موضوع معامله، انگیزههای محرک یکی از طرفین، شخصیت طرف معامله آنجایی که علت عمده نباشد، و بهطورکلی هر اشتباهی که نه مانع تحقق یافتن رضایت باشد و نه به رضایت و توافق عیب و ایرادی وارد آورد، جزو این دسته از اشتباه بهحساب میآید. تشخیص اشتباه بیاثر از اشتباه مانع، در حقوق فرانسه کار آسانی است ولیکن تشخیص این نوع اشتباه از اشتباه عیب رضایت اندکی سخت است.[۵۵۶] عمده ملاکی که برای تمییز این دو نوع اشتباه از یکدیگر ارائه شده است ملاک اساسی و تعیینکننده بودن اشتباه است. درخصوص این ملاک بحثهای زیادی از جمله معیار نوعی و شخصی بودن مطرح شده است. تفصیل این ملاک و معیارهای آنرا به بخشهای بعد وامیگذاریم و در اینجا تنها بهذکر چند نکته میپردازیم.
نخست آنکه اگر اشتباه بیاثر بهخاطر تدلیس طرف دیگر معامله پدید بیاید از موجبات بیاعتبار شدن معامله بهحساب میآید.[۵۵۷] این حکم که تا حدی شبیه حکم خیار تدلیس در حقوق ما است، بیشک مبنایی متفاوت از حکم اشتباهات موجب بطلان نسبی دارد. دوم آنکه اشتباه درخصوص قانون اگرچه نوعاً بیاثر است، لیکن گاهی مانع وجود توافق و رضایت میگردد (بطلان مطلق) و گاهی نیز رضایت را مورد خدشه و عیب قرار میدهد (بطلان نسبی). البته اشتباه واقع در آثار حقوقی قراردادها بههیچوجه نمیتواند مؤثر تلقّی شود.[۵۵۸] نکته سوم آنکه اگر مواردی که اشتباه به طور معمول در آنها بیاثر است، مانند اشتباه در انگیزه، بهنحوی وارد قلمروی تراضی گردند، اشتباه در آنها دیگر بیاثر نیست و نوعاً باعث قابلیت ابطال معامله میگردد.[۵۵۹] این موارد میتوانند به صورت شرط ضمنی و یا تصریح در قرارداد، وارد در قلمروی تراضی شوند. نکته چهارم و آخر آنکه اشتباهات بیاثر شامل اشتباهات زیادی میگردد. اشتباه در محاسبه ارقام، اشتباه در قیمت و نیز اشتباه در اوصاف فرعی به شرط آنکه وارد در قلمروی تراضی نگردند،[۵۶۰] همه جزو این نوع اشتباه بهحساب میآیند. بهطورکلی دو ملاک عمده برای شناخت این نوع اشتباه این است که نخست موضوع این اشتباه نباید مهم و اساسی باشد، و دوم آنکه نباید بهنحوی در قلمروی تراضی قرار بگیرد.
گفتار سوم: تقسیمات اشتباه در حقوق انگلیس
تقسیمات اشتباه در حقوق انگلستان با دو نظام قبلی تفاوت چشمگیری دارد. در این حقوق چند تقسیم عمده از اشتباه بهعمل آمده است که ما تنها به دو مورد آن میپردازیم. در تقسیم نخست اشتباه از این حیث که میان طرفین مشترک است یا نه و در صورت اخیر آیا یکطرفه است و یا دو طرف در اشتباه هستند، به سه قسمت تقسیم میشود. در تقسیم دوم که بر مبنای اثر اشتباه صورت میگیرد، اشتباه مؤثر دو اثر عمده دارد. تقسیم اخیر تا حد زیادی، صرفنظر از مصادیق هر یک از این دو نوع اشتباه، از یک طرف تقسیم اشتباه موجب بطلان و موجب خیار در حقوق ایران را تداعی میکند و از طرف دیگر تقسیم اشتباه مانع و عیب رضایت در حقوق فرانسه را به ذهن میاندازد. تدقیق در این تقسیمات و مقایسه هر یک از آنها با تقسیمات دو نظام دیگر به تحلیل و شناخت اشتباه و مبانی و آثار آن کمک شایانی میکند، خصوصاً آنکه بدانیم برخی از این تقسیمات خاص یک نظام حقوقی است و در نظامهای دیگر به آن پرداخته نشده است.
قبل از پرداختن به تقسیمات اشتباه اشارهای گذرا به چند موضوع در نظام حقوقی انگلیس لازم است. نخست آنکه چون در این نظام حقوقی، اشتباهِ موجب بطلان یا قابلِ ابطال در دعاوی پراکنده و غیر مشابهی مورد بررسی قرار گرفته است، لذا انتظار دست یافتن به یک نظریه جامع نظری و زیربنایی راجع به همه انواع اشتباه انتظار نامعقولی است.[۵۶۱]
دوم آنکه برخی اوقات نظر قانون و نظر کامانلا و حتی نظر انصاف درخصوص اشتباه میتواند متفاوت باشد. چنانکه دانستیم درصورت تعارض میان این احکام، نظر حقوق موضوعه بر کامانلا مقدم است، همچنانکه در تعارض انصاف با کامانلا، نظر انصاف مقدم است. ممکن است اشتباهی از منظر حقوق بیاثر باشد ولیکن حسب انصاف آن اشتباه میتواند قابلیت ابطال را در پی داشته باشد. به نظر میرسد در حقوق انگلیس نقش انصاف درخصوص اشتباه پررنگتر از قانون و کامانلا میباشد.[۵۶۲]
نکته سوم این است که در حقوق انگلیس برخلاف حقوق ما و فرانسه، اشتباه به صورت وسیع پذیرفته نمیشود و بهتعبیری مانند یک مهمان ناخواندهای تلقّی میشود که چندان شایسته پذیرایی نیست. توضیح آنکه تا قرن نوزدهم این عبارت که قرارداد بهوسیله اشتباه بیاعتبار خواهد شد بهسختی پذیرفته میشد. اکثر حقوقدانان کامانلا برخلاف حقوقدانان اروپای بری نگران مخدوش شدن قصد متعهد نبودند. ایشان درخصوص از میان رفتن قرارداد بهعلت اشتباه قواعد کلیی ندارند. تمایل ویژه به نیازهای بازار باعث شده کامانلا حقوق مغازهداران تلقّی شود و نه حقوق رعیتها و لذا این حقوق به حمایت از طرف مقابل فرد اشتباهکننده، که به طور متعارف به قصد متعهد اعتماد کرده است میپردازد.[۵۶۳] شاید بتوان گفت پرداختن به اشتباه در موضوع معامله در مقیاس بسیار گستردهتر نسبت به سایر اشتباهات، حاکی از نگاه اقتصادی و بازارمحور این نظام حقوقی است. درهرحال تأثیر حقوق اروپای بری و کامانلا از یکدیگر از امور بدیهی است.[۵۶۴]
درهرحال قاعده کلی کامانلا این است که اشتباه نمیتواند بر اعتبار قرارداد تأثیر بگذارد مگر در مواقع خاصی که اشتباه نسبت به توافق مؤثر باشد و آنرا از پایه ضعیف کند.[۵۶۵] مثالی که برخی مؤلفان درخصوص بیاثر بودن اشتباه میآورند شاید حاکی از این رویکرد کلان حقوق انگلیس باشد. ایشان میگویند اگر من یک تابلو نقاشی را به مبلغ ده پوند به شما بفروشم و پس از بیع متوجه بشوید که تابلو نقاشی از تابلوهای رامبراند است و صد هزار پوند ارزش دارد، شما خوش اقبال هستید و من نه. من فقط یک تابلو نقاشی فروختم، بدون آنکه بدانم این تابلو یکی از آثار بسیار ارزشمند یک نقاش عالی مقام بوده است. من در مورد ارزش واقعی این اثر اشتباه کردهام و قانون برای کمک به من هیچ اقدامی نخواهد کرد.[۵۶۶]
نکته چهارم و آخر آنکه در حقوق انگلیس اشتباه نسبت به قانون اساساً پذیرفته نمیشود. در این حقوق جهل به قانون عذر محسوب نمیشود.[۵۶۷] البته برای تخفیف آثار این قاعده، اشتباه در حقوق خصوصی[۵۶۸] و قانون خارجی را اشتباه موضوعی و نه حکمی تلقّی میکنند.[۵۶۹] تنها سؤالی که در این خصوص به ذهن میرسد این است که اگر اشتباه حکمی منجر به اشتباه موضوعی گردد آیا در حقوق انگلیس نباید اشتباه را عذر تلقّی کرده و اثر آنرا به نفع اشتباهکننده مورد بررسی قرار داد؟
مبحث نخست: تقسیمات اشتباه بر حسب مشترک، دوجانبه و یکجانبه بودن آن
این تقسیم که مختص حقوق کامانلا است منشاء آثار و احکام مختلفی شده است. گاهی هر دو طرف قرارداد درخصوص یک امر مشابه و یکسان دچار اشتباه میگردند. در این اشتباه هر دو طرف مشترک هستند. در اشتباه مشترک یا مشابه[۵۷۰] پروندههای مختلفی وجود دارد که به چند مورد آنها اشاره خواهیم کرد. گاهی اوقات دو طرف در اشتباه هستند اما موضوع اشتباه آنها مشترک و مشابه نیست بلکه دو امر متفاوت است. بهعنوان مثال اگر «الف» تصوّر کند که موضوع معامله محموله کشتی «x» ا ست درحالیکه «ب» تصوّر میکند موضوع معامله محموله کشتی «y» است، این دو دچار اشتباه دوجانبه[۵۷۱] شدهاند. نوع سومی از اشتباه وجود دارد که در آن تنها یک طرف معامله درخصوص یک امر در اشتباه است. این نوع اشتباه، اشتباه یکجانبه[۵۷۲] نامیده میشود. موضوع اشتباه در هر یک از این سه نوع اشتباه میتواند امور مختلفی مانند موضوع معامله، شخص طرف معامله، جهت تعهد و… باشد. باید دید آیا اثر و حکم هر یک از این سه نوع اشتباه با توجه به موضوع اشتباه متفاوت است یا نه و در هر صورت ملاک واقعی اثر و حکم اشتباه در هر یک از این سه نوع اشتباه چیست؟
بند نخست- اشتباه مشترک
در این اشتباه هر دو طرف مرتکب اشتباه واحدی میشوند. این اشتباه از نظر کامانلا لزوماً موجب بطلان نمی باشد. موضوع اشتباه مشترک بسته به مورد متفاوت است. گاهی اوقات وجود موضوع معامله[۵۷۳] مورد اشتباه قرار میگیرد. در این خصوص چند دعوای مهم مطرح شده است. دعوای «کوتوریه علیه هستی»[۵۷۴] و دعوای «گالووی علیه گالووی»[۵۷۵] و دعوای «استریک لند علیه ترنر»[۵۷۶] از مهمترین این دعاوی هستند. اثر اشتباه مشترک درخصوص وجود موضوع معامله بطلان است.[۵۷۷] ماده ۶ قانون بیع کالا مصوّب ۱۹۷۹ نیز حکایت از بطلان معاملهای دارد که در آن کالای معینی بدون علم فروشنده در زمان انجام معامله از میان رفته باشد.
در دعوای «کوتوریه علیه هستی» در مجلس اعیان ۱۸۵۶، یک محموله ذرت بهعلت گرم شدن هوا رو به فساد و تباهی می گذارد، لذا تصمیم گرفته می شود در یک بندر بینراهی در مسیر خود به سوی لندن به فروش برسد. طرفین بدون اطلاع از این امر توافق به بیع ذرت در لندن کردند. بیع باطل اعلام شد و بایع مستحق قیمت محموله شناخته نشد، همانطورکه ملزم به تحویل کالاها به خریدار نبود.[۵۷۸]
گاهی اوقات موضوع اشتباه مشترک، مالکیت[۵۷۹] میباشد. در این اشتباه که بهندرت رخ می دهد، «الف» مال یا ملکی را به «ب» منتقل می کند که درواقع مال و ملک «ب» میباشد و لیکن هیچ یک از آنها از این مسأله خبر ندارند. در این خصوص دعوای «کوپر علیه فیپس»[۵۸۰] جالب توجه است. در این دعوا یکی از طرفین قصد داشت محل ماهیگیری را به طرف دیگر، که درواقع از آن خود او بود، منتقل کند. حکم بر بطلان چنین قراردادی صادر شد. لُرد اَتیکن در پرونده «بل علیه شرکت لِور برادرز» استدلال می کند چون چنین انتقالی غیر ممکن است چنین توافقی به طور طبیعی باطل است.[۵۸۱]
گاهی اوقات موضوع اشتباه مشترک، کیفیت[۵۸۲](وصف) میباشد. این کیفیت می تواند راجع به موضوع معامله باشد و یا در ارتباط با شخص طرف قرارداد باشد. لازم به ذکر است از نظر کامانلا این اشتباه هیچ تأثیری ندارد. دعوای «لیف علیه اینترنشنال گالُریز»[۵۸۳] و «بِل علیه شرکت لِور برادرز»[۵۸۴] و نیز «شرکت هریسون علیه شرکت بانتن» [۵۸۵]از جمله این دعاوی هستند.
در دعوای بِل علیه شرکت لِور برادرز، بِل که کارمند لِور بود برای پایان دادن به استخدامش قراردادی منعقد کرده بود که به موجب آن لِور باید ۳۰ هزار پوند خسارت به او بدهد. بعدها مشخص شد که به دلیل برخی نقض قراردادهایی که بِل مرتکب شده ولی آنها را فراموش کرده بوده است، امکان اخراج وی بدون پرداخت این خسارت، سه هزار پوند، وجود داشته است. مجلس اعیان با اکثریتی اندک بهرغم آنکه این اشتباه را نوعی اشتباه مشترک راجع به کیفیت دانست که نمیتواند اساسی باشد، قرارداد را معتبر اعلام کرد.[۵۸۶] بااینحال در سخنان قضات مجلس اعیان در این دعوی نظراتی به چشم میخورد که اگر کیفیت (وصف) مورد اشتباه بهاندازه کافی اساسی باشد قرارداد می تواند باطل تلقّی شود. این نظر در دعوی «بانک متحده ژاپن علیه کردیت دونُورد»[۵۸۷] در سال ۱۹۸۸ مورد رأی و حمایت قرار گرفته است.[۵۸۸]
چنانکه دیدیم و در مباحث آتی بهتفصیل خواهد آمد اشتباه مشترک مستلزم بحثهای زیادی است ولیکن شاید بتوان بهطورکلی این اشتباه را در دو دسته مجزاء و متفاوت از یکدیگر تحلیل کرد. نخست اشتباهاتی که راجع به فقدان موضوع معامله و یا مال و املاکی که متعلق به فروشنده میباشد است. چنین اشتباهاتی منجر به بطلان می شود. دسته دوم اشتباهات دیگری هستند که تنها درصورتی موجب بطلان قراردادی میشوند که اجرای آن قرارداد غیر ممکن باشد و یا اساساً و ضرورتاً متفاوت با آن چیزی باشد که طرفین انتظار آنرا داشته اند.[۵۸۹]
نکتهای که نباید از یاد برد این است که لزوما ًحکم انصاف با حکم کامانلا یکی نیست و بلکه حسب کامانلا قراردادی می تواند بهرغم وقوع اشتباه درست باشد اما انصاف آنرا باطل و بیاثر بداند.[۵۹۰] انصاف علاوهبر بطلان می تواند منجر به جبران خسارت و حق حبس یا موارد دیگری گردد. بهعنوان مثال در پرونده «کوپر علیه فیپس»[۵۹۱] دادگاه علاوهبر بطلان قرارداد، به فیبس بر حسب انصاف اجازه داد از حق حبس[۵۹۲] خود استفاده کند تا هزینههایی را که در محل ماهیگیری کرده است، بهتصوّر آنکه آن محل متعلق به خود اوست، باز پس گیرد.
بند دوم– اشتباه دوجانبه
در این اشتباه دو طرف در اشتباه هستند اما اشتباه آنها مشترک نیست بلکه دو اشتباه متفاوت میباشد. در دعاوی «رافلز علیه ویچلهاوس»،[۵۹۳] «سکریون علیه هیندلی»[۵۹۴] و «وود علیه سکارت»[۵۹۵] از جمله دعاوی راجع به اشتباه دوجانبه میباشد. در دعوای «رافلز علیه ویچلهاوس»، خواندگان در قراردادی با خواهانها به توافق رسیدند که پنبههای موجود در کشتی «پیرلس»[۵۹۶] را که از بمبئی حرکت کرده بود بخرند. درواقع دو کشتی با همین نام یکی در اکتبر و دیگری در دسامبر از بمبئی حرکت کرده بود. خواندگان کشتیی را که در اکتبر حرکت کرده بود در نظر داشتند و خواهانها کشتی دیگر را قصد کرده بودند. دادگاه حکم بر بطلان این قرارداد صادر کرد.
ملاک نوعی[۵۹۷] درخصوص پذیرش اشتباه معمولاً مانع پذیرش ادعای اشتباه در اغلب پرونده ها می شود ولیکن در اشتباهات دوجانبه که واقعاً دو طرف درخصوص موضوع معامله و یا عبارات ایجاب و قبول دچار اشتباه میشوند حتی این ملاک مانع استناد بهاشتباه نمیشود، چراکه با اعمال این ملاک واقعاً هر فرد معقول و متعارفی با توجه به شرایط مبهم ایجاد شده دچار اشتباه می شود. برخی از محققان احتمال دادهاند علت بطلان چنین قراردادهایی (مانند پرونده رافلز علیه ویچلهاوس) در آن زمان فقدان یک توافق شخصی بوده است. درواقع هنگامی که توافق در همان موضوع[۵۹۸] وجود نداشته باشد قراردادی هم وجود ندارد. ایشان خاطر نشان کردهاند که در یک پرونده جدید با وضعیتی مشابه چنین گفته شده است که تفسیر هر طرف از موضوع معامله باید برای طرف دیگر معقول باشد.[۵۹۹]
در پرونده «سکریون علیه هیندلی» نیز بهخاطر اشتباه مشترک دادگاه چنین حکم داد «از آنجا که طرفین همان موضوع معامله طرف مقابل را قصد نکرده بودند بنابراین معامله الزامآوری وجود ندارد».[۶۰۰] لازم به ذکر است انصاف گاهی برخلاف کامانلا نتیجه دیگری را تحمیل می کند. اگر انجام قرارداد حسب کامانلا لازم شمرده شود و البته مستلزم مشقت باشد انصاف می تواند اجبار به انجام عین تعهد را بردارد.[۶۰۱]
بند سوم- اشتباه یکجانبه
در این اشتباه تنها یک طرف مرتکب اشتباه میشود. البته موضوع این اشتباه باید چشمگیر و عمده باشد، وانگهی میبایست طرف دیگر از آن مطلع بوده یا اوضاع و احوال بهنحوی باشد که فرض شود او مطلع از آن اشتباه میباشد. البته بر فرض وجود این شرایط لزوماً کامانلا حکم به ابطال و یا بطلان را تحمیل نمیکند. در پرونده «هارتوگ علیه کولین و شیلدز»[۶۰۲] خواندگان اجناس را با قیمت معینی در ازاء هر پوند[۶۰۳] (حدود۴۵۰ گرم)، به خواهان پیشنهاد کردند. درواقع قصد ایشان مبادله اجناس با همان قیمت در ازاء هر قطعه بود و نه در ازاء وزن خاصی از اجناس. از آنجا که ارزش هر قطعه تنها یک سوم هر پوند بود، مقرر شد چون اوضاع و احوال بهگونه ای بوده است که خواهان میبایست از اشتباه خواندگان مطلع میشد، لذا قرارداد باطل میباشد.
این درحالی است که در دعوی «اسمیت علیه هاگس»[۶۰۴] بهرغم اشتباه در وصف و کیفیت موضوع قرارداد، قرارداد باطل اعلام نشد. توضیح آنکه در این دعوا خواهان یک نمونه از جو صحرایی را که تازه بود به خوانده نشان میدهد. خوانده بهرغم میل به خرید جوی قدیمی و مانده، بهتصوّر آنکه آن جوها مانده است و نه تازه، مبادرت به خرید آنها می کند. با طرح دعوا و ادعای این اشتباه دادگاه مقرر میدارد که چون اشتباه صرفاً در مورد وصف موضوع قرارداد بوده است لذا قرارداد نمیتواند باطل باشد، حتی اگر طرف دیگر از این اشتباه آگاه میبود. انصاف در این نوع اشتباه اگرچه گاهی حکم متفاوتی را اعمال می کند، اما اغلب مانند کامانلا نتیجه یکسانی را اعلام میدارد.
مبحث دوم: تقسیمات اشتباه بر حسب تأثیر آن
در حقوق انگلیس اشتباه اگر مؤثر باشد دارای دو اثر عمده میباشد. این دو اثر عبارتند از قابلیت ابطال[۶۰۵] و بطلان.[۶۰۶] لُرد اَتیکن در پرونده معروف بِل علیه شرکت لِور برادرز در جملهای مختصر میگوید اگر اشتباه به هر صورتی تأثیرگذار باشد یا باعث بطلان توافق و رضایت میگردد و یا در برخی موارد دیگر باعث ایجاد قابلیت ابطال آن میگردد.
تریتل در کتاب معروف خود، حقوق قراردادها، میگوید اشتباه هنگامی که مانع طرفین برای رسیدن به توافق شود باعث بطلان رضایت[۶۰۷] (توافق) می شود؛ مثل هنگامی که ایشان دو چیز متفاوت را قصد می کنند. هنگامی که طرفین به توافقی میرسند که آن توافق مبتنی بر یک تصوّر اشتباه اساسی است، اشتباه منجر به ایجاد قابلیت ابطال توافق میگردد. بهعنوان مثال اگر قراردادی مبنی بر کشیدن پُرترهی فردی که اخیراً فوت شده است و طرف دیگر از این موضوع بیاطلاع باشد منعقد شده باشد [اشتباه می تواند قابلیت ابطال را در پی داشته باشد]. در حقوق اثر اشتباه بطلان قرارداد است اما این قاعده در چهارچوب بسیار محدودی نگه داشته می شود. بهطورکلی به نظر میرسد مصلحت امنیت اقتصادی مستلزم این است که قراردادهایی که بهظاهر شکل گرفتهاند میبایست اِعمال و اجرا شوند. در انصاف برخلاف کامنلا دایره اشتباه گستردهتر است، البته اثر اشتباه چندان حاد و جدی نیست.[۶۰۸] بر این اساس شاید بتوان گفت اشتباه آنجا که موجب عدم مطابقت ایجاب و قبول میگردد باعث بطلان و آنجا که باعث عدم تبعیت قصد از واقع میگردد قابلیت ابطال را ایجاد می کند.
بند نخست- اشتباه موجب قابلیت ابطال
اشتباه اساسی درخصوص یک واقعیت راجع به قرارداد که از جانب دو طرف قرارداد رخ دهد می تواند قابلیت ابطال را در پی داشته باشد. تحمیل قرارداد بر هر یک از دو طرف چنان بی عدالتی و بیانصافی را در پی دارد که حتی مصلحت استحکام قراردادها هم نمیتواند مانع این قابلیت ابطال گردد. سؤالی که به ذهن میرسد این است که آیا اشتباه اساسی لزوماً باید از جانب دو طرف رخ دهد تا قابلیت ابطال را در پی داشته باشد یا اگر از جانب یکی از طرفین هم رخ دهد هم این ضمانت اجرا وجود دارد؟
درهرحال در حقوق انگلیس اشتباهات زیادی اساسی تلقّی میشوند. عمده این اشتباهات عبارتند از:
الف- اشتباه درخصوص وجود موضوع معامله،[۶۰۹] ب- اشتباه درخصوص هویت موضوع معامله،[۶۱۰] ج- اشتباه درخصوص امکان انجام و اجرای معامله،[۶۱۱] د- اشتباه درخصوص وصف،[۶۱۲] ﻫ- اشتباه درخصوص مقدار.[۶۱۳] البته اشتباه درخصوص تفسیر و تعبیر معامله[۶۱۴] و نیز رفتار طرفین[۶۱۵] اگرچه میتواند اساسی تلقّی شود، لیکن نمیتواند باعث ابطال قرارداد باشد.[۶۱۶] توضیح تک تک این موارد مستلزم وقت و حجم گستردهای است که خارج از توان این مبحث است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:02:00 ب.ظ ]
|