منابع علمی پایان نامه : دانلود مطالب پایان نامه ها در رابطه با بررسی روند … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
۱٫ انگیزه استراتژیک و امنیتی که در بالا به قسمت هایی از آن اشاره شد .
۲٫ انگیزه ایدئولوژیک و اعتقادی که بلندی های جولان را قسمتی از ارض موعود می پندارد این انگیزه از قبل از به وجود آمدن اسرائیل نیز در کوشش های آنان برای جلب رضایت دولت بریتانیا در واگذاری این منطقه به آنان مشهود بوده است . جنبش یهودیان بلندی های جولان را قسمتی از اسرائیل بزرگ می دانست ولی نتوانست آن را در اعلامیه ی بالفور بگنجاند به این خاطر که خود کشورهای بزرگ آن زمان یعنی بریتانیا و فرانسه نیز به آن چشم طمع داشتند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به طور کلی سیاست شهرک سازی در اسرائیل را می توان منبعث از سیاست اشغال سرزمینی توسط غیر نظامیان دانست . این راهبردی است که به طور کاملاً آگاهانه توسط صاحب منصبان در اسرائیل دنبال می شود . طرح های بسیاری از جمله طرح ایگال آلن [۲۰۲] و طرح حزب ماپام که شهرک سازی ها را یکی از کارکردهای نظامی به وسیله غیر نظامیان اسرائیلی می داند دلیلی بر این مدعاست .
بر اساس طرح حزب ماپام که در سال ۱۹۷۶ در کنفرانس عمومی این حزب ارائه شد . خط مرزی میان سوریه و اسرائیل از بلندی های جولان عبور داده می شد به شکلی که شهرک های یهودی نشین در دره رود اردن و الخلیل به سرزمین اسرائیل ملحق شوند . بر اساس این طرح نیز فشار زیادی از طرف شهرک نشینان آن مناطق بر دولت اسرائیل وارد آمد تا این مناطق را به خاک اسرائیل ملحق کنند .
به همین دلیل جلسه فوق العاده ای که در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۱ در کنیست به منظور بررسی لایحه الحاق بلندی های جولان به اسرائیل تشکیل شد . در این نشست نمایندگان کنیست اسرائیل با ۶۲ رأی موافق در مقابل ۲۱ رأی مخالف رسماً طرح انضمام این منطقه به اسرائیل را تصویب کردند . بعد از تصویب این طرح در کنیست بود که مناخیم بگین دیدگاه خود را در مورد انضمام جولان به اسرائیل اینطور توصیف کرد :
« من به نمایندگی از سوی اکثریت مطلق اعضای کنیست اعلام می کنم که بلندی های جولان از جنبه تاریخی بخشی از اسرائیل بوده و همچنان خواهد ماند و گمان نمی کنم بتوان در هیچ کجا فردی را یافت که معتقد باشد بلندی های جولان بخشی از اسرائیل نیست . » [۲۰۳]
انضمام این منطقه به اسرائیل مخالف صریح قطعنامه ۲۶۲۵ و منشور ملل متحد است که در آن هر گونه تحصیل اراضی و انضمام سرزمینی را با توسل به زور مردود می داند ولی با این حال همان طور که گفته شد هدف اولیه و مهم اسرائیل در انضمام این بخش از سوریه به خود همان اهداف امنیتی و مذهبی بوده است مضافاً بر اینکه از این قسمت می توان به عنوان سد جغرافیایی در مقابل حملات احتمالی سوریه به اسرائیل استفاده کرد .
البته مناخیم بگین در مبانی حقوقی الحاق این قسمت به اسرائیل توضیحاتی نیز ارائه دادند که ذیلاً به آن اشاره می کنیم :
-
- جولان بخش تجزیه ناپذیری از سرزمین ماست ، ما تلاش زیادی را بعد از پایان جنگ جهانی اول برای انضمام بلندی های جولان به سرزمینی که در بیانیه بالفور به آن اشاره شده است مبذول داشتیم .
-
- رد پیشنهاد مذاکره با اسرائیل از سوی حافظ اسد و مخالفت رئیس جمهوری سوریه . [۲۰۴]
بر این اساس در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۱ لایحه الحاق بلندی های جولان به اسرائیل در کنیست به تصویب رسید و از آن هنگام تاکنون شهرک سازی ها در این منطقه ادامه دارد . الحاق قسمت هایی از سرزمین های مورد منازعه در این منطقه تازگی ندارد و همانطور که می دانید ، یکبار مصر نوار غزه را به خود ملحق دانست و در نوبه بعدی اردن با تصویب پارلمان آن کشور ، کرانه باختری را به اردن ملحق دانست که البته هر دوی این اقدامات چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی برای آنها منشأ اثر نبوده است .
۴-۱-۲-۱ احداث شهرک های جدید در بیت المقدس و نوار غزه
یکی از کارکردهای شهرک سازی تغییر بافت بومی و جمعیتی محلی است که مورد تهاجم قرار می گیرد. بیت المقدس که از همان ابتدا محل مناقشه بین اعراب و اسرائیل بوده است از این تعرض در امان نبوده است موسسان اسرائیل از آغاز تاکنون بیت المقدس را به عنوان جزئی از اسرائیل می دانسته اند و برای نیل به این مقصود به یهودی سازی آن از طریق شهرک سازی دست زده اند .
در قطعنامه تقسیم ، بیت المقدس جزء مناطقی بود که تحت حاکمیت بین المللی قرار می گرفت . اما بعد از صدور قطعنامه ترک مخاصمه در سال ۱۹۴۹ نیروهای اسرائیلی اقدامات خشونت آمیزی علیه ساکنان غربی شهر بیت المقدس آغاز کردند و اموال و دارایی های آنان را مصادره و اخراج کردند . در پی این اقدامات ، دولت اسرائیل در ۲۳ اکتبر ۱۹۵۰ ، بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل تعیین کرد .
در طی ۹ سال که از این زمان گذشت بزرگترین اخراج های دسته جمعی از این منطقه صورت گرفت و صد هزار عرب بومی منطقه جای خود را به یهودیان مهاجر دادند . دولت اسرائیل همچنین در ۱۱ مه ۱۹۶۷ طی نشستی ، شهر بیت المقدس را به خاک خود ضمیمه کرد . بعد از این انضمام اسرائیل اعلام کرد بیت المقدس به صورت کامل و یکپارچه پایتخت دائمی اسرائیل و محل تشکیل کابینه ، پارلمان و دیوان عالی کشور اسرائیل است .
اصولاً تمام اخراج بومیان و اسکان مهاجران یهودی برای ایجاد یک پایتخت اسرائیلی در این منطقه بوده است . دولت اسرائیل همچنان در این منطقه به دنبال خراب کردن آثار فرهنگی مسلمانان است تا از طریق بتواند مالکیت صد درصد خود را به این منطقه اثبات کند . یکی از برنامه هایی که همواره محل تنازع میان اسرائیل و مسلمانان مسئله مقبره داود است که در زیر مسجد الاقصی قرار دارد . دولت اسرائیل با کاوش های باستان شناسی که انجام می دهد پایه ها و اساس تحتانی این مسجد را تخریب کرده و این اثر فرهنگی در معرض تخریب است .
۴-۱-۲-۲ شهرک های یهودی نشین در نوار غزه
یکی از سیاست هایی که جنبش صهیونیسم از تاریخ صدور وعده ی بالفور به سال ۱۹۱۷ م ، آن را به مرحله اجرا درآورد ، تصرف زمین های فلسطینیان به هر وسیله ممکن بود .
صهیونیست ها به صورت تدریجی سرزمین فلسطین را به اشغال خود درآوردند و در طی جنگ های سال ۱۹۴۸ ، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ مناطق بیشتری را اشغال و در مقاطع زمانی بعدی با حمایت ارتش در سرزمین های اسلامی شهرک سازی را شروع کردند . [۲۰۵]
این منطقه شامل بخش های جنوبی فلسطین است که بعد از جنگ ۱۹۶۷ به اشغال نیروهای اسرائیلی درآمد . بعد از اشغال این مناطق بود که شهرک سازی به دلائل امنیتی در این منطقه شیوع پیدا کرد . این منطقه ارزش خاصی برای اسرائیل ندارد زیرا در این قسمت انبوه جمعیت اعراب با دیدگاه های تندروی اسلامی وجود دارند و فضا را برای شهرک نشینان ناامن می کنند از طرفی به دلیل بدی آب و هوا و وجود کویر این منطقه فاقد جذابیت برای کشاورزی و دامداری است . اما با این وجود بعد از برچیده شدن شهرک های یهودی نشین در صحرای سینا که متعاقب کمپ دیوید دوم به وجود آمد . جمعیت یهودی ساکن در آن محل به نوار غزه سرازیر شدند . شهرک سازی در این منطقه به چند هدف خاص انجام می پذیرد .
-
- شهرک ها در مواضع حیاتی و استراتژیک برای اشراف بر منطقه
-
- شهرک ها در اطراف مجتمع های مسکونی اعراب به منظور محاصره و قطع ارتباط مواصلاتی میان مناطق عرب نشین ها رخنه در یکپارچگی جغرافیایی منطقه
-
- شهرک ها با هدف تقسیم نوار غزه به واحدهای کوچک جغرافیایی به منظور سهولت در اعمال حاکمیت بر آنها احداث می شوند .
از مجموع دلایل فوق می توان دریافت که شهرک هایی که در غزه بنا شده اند از نوع شهرک های سیاسی هستند به همین خاطر است که اسرائیل به یهودیان ساکن نوار غزه « فرزندان گرامی » « جوانان برگزیده» و یا « وفاداران به مکتب » نام نهاده است .
اسرائیل در خلال سال های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ میلادی ۵ شهرک در نوار غزه احداث کرد که عبارتند از :
-
- شهرک ایریز که در سال ۱۹۶۸ میلادی تاسیس شد و در مرزهای شمالی نوار غزه و در حاشیه جاده اصلی منتهی به اسرائیل قرار دارد . گذرگاه ایریز نیز در همین شهرک واقع است .
-
- شهرک کفار داروم در جاده صلاح الدین به سمت جنوب نزدیک دیرالبلح که در سال ۱۹۷۰ میلادی ایجاد شد و تنها مسیر اصلی میان شهر غزه و جنوب به شمار می رود .
-
- شهرک نیتسر حزانی که در سال ۱۹۷۳ میلادی و با هدف استفاده در زمینه های نظامی دریایی تاسیس شد .
-
- شهرک موراج در جاده اصلی نزدیک شهر رفح و خان یونس که در سال ۱۹۷۲ میلادی بوجود آمد .
-
- شهرک نتساریم که در سال ۱۹۷۲ میلادی احداث شد . [۲۰۶]
به طور کلی در مورد توزیع جغرافیایی و جمعیتی شهرک ها در ۳ ناحیه فوق می توان گفت : تعداد کل شهرک های موجود در مناطق اشغالی فلسطین ۱۸۵ شهرک و مجموع ساکنان آنها ۳۱۷ هزار نفر ذکر شده است که از این میان کرانه باختری دارای ۱۵۰ شهرک با مجموع ۱۴۱ هزار نفر ، بیت المقدس شرقی دارای ۹ شهرک با مجموع ۱۷۰ هزار نفر و نوار غزه نیز دارای شهرک با مجموع ۶ هزار نفر جمعیت است .
همچنین با توجه به جغرافیا و تاریخ شهرک سازی این نکته به روشنی پیدا است که در مواقعی که دولت در اختیار میانه روها بوده روند شهرک سازی ها کند و هنگامی که تندروها قدرت را در اسرائیل به دست می گرفتند ، شهرک سازی در این مناطق سرعت می گرفته است . همچنین در ساخت و ساز شهرک ها بیشتر افزایش تعداد آنها بطور پراکنده در سراسر مناطق اشغالی کرانه باختری و نوار غزه مورد توجه قرار گرفته و میزان و وسعت و بزرگی ظرفیت آنها چندان مورد توجه نبوده است به همین خاطر شهرک های موجود در مناطق فلسطینی ، خصوصاً در کرانه باختری بسیار کوچک و پراکنده اند و دارای جمعیتی اندکی می باشند . مراجعه به آمار و ارقام حاکی از آن است که بیش از ۵۶ درصد شهرک های موجود در کرانه باختری دارای جمعیتی بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نفر می باشند و این در حالی است که تنها ۳/۴ درصد از مجموع تعداد آنها بیشتر از ۵ هزار نفر سکنه دارند . پراکنده نمودن شهرک ها در مناطق اشغالی کرانه باختری ، بیت المقدس شرقی و نوار غزه به بهای قلت جمعیت آنها باعث شده است تا شهرک ها حدود ۷۰ درصد از مساحت کل این مناطق را تحت پوشش قرار دهند . این امر موجب شده است تا سرزمین های فلسطینی به صورت جزیره های جداگانه ای درآیند و کلیت سرزمینی آن از بین برود و این چیزی جز تبلور اندیشه تقطیع موجودیت فلسطینی و سد کردن عناصر حاکمیت زای آن نیست .
شهرک سازی در سرزمین های اشغالی همیشه وجود داشته است ولی عده ای بر این اعتقاد بودند که بعد از سال ۱۹۹۳ و انعقاد پیمان اسلو متوقف خواهد شد اما از آنجایی که این پیمان تعیین وضعیت شهرک ها را به مذاکرات نهایی محول کرده و بعلاوه از آن جایی که هیچ محدودیتی نیز ، چه در این پیمان و چه در پیمان های متعاقب آن ، برای روند شهرک سازی معین نشده است . این روند در دوران بعد از اسلو نیز همچنان تداوم یافته است .
تداوم عملیات شهرک سازی در مناطق فلسطینی همراه با در پیش گرفتن استراتژی پراکنده نمودن شهرک ها در سرتاسر این مناطق و اتصال آنها به وسیله راه های مواصلاتی مخصوص ، موجودیت و کلیت سرزمینی آنها را تقطیع کرده و به صورت جزیره هایی در میان شهرک های یهودی درآورده است .
برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی لازم است اکثریت شهرک ها از مناطق فلسطینی تخلیه شوند ، تداوم موجودیت شهرک ها در این مناطق و اجازه گسترش آنها ، تحقق هر گونه از حاکمیت فلسطینی را سد می کند . این مسئله نه صرفاً به خاطر از بین بردن کلیت سرزمینی مناطق فلسطینی و نفس موجودیت شهرک هاست . بلکه بیشتر به خاطر اقدامات شدید امنیتی مورد نیاز برای بیمه نمودن موجودیت آنهاست و این چیزی است که اسرائیل به وسیله آن حضور دائمی نیروهایش را در سرزمین های اشغالی توجیه می کند .
شروط امنیتی توافقنامه های طابا ، وای ریور ، شرم الشیخ و بقیه توافقنامه ها نیز بر همین منوال بوده و کنترل نهایی کلیه سرزمین های فلسطینی را توسط نیروهای اسرائیلی نهادینه می کند .
وجود این گونه شهرک ها به هیچ عنوان با استقلال فلسطین به عنوان یک کشور مستقل قابل جمع نیست و تمام طرح هایی که برای شهرک سازی در سرزمین های اشغالی مطرح و به مرحله اجرا رسیده اند همگی دارای این ویژگی مشترک هستند که در پی ایجاد موانع سرزمینی برای جلوگیری از استقلال فلسطینیان بوده و تنها تفاوت آنها در درجه و میزان ایجاد چنین موانعی بوده است .
با اجرا شدن این طرح ها تنها می توان به خودمختاری با درجه محدود در سرزمین های اشغالی بسنده کرد و هیچگاه نمی توان به استقلال یا حاکمیت واقعی دست یافت که البته همانطور که ذکر شد این همان هدفی است که اسرائیل به هر طریق خواهان دست یافتن به آن بوده است .
لازمه تحقق واقعی استقلال و حاکمیت فلسطینی تخلیه تعداد زیادی از شهرک ها و با اندکی مسامحه دست برداشتن اسرائیل از تداوم حاکمیت خویش بر آنها و قرار دادن آنها تحت کنترل کامل دولت موعود فلسطینی است و این همان چیزی است که با ماهیت وجودی ساخت و ساز شهرک ها در تعارض است . بعد از سال ۲۰۰۷ و انشقاق میان حماس و فتح که به دو پارگی سیاسی و جغرافیایی حکومت خودگردان منجر شد بعید به نظر می رسد که اسرائیل مناطق شهرک نشین را تخلیه و به حکومت خودگردان بسپارد زیرا از آن در هراس است که سرنوشت غزه دوباره برای همان مناطق اتفاق بیافتد و آن مناطق به عنوان یک محل بنیاد گرایی و حمله به اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد .
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-13] [ 03:22:00 ب.ظ ]
|